کلیدواژه برنامه اخیر خود را به بررسی ابعاد عملیات فروغ جاویدان مجاهدین خلق اختصاص داد.
کلیدواژه در گفتگوی اختصاصی با مسعود خدابنده عضو پیشین سازمان مجاهدین خلق و سر تیم حفاظتی مسعود رجوی ، عملیات فروغ جاویدان و جریانات قبل و بعد از این عملیات را بررسی کرد.
مسعود خدابنده در زمان عملیات در اتاق جنگ فرقه حضور داشته و در جریان ریز ماجراهای این عملیات قرار داشته است: من در آن زمان مسئولیت ارتباطات اتاق جنگ در فیلق دو عراق را بر عهده داشتم. اتاق جنگ افسران عراقی هم کنار ما بود و در واقع این دو اتاق درب مشترک داشتند. افسران عراقی مرتب می آمدند تا کارهای چک و پشتیبانی و .. را دنبال می کردند.
مجاهدین عقب نشینی نکردند
مسعود خدابنده می گوید وقتی که جنگ مغلوبه شد و اعضا در حال کشته شدن بودند، افسر عراقی گفت باید عقب نشینی کنید و این جنایت جنگیست که می بینید نیروها در حال کشته شدن هستند و عقب نشینی نمی کنید. خدابنده با بیان اینکه مسعود رجوی هیچ گاه دستور عقب نشینی نداد می گوید: البته مهدی ابریشمچی و ابراهیم ذاکری و رفقای نزدیک را گفت نفر بفرستید برگردند. التبه این موضوع درباره علی زرکش صدق نکرد.
خدابنده درباره جریانات قبل از وقوع عملیات فروغ جاویدان معتقد است عراق در زمانی که آتش بس اعلام و مذاکرات در نیویورک آغاز شد، طرف عراقی از جنوب به شلمچه حمله کرد تا بتواند قسمتی را به تصرف دربیاورد و در مذاکرات دست بالا داشته باشد. زمانی که عراق موفق نشد و مجبور شد عقب نشینی کند، مجاهدین خلق از شمال وارد عمل شدند: سازمان 5 محور درست کرد و هر محور چند تیپ و دستورکار هر کدام مرحله ای بود.
اکثریت نیروها انگیزه آنچنانی نداشتند
مسعود خدابنده با بیان اینکه نیروهای مجاهدین خلق حدوداً بین چهار تا پنج هزار نفر بودند معتقد است از این تعداد، نیروهای واقعاً مجاهد و با انگیزه و وارد به امورات جنگی تعداد بالایی نداشتند: 1400 نفر اسرای جنگی بودند. 1000 نفر هم از کشورهای خارجی آمده بودند و اصلاً تفنگ نمی دانستند یعنی چه. اسرا هم که دلشان نمی خواست مبارزه کنند. به این ترتیب نیروهای مجاهدین خلق 80 کیلومتر پیشروی کردند و در منطقه چارزبر ایران راهشان را بست . در موقع برگشت تعداد زیادی باقی نماندند. حدود دو هزارنفر برگشتند.
انگیزه مسعود رجوی و صدام حسین از اجرای عملیات فروغ جاویدان
خدابنده معتقد است دلیل اصلی رجوی وصدام ، برهم زدن آتش بس بود چرا که پذیرش آتش بس از سوی ایران به منزله شکست همه جانبه برای عراق، مسعود رجوی و حتی امریکا بود: فروغ جاویدان یا مرصاد یک بخش بین المللی داشت. زدن هواپیمای مسافربری ایران و بر عهده گرفتن آن بعد از قبول آتش بس. و بعد از ان تلاش برای اینکه آتش بس انجام نشود چرا که آتش بس صدام را به زمین می زد همانطور که زد.
مجاهدین بر اساس دو محور به عراق رفتند: اگر { آیت الله}خمینی فوت کند، رژیم سقوط می کند. 2- اگر صلح بشود رژیم سقوط می کند. اما در واقعیت عکس اینها اتفاق افتاد و رژیم قوی تر شد. رجوی به عراق رفت تا قوی تر شود اما به نتیجه ای که می خواست نرسید.
پروسه افول سازمان بعد ار عملیات فروغ و اما از دید مسعود رجوی پروسه نجات
عضو پیشین مجاهدین خلق معتقد است مسعود رجوی با آگاهی کامل از شکست و کشته شدن افرادش تن به این عملیات داد چرا که باور داشت باید بانک خون سازمانش را پر کند و به این ترتیب عده ای را نگاه دارد. در واقع مسعود رجوی این عملیات را برای نجات سازمان انجام داد.
خدابنده صحبت های مسعود رجوی با هزارخانی را گواهی بر این مدعا می داند: فروغ جاویدان واکنش سیاسی به پذیرش قطعنامه از طرف ایران – چون واکنش سیاسی بود دیگر مسئله نظامی مطرح نیست. یعنی کشته شدن یا نشدن و رفتن و نرفتن به تهران مهم نبود.
من نتیجه می گیرم که رجوی می دانست و دقیقا می دانست و بر همین اساس عمل کرد تا افراد در چنبره اش برایش باقی بماند.