نامه ای برای برادرزاده هایم آذر و مراد کریم پور

آذر و مراد عزیزم.

من محمد رضا کریم پور عمویتان هستم. از شما درخواست دارم هر طور شده با من تماس بگیرید. شما بهتر می دانید من چگونه شما را بزرگ کردم. شما در ایران کار داشتید ولی فریب عده ای را خوردید که خودشان عامل مرگ تعدادی از اعضای فریب خورده شدند . واقعاً طی این سال ها به چیزی دست پیدا کردید؟ آیا خود رجوی که مدعی سرنگونی بود توانست به این امر دست یابد؟ من با شناختی که از رجوی پیدا کرده ام، می دانم که او فقط به فکر جان و زندگی نکبت بار خودش هست و جان شما اعضای گرفتار هیچ ارزشی برایش ندارد. سران مجاهدین خلق سعی می کنند از شما استفاده کنند تا بتوانند به زندگی خودشان ادامه دهند.

عزیزانم بهتر است به سالیانی که رفته فکر کنید؛ آیا این همان ایده آلی بود که می خواستید دست پیدا کنید ؟
باور کنید شما فرسنگها از جامعه ایران فاصله دارید. در داخل کشور هیچ کس سازمان مجاهدین را به خاطر جنایاتی که انجام داده قبول ندارد ولی رجوی باز هم چنان بر طبل توخالی سرنگونی می کوبد تا شما را در حصار تشکیلاتش نگهدارد.

آذرجان و مراد جان – من قول می دهم که اگر برگردید، همه جوره از شما حمایت کنم. بهتر است یک بار هم شده معنی زندگی کردن بدون تشکیلات را حس کنید به واقع زندگی زیباست و بیهوده به خاطر رجوی آنرا از دست ندهید.

به امید رهایی و دیدار با شما

محمد رضا کریم پور عموی – قائمشهر

خروج از نسخه موبایل