یکی از ترفندهای مجاهدین برای حفظ تشکیلات پوسیده شان

سازمان مجاهدین خلق در آلبانی حال و روز خوشی ندارد. مقامات آلبانی و مردم این کشور تا حدی به ماهیت واقعی این سازمان و با بهتر بگویم فرقه تروریستی پی برده اند و دیگر رهبران گروه نمی توانند خط شان را آن طور که می خواهند پیش ببرند. روشنگری های اعضای انجمن نجات آلبانی در جهت افشای آنچه پشت سیاج های کمپ مانز می گذرد، مردم این کشور را برآشفته کرده است، هم احساس هم دلی شان با اسرای این سازمان مخوف برانگیخته شده و هم نگران جوانان و جامعه و کشور خود هستند.

این روشنگری ها، راه جدایی اعضای ناراضی را هم هموارتر کرده و ریزش نیرو شدت گرفته است. به دنبال این وضعیت شکننده، فرقه رجوی سعی کرده تا حد امکان از جدایی افراد جلوگیری کند و در جایی که دیگر از هیچ طریق ممکن نتواند افراد را در مناسبات نگاه دارد، تلاش می کند تا جای ممکن افراد را همچنان زیر بلیط خود حفظ کند. سازمان این کار را به واسطه تشویق و تهدید توأمان پی می گیرد. او افرادی که از مناسبات خارج می شوند را وادار می کند تا خود را از دیدها مخفی نگاه دارند و جداشدن شان را علنی نکنند.

سازمان این کار را به چند دلیل انجام می دهد:

اول اینکه جذب طیفی از جداشده ها که در قالب انجمن نجات آلبانی، جنایات پشت پرده سازمان را افشا میکنند نشوند و  به این ترتیب نیرویی به نیروهای روشنگر مخالف سازمان در آلبانی اضافه نگردد تا تشکیلات پوسیده رجوی روند اضمحلال را کندتر طی کند.

دوم اینکه نیروهایی که همچنان در اسارت ذهنی و فیزیکی فرقه هستند، با دیدن این افراد در سطح شهر و در  هنگام گردشهای دست جمعی و مأموریت هایشان دچار تناقض نشوند. چراکه سازمان اغلب جدایی افراد را از نیروهای داخل تشکیلات مخفی نگاه می دارد مگر آنکه به دلیلی مجبور بشود موضوع را علنی کند.

من افرادی را در فضای مجازی دیده ام که بسیار برایم جالب و در عین حال عجیب بود، کسانیکه روزگاری سنگ رجوی را آن چنان بر سینه میزدند که آدمی میگفت اینها تا ابد در تشکیلات خواهند ماند و چیزی به اسم جدا شدن و یا بقول رجوی “بریده” شامل حال آنان نخواهد شد.

اما روزگار عجیبی است، زمان شعر و شعار گذشته است و جایش رو به آگاهی داده است. بنده می توانم تعدادی را که در فضای مجازی اعم از فیس بوک و یا اینستاگرام و یا ایکس ( توئیتر سابق ) و تلگرام و سایر شبکه ها دیدم نام ببرم و افشا کنم ولی به حرمت دوستی که با آنان در سابق داشتم از اینکار خودداری میکنم، میدانم که بعد از مدتی ورق خواهد برگشت و همان ها بر علیه رجوی خواهند شد و شروع به افشاگری توطئه هایی که علیه آنان شده، خواهند کرد. بنابراین مطلقا واردش نمی شوم و به همین میزان اکتفا می کنم و هدفم از این مطلب افشای یکی از حقه های رجوی بود، خواستم که شگرد سازمان را برملا کنم.

شاید این سوال به ذهن خطور کند که تا چه زمان این افراد می توانند خود را مخفی نگه بدارند، و یا سازمان تا چه زمان میخواهد که این افراد مخفی بمانند و خود را علنی نکنند؟

پاسخ این است که از شش ماه گرفته تا یک سال فرد نباید خود را علنی نماید تا مثلا اطلاعاتی که داشته بسوزد . بعد از مدت زمان طی شده اولین جایی که این افراد سر و کله شان پیدا می شود فیس بوک است. برای اینکه خود را نمایان کرده و در فضای بیرونی بگویند که ما هم آزاد شدیم و اعلام حضور می نمایند. سازمان هم که توانایی خود را در کنترل فرد و یا افراد جداشده از دست داده و دیگر نمی تواند آنان را کنترل کند پس به آنان توصیه میکند که در فضای مجازی از سازمان حمایت کنند و آنان را وادار میکند که از مریم رجوی و فعالیت هایش عکس و فیلم بگذارند و به صفحات دیگر مراجعه کرده و اخبار این چنینی را لایک و کامنت بگذارند و در غیر این صورت باید در دادن مستمری آنان تجدید نظر شود. ( تهدید ) و اگر اینگونه نگردد بعد از دو سه تذکر مستمری آنان قطع شده و سازمان دیگر با آنان ارتباطش را قطع خواهد کرد!

سیاست هویج و چماق همواره در راس اهداف رجوی بوده و هست. به هر ترتیب تمامی این افراد اگر واقعاً هوادار سازمان بودند الان درون مناسبات بودند و نه خارج از آن. اینها به هر دلیلی مجبور به همکاری با سازمان هستند تا زمانی که بتوانند مستقل زندگی کنند و شاید تا حدی قابل درک باشد. اینها روزی که چندان دور نیست، راه و مسیر درست را می یابند.

بخشعلی علیزاده

خروج از نسخه موبایل