هر بار که انتقادات و افشاگریهای یک عضو جدا شده از تشکیلات مجاهدین خلق علیه آن مورد توجه جامعه قرار میگیرد، داستان انتشار تعهدنامههای اجباری در سایتهای این تشکیلات تکرار میشود. این بار نوبت به یک کودک سرباز پیشین تشکیلات رسیده است، تا رسانههای مجاهدین به زعم خود او را افشا کنند. غافل از آنکه با هر قدمی که مجاهدین خلق در این راه برمیدارند نوک پیکان اتهامات بیشتری را به سمت خود بازمیگردانند.
این روزها رسانههای مجاهدین خلق درگیر تولید محتواهای گوناگون متنی و تصویری برای اتهام زنی به محمدرضا ترابی هستند. این کودک سرباز پیشین فرقه رجوی با انتشار خاطرات خود و مصاحبههایش با رسانه های غربی خشم مجاهدین را برانگیخته است. اگر تا پیش از این رسانههای این فرقه مخرب با اجبار کردن مادر و عمهاش به نوشتن برائت نامههایی علیه محمدرضا بسنده میکردند، اخیرا تنها اسناد قابل انتشاری که به خیال خود علیه محمدرضا داشتهاند را با عنوان “نامه روشنگر از کودک سرباز قرن گذشته!” منتشر کردهاند.
به نظر میرسد که فرقه رجوی با استفاده از عبارت “کودک سرباز قرن گذشته” یا “کودک سرباز 35 ساله” تلاش مذبوحانهای برای انکار حقیقت کودک سربازی در فرقه به خرج میدهد. گویی که کودک سرباز بودن محمدرضا در سال های دهه 1990 و 2000 میلادی از قبح استخدام کودک سربازان توسط سازمان مجاهدین خلق کم میکند و یا اینکه محمدرضا ترابی اکنون در دهه چهارم زندگیاش است، موجب میشود کودکی آرام و نرمالی که از او سلب شده است، فراموش شود.
تعهدنامههایی که محمدرضا پیش از خروج از کمپ مجاهدین خلق در آلبانی نوشته و امضا کرده است و مجاهدین آنها را به عنوان سند منتشر کرده اند، تا چه اندازه میتواند “روشنگر” باشد؟ محمدرضا ترابی به روشنی در این باره توضیح میدهد و دیگر کودک سربازان هم نسل او نیز در تایید سخنانش از تجارب خود از نوشتن تعهدنامه های اجباری پیش از ترک مجاهدین خلق میگویند. ژینا حسین نژاد، آزاده معصوم و آیلین مقدم هر کدام در بخش نظرات از تجربه خود از نوشتن تعهدنامه مینویسند.
محمدرضا ترابی در مورخ 23 آگوست 2024 در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس با انتشار تصاویری از سایت فرقه رجوی به اتهامات آنها چنین پاسخ داد:
“اطلاعیه مجاهدین خلق علیه من در سایت خودشون. انتشار “تعهدنامه” های اجباری که کلمه به کلمه از سوی فرقه رجوی قبل از خروجم دیکته شده بود و چارهای جز نوشتن و امضای آن برای رهایی از چنگ این جنایتکاران نداشتم چه ارزشی داره؟؟
“به تاریخ این “سند” توجه کنید. ۱۲ اسفند ۱۳۹۵. دقیقا صبح روزی که از مجاهدین خارج شدم. بدون نوشتن و امضای این اسناد اجازه خروج نداشتم.”
سندی که مجاهدین خلق منتشر نکردند!
اما نکته جالب توجه سندی است که محمدرضا امضا کرده است اما مجاهدین خلق از انتشار آن خودداری کردهاند. او در ادامه مینویسد:
” جالب این جاست که اون روز به اجبار یک سند دیگه هم امضا کردم ولی مجاهدین آن را هرگز منتشر نخواهند کرد. یک “تعهدنامه” که دیگر هرگز خواهان دیدار و ملاقات با زهرا (مادرم) که همچنان عضو مجاهدین است نخواهم شد.”
این سند گواه روشنی بر دشمنی فرقه رجوی با خانواده مانند بسیاری دیگر از فرقه های مخرب است. گرفتن این تعهدنامه که منتشر نشده است در حقیقت مکانیسم دفاعی در مقابل پیگیریهای کودک سربازان برای ارتباط با والدینشان پس از جدایی از تشکیلات است. امیر یغمایی و پروین حسین نیا از جمله کودک سربازان پیشین مجاهدین خلق هستند که درخواست دیدار با مادرانشان –که در کمپ مجاهدین خلق گرفتار هستند– داشتند و برای دیدار با مادرانشان به مقابل قرارگاه مجاهدین خلق در آلبانی رفتند اما هرگز اجازه دیدار نیافتند. فیلم مستند کودکان کمپ اشرف صحنههایی از این سفر بی ثمر را به تصویر کشیده است.
بر اساس پژوهشهای انجام شده در خصوص فرقهها، والدین به ویژه مادران نقش زیادی در کم یا زیاد شدن آسیب های فرقه بر کودکان دارند. آنها در میزان تأثیری که رهبران فرقه بر خانوادهها دارند، اثر گذار هستند. از بین رفتن صمیمیت خانوادگی؛ کودک آزاری؛ مسائل پیچیدهای که والدین بدون داشتن حق حضانت فرزندانشان در فرقهها با آنها مواجه می شوند، همه از اثرات عضویت در فرقههای مخربی چون مجاهدین خلق است. به عقیده کارشناسان این آسیبها بر رشد شناختی، روانی و اخلاقی و مسائل بهداشتی کودکان تاثیر دارد. جامعه جهانی امروز که همواره در پی بهبود شرایط زیستی انسانهاست ساده از کنار چنین موضوعات حقوق بشری نمیگذرد و سازمان مجاهدین خلق این را میداند.
به ویژه آن که در دادگاه هامبورگ که به اصطلاح برای رسیدگی به شکایت مجاهدین خلق علیه نشریه دسایت آلمان برگزار شد، تایید شد که مجاهدین خلق، کودکان را از والدین خود جدا کردند، به اروپا قاچاق کردند، سپس از مدارس آلمان دزدیدند و دوباره به عراق قاچاق کردند و حتی در کمپ اشرف نیز کودک سربازان اجازه ملاقات روزانه با والدین خویش نداشتند. بر اساس گزارش دسایت، فیلم کودکان کمپ اشرف، گزارش لوموند و بسیاری از گزارش های تحقیقی و اسناد تاریخ شفاهی، در حقیقت از همه اعضای مجاهدین خلق، حق حضانت بر فرزندانشان سلب شده است.
یکی از پیامدهای خطیر عضویت در فرقه آسیبهای شدیدی است که این گروهها به نهاد خانواده پیروان خود وارد میکنند. شاید رایجترین الگو این باشد که فرقهها به “خانوادههای ساختگی” تبدیل میشوند که تعهداتی را میطلبند که مشابه آنهایی است که خانوادههای ناکارآمد و اغلب آزارگر در جامعه میطلبند.
مزدا پارسی