تعهدات اجباری در سازمان مجاهدین خلق

موضوع اجبار اعضای سازمان مجاهدین خلق در امضای تعهد نامه ها در سرفصل های مختلف، از مباحثی است که بارها توسط اعضای رهایی یافته از این سازمان به آن پرداخته شده است.

سران سازمان مجاهدین که خود به خوبی به خفقان حاکم بر تشکیلات شان و همچنین حضور اجباری افراد در مناسبات فرقه دست سازشان، آگاه بوده و هستند در برهه های مختلف و به بهانه های مختلف از افراد امضا و تعهدهای دیکته شده می گیرند تا در صورت نیاز بتوانند به این وسیله خود را از اتهامات مبرا کنند.

مسعود و مریم رجوی به خوبی بر ظلمی که بر افراد روا داشته اند آگاهی دارند و از وسعت نقض حقوق بشری که در کمپ هایشان جریان داشته و دارد باخبرند و به همین دلیل است که پیشاپیش از افراد مستنداتی جمع می کنند تا در دادگاه های احتمالی و در صورت شکایت افراد محکوم نشوند.

محمدرضا مبین از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق که تجربه تلخ زندان های انفرادی گروه را تا همیشه در ذهنش دارد و در سالهای طولانی حضورش در مناسبات مجاهدین خلق، گاه و بیگاه مجبور به امضای تعهدنامه های متعددی شده شواهد خود را برای ثبت در تاریخ و برای روشن کردن اذهان عمومی و به خصوص جوانان میهن به اشتراک می گذارد.

به عنوان نمونه او به تعهدنامه های اشاره می کند که همه افراد ملزم هستند در ابتدای ورود به سازمان امضا کنند: می گویند اینها چیز مهمی نیستند و جنبه تشریفاتی دارند اما همه مجبورند آنها را امضا کنند.

او همچنین از تعهد A77 نام می برد که طی ان مسعود رجوی افراد را مجبور می کرد تا تعهدی چهارساله برای ماندن در مناسبات بدهند. تعهدی که بعدها مادام العمر شد و افراد ملزم بودند امضا کنند تا زمان سرنگونی با سازمان می مانند.

او در ادامه از تعهداتی می گوید که در زندان از افراد می گیرند. تعهداتی که بعد از شکنجه و آزارهای فراوان فرد، در واقع شرط آزادی اوست!

نکته حایز اهمیت این تعهدات اجباری این است که متن تمامی این تعهدات را سازمان از قبل آماده می کند، اما همه افراد باید با دست خط خودشان آنها را بنویسند و امضا کنند.

محمدرضا مبین در پایان با اشاره به موضوع اقامت اجباری اعضای مجاهدین خلق که در دادگاه 104 تن از سران سازمان در تهران، مطرح شد می گوید: ما راهی برای خروج نداشتیم و ما در شرایط اجبار مجبور به امضای تعهدات بودیم. ما اختیاری برای عدم امضا نداشتیم و به این دلیل هیچ کدام از تعهداتی که سازمان از افراد گرفته سندیت ندارند و قابل استناد نیستند. سازمان می خواست ما را تا روزی که بخواهد در سازمان حفظ نکد و در شرایط احتمالی و قانونی اینها را رو کند تا محکوم نشود. ما هیچ کدام از اینها را قبول نداریم و در هیچ دادگاهی هم قابل استناد نیستند.

خروج از نسخه موبایل