به یاد کسانی که از زندان صدام به اسارت رجوی در آمدند

26 مرداد سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن گرامی باد

بیست و ششمین روز از مرداد ماه یادآور بازگشت سرفرازانه آزادگان به میهن در سال 1369 و فرصتی برای مرور رشادت های این غیور مردان است. روز 26 مرداد سال 1369 کشور ما شاهد ورود اولین گروه از آزادگان سرفرازی بود که پس از سال ها اسارت در زندان ها و اسارتگاههای رژیم صدام قدم به خاک میهن گذاشتند. این آزادگان که با ایمان راسخ خود و عشق دفاع از میهن در مقابل تجاوز دشمن به جبهه های نبرد پیوسته بودند بعد از اسارت در برابر تمامی فشارهای جسمی و روحی دشمن ایستادند و با اتحاد و همدلی از شکنجه دشمن هراسی به خود راه ندادند و بر آرمانهای خود استوار ماندند. خانواده های این اسیران با افتخار از فرزندان خود استقبال و بعد از سالها چشم انتظاری آنها را در آغوش گرفتند. بی شک مردم و کشور ما تا ابد یاد قهرمانی ها و فداکاری های آنها را گرامی خواهد داشت و فراموش نخواهد کرد.

در روز 26 مرداد در کنار صحنه های شور و شوق و خوشحالی خانواده هایی که بعد از سالها فرزندان و وابستگان خود را در آغوش می گرفتند، پدر و مادران و خواهران و برادارانی هم بودند که بعد از ساعت ها چشم انتظاری پاسخ می گرفتند که آنها در دام فریب مجاهدین خلق گرفتار و به کشور باز نخواهند گشت.

سازمان ضد ایرانی مجاهدین خلق که از ابتدای شروع جنگ تجاوزکارانه صدام بر علیه ایران در جبهه دشمن قرار گرفته و دوشادوش ارتش متجاوز بعثی با نیروهای نظامی و مردم ایران جنگیدند، بدلیل از دست دادن پایگاه اجتماعی و تنفر شدید مردم دیگر قادر به جذب نیروی جدید نبود و برای پر کردن این خلاء و با اتخاذ یک سناریو که اساس آن بر مبنای فریب بود، ضمن هماهنگی با دولت وقت عراق به اردوگاههای اسیران جنگ ایران و عراق رفته و برای جذب این اسیران اقدام کردند. یکسال قبل از پذیرش آتش بس از طرف ایران برنامه تلویزیونی مجاهدین خلق به منظور تبلیغات و تاثیرگذاری بر اسیران ایرانی کار خود را در اردوگاهها شروع کرده بود و برنامه های این شبکه برخلاف تمایل اسیران پخش میشد. و در ادامه اکیپی از مجاهدین خلق که مسئولیت آن را مهدی ابریشم چی برعهده داشت با تعدادی از اسیران در اردوگاههای مختلف دیدار و با دادن این وعده که در صورت پیوستن به مجاهدین خلق آنها می توانند به نزد خانواده هایشان رفته و یا از برخی کشورهای اروپایی اقامت بگیرند، شرایط پیوستن آنها را به مجاهدین خلق فراهم کرد.
تعدادی از اسیران که از شرایط سخت و طاقت فرسا و شکنجه های روانی و جسمی مسئولین اردوگاه به تنگ آمده بودند ساده لوحانه فریب وعده های رجوی را خورده و بدام این سازمان افتاده و به پادگان اشرف منتقل شدند. ولی خوش بینی آنها مدت زیادی طول نکشید و به یکباره خود را در اسارتگاهی به مراتب سخت تر از اردوگاههای عراق دیدند. بر خلاف تمامی وعده های مسئولین مجاهدین خلق نه تنها خبری از رفتن به ایران و یا اعزام به کشورهای اروپایی نشد بلکه آن آزادی های معمول و در چهارچوب پروتکل های صلیب سرخ جهانی را هم از دست دادند.

آنها که در اردوگاه از حق نوشتن نامه و ارسال عکس به خانواده هایشان برخوردار بودند و در جریان وضعیت خانواده های خود قرار می گرفتند، بعد از انتقال به پادگان اشرف این حق مسلم خود را نیز از دست دادند و از هرگونه نامه نوشتن و کسب خبر از خانواده محروم شدند و در قالب یک اسیر گماشته در ساعت های طولانی به بیگاری کشیده میشدند. آنها هیچگاه نمی توانستند باور کنند که اطلاع از وضعیت خانواده و حتی بهمراه داشتن عکس آنها و یا یاد آوری خاطراتشان جرم و گناهی نابخشودنی محسوب میشود. و سالها بدین سان در بی خبری مطلق از خانواده قرار گرفتند.

تعدادی از اسیران در ادامه با آگاهی نسبت به ماهیت فرقه ای مجاهدین خلق از تشکیلات آنها جدا شدند و بخش قابل توجه شان به ایران و آغوش گرم خانواده برگشتند و اینک آزادانه و همانند دیگر شهروندان زندگی می کنند، ولی متاسفانه تعدادی دیگر همچنان تحت تاثیر القائات ذهنی و شیوه های مغزشویی و کنترل ذهن رجوی کماکان در مقر مجاهدین خلق در کشور آلبانی گرفتار می باشند. که بی شک در آینده ای نزدیک به یمن تلاش های خستگی ناپذیر خانواده هایشان و دیگر دوستانشان که در انجمن نجات آلبانی به فعالیت افشاگرایانه برعلیه فرقه مجاهدین خلق ادامه می دهند، آزاد و به آغوش خانواده باز خواهند گشت، و پرونده اسارت آنها برای همیشه بسته خواهد شد.

علی اکرامی

خروج از نسخه موبایل