هدف رجوی از بدهکار نشان دادن زندانی های آزاد شده چه بود؟

آقای خدابنده در جلسه شانزدهم محاکمه 104 تن از اعضای مجاهدین در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران در مورد نحوه برخورد سازمان با افرادی که تازه از زندان آزاد شده و به سازمان پیوستند مطالبی بیان داشت. من در جریان این نشست ها بودم.

در سال 65 برای انجام عملیات در داخل کشور به پاکستان اعزام شدم. بعد از پایان ماموریت طرح عملیات چریک شهری در داخل کشور کنسل شد و قرار شد برای نشست از کویته به شهر کراچی سفر کنیم و در نشست ابراهیم ذاکری ( کاک صالح ) شرکت نمائیم تا در مورد تغییر تاکتیک توضیحاتی داده شود چون بعضی از افراد مسئله دار شده بودند.

من به همراه سایر اعضای تیم های عملیات داخل کشور به کراچی رسیدیم. روز بعد ابراهیم ذاکری نشست گذاشت و در درون نشست متوجه شدم افرادی که تازه از کشور خارج شده و وصل سازمان شدند در نشست حضور دارند. ابتدا در مورد تغییر تاکتیک صحبت شد و در نهایت توضیح داده شد که این گونه عملیات ها به ضرر سازمان می باشد و نیرو از دست می دهیم .

این نشست که قرار بود یک روزه باشد نزدیک به یک ماه طول کشید. در روزهای بعد در مورد ورود نفرات جدید صحبت شد. ابتدا هر کدام از نفرات از چگونگی وصل شدن شان توضیحاتی دادند و نفراتی که زندانی بودند پروسه آزاد شدن شان را توضیح دادند. ابراهیم ذاکری ابتدا به نفراتی که زندانی بودند حمله کرد و عنوان داشت چرا شما آزاد شدید و چرا رژیم شما را اعدام نکرد؟! حتما در داخل زندان با شکنجه گران همکاری کردید و در شناسایی افراد نقش داشتید. هر چقدر نفرات توضیح می دادند این گونه نبوده و زمان زندان ما تمام شده ابراهیم ذاکری گوشش بدهکار نبود! می خواست با تحقیرشان از همان ابتدا شخصیت شان را خرد کند. اما این همه داستان نبود، در مرحله بعد از نفرات آزاد شده حسابرسی کرد که چرا بعد از آزاد شدن به سازمان وصل نشدند و اینکه در این زمینه کم کاری کردند و بدهکار هستند.

در مورد نفراتی که اصلا زندانی نبودند شیوه برخورد مانند نفرات زندانی بود. آنان هم باید حساب پس می دادند چرا در داخل کشور پاسیو بوده و کاری انجام ندادند و چرا سعی نکردند ارتباط برقرار کنند و اینکه تا حالا کجا بودند و دنبال زندگی بودند و تازه به فکر وصل شدن به سازمان افتادند. هر چقدر نفرات توضیح می دادند گوش مسئول نشست بدهکار حرفهایشان نبود .

در نهایت ابراهیم ذاکری برای اینکه خط رجوی را پیش ببرد و شخصیت شان را خرد کند عنوان داشت ما به همه شما شک داریم و مظنون هستید و باید شما خودتان را ثابت کنید. این حرف مسئول نشست باعث شد خیلی از نفراتی که با عشق وصل شدن به سازمان ترک دیار کرده بودند مسئله دار شوند. همچنین برخورد ابراهیم ذاکری برای ما که چندین سال در سازمان بودیم تعجب آور بود و به ذهنمان زد این گونه برخورد با نفرات جدید الورود مسئله ساز خواهد بود ولی چون هنوز خط رجوی را قبول داشتیم سکوت کردیم .

نفرات جدید هنوز به ماهیت واقعی رجوی پی نبرده بودند و نمی دانستند رجوی فقط به خون نیاز دارد و از اینکه زندانیان در زندان اعدام می شوند خوشحال می شود چون با مرگ آنان می توانست خودش را مطرح کند .

در مقاطع مختلف هم بعدا شاهد این گونه برخوردهای تهوع آور بودم .نقطه اوج این طلبکاری رجوی از زندانیان به تابستان 67 می رسد. او انتظار داشت کسی از زندان آزاد نشود و همه اعدام شوند. این نفرات نشست های حسابرسی مبنی بر اینکه چرا اعدام نشدند را پشت سر گذاشتند و شاهد بودیم خیلی از نفراتی که در سال 67 اعدام نشدند در مصاحبه های تلویزیونی مورد سو استفاده قرار گرفتند.

سئوال این است که چرا در بدو ورود خط سازمان بدهکار کردن افراد زندانی بود؟ دلیل مشخص است. رجوی می خواست که در ادامه کار کسی برای او شاخ نشود و ادعای رهبری سازمان کند. او در ابتدا شخصیت افراد را از بین برده و با ذهن خالی هرگونه که رهبری نیاز داشت با آنان برخورد می کرد. این گونه افراد خالی از ذهن دیگر قدرت فکر کردن نداشتند و مانند کودک به دروغ هایی که رجوی می گفت و مدعی آن می شد بدون کم و کاستی قبول مهر تایید می زدند. رجوی با این سیستم توانسته نفرات را در تشکیلاتش نگهدارد چون افراد قدرت فکر کردن ندارند.

همه این فریبکاری های رجوی روزی سر باز خواهد کرد هر چند موارد زیادی گفته شده و چهره واقعی رجوی برای همه روشن شده است ولی باید منتظر ماند روزی در دادگاه به محاکمه کشیده شود .

هادی شبانی

خروج از نسخه موبایل