عمو جان سلام. امیدوارم هر کجا که هستی سلامت باشید .
من نگران سلامتی شما هستم. وقتی به عکست نگاه می کنم بیشتر نگران می شوم. ای کاش پیش ما بودی و شما را مداوا می کردیم. عموی عزیزم از وضعیت شما در کمپ آلبانی بی خبریم و نمی دانیم به شما رسیدگی می کنند یا خیر؟ دلمان برایت تنگ شده است و شما هم که تماسی با ما نمی گیری. دوست داریم صدایت به گوش ما برسد. عمو جان زندگی در کمپ بسته مجاهدین بسیار سخت است. واقعاً وقتی همسر و فرزندانت در کنار شما نیستند زندگی برای تان معنی و مفهوم دارد؟ از زندگی لذت می برید؟
عموی عزیزم من اگر صحبتی می کنم از روی دلسوزی است و ای کاش شما مانند بقیه عموهایم در کنار ما بودی و زندگی شادی داشتی. عمو جان این را بدان که همه خانواده هنوز امیدوارند که خودتان را از کمپ نجات دهید. باور کنید زندگی در دنیای آزاد و در کنار خانواده خیلی قشنگ و لذت بخش است. این موهبت الهی را از خودتان دریغ نکنید.
مجتبی حسینی
