به عبدالله استواری بگوئید که دیگر مادر ندارد و مادرش با درد و رنج وصف ناپذیر از این دنیا رفت!
رجوی یک لعنت ابدی دیگر در تاریخچه وجود خود ثبت کرد. قبل از اینکه مادری فرزندش را ببیند از این عالم وداع کرده و پر کشید.
فارغ از مسائل سیاسی کسی که مقصر و مسبب عدم ملاقات و دیدار مادری با فرزندش می شود گناهی انجام داده است نابخشودنی، ناپسند، نکوهیده. فقط عنصری مثل مسعود رجوی می تواند به این میزان دنائت و بی رحمی را در کارنامه خود داشته باشد.
بنابر خبرهای منتشر شده توسط سایت انجمن نجات مادر عبدالله استواری از اسرای گرفتار در فرقۀ رجوی دار فانی را وداع گفت. این خبر حزن انگیز غم جان کاهی را بر دلم گذاشت و یاد مادر خودم افتادم که قبل از بازگشتم به ایران دار فانی را وداع کرده و از این دنیا رفته بود.
من تردید ندارم که فرقۀ رجوی از این خبر آگاه شده اما مطمئنا خبر فوت این مادر را به عبدالله استواری اطلاع نخواهند داد زیرا میدانند که اگر این خبر را به او بدهند احساسات او برانگیخته شده و شاید نسبت به ماندگاری خودش در تشکیلات رجوی تجدید نظر کند. بی دلیل نیست که رجوی دانسته دست به این کار میزند زیرا ترس و واهمه دارد که اعضای گرفتار در تشکیلات مخوفش تصمیمات دیگری جز ماندن در سازمان بگیرند.
اما در دنیای اینترنت هیچ چیز مخفی نمانده و نخواهد ماند. کسانیکه اخبار انجمن نجات را در داخل تشکیلات رصد میکنند قطعا با این خبر مواجه می شوند و بی تردید در میان آنان کسانی هستند که ارتباطی با عبدالله استواری داشته باشند، آنان وظیفه اخلاقی دارند که این خبر را به او برسانند تا بداند که با چه سازمان بی رحمی طرف است، باید به او برسانند که مادرش فوت کرده و سازمان خبر را به او نداده است. پیشنهادم به این افراد این است که اگر یک ذره هم در شما شرف و وجدان باقی مانده است خبر فوت مادر عبدالله استواری را به وی برسانید. میدانم کار خطرناکی است ولی هر طور که شده خبر را به او برسانید، تا در نزد وجدان خود راحت باشید.
بخشعلی علیزاده