تأیید اظهارات مدیر عامل انجمن نجات توسط 200 جداشده ساکن اروپا

حضور ابراهیم خدابنده در جلسه 17 دادگاه سران مجاهدین خلق به عنوان شاهد

ابراهیم خدابنده عضو سابق مجاهدین خلق و مدیر عامل انجمن نجات در جلسه 17 دادگاه رسیدگی به اتهامات سران مجاهدین خلق حاضر شد.

مدیر عامل انجمن نجات در جایگاه شاهد حاضر شد و به قرآن کریم و به والله، بالله و تالله قسم یاد کرد که تمام واقعیت را بیان کند.

وی گفت: ۲۳ سال عضو مجاهدین خلق در خارج از کشور و معاون اجرایی بخش روابط بین‌الملل سازمان بودم.

خدابنده گفت: طی این ۲۳ سال جلسات متعددی با مسعود رجوی داشته و شهادتم نیز ناظر بر شنیده‌ها، دیده‌ها و گفته‌های مستقیم خود مسعود رجوی در جلسات است، متاسفانه، چون زمان زیادی از آن گذشته است تاریخ‌ها را به خاطر ندارم و حدودی می‌توانم آن‌ها را گفته و نقل به مضمون کنم، اما با توجه به اینکه بار‌ها این موار تکرار شده ملکه ذهنم شده است.

خدابنده در مورد حادثه تروریستی هفتم تیر، گفت: آن زمان مسئول تشکیلات مجاهدین خلق در انگلستان بودم، زمانی که این واقعه اتفاق افتاد اکثر ما فکر می‌کردیم که این واقعه کار ضد انقلاب و آمریکا باشد تا یک سال پس از آن نیز این تصور بود. در سال ۶۱ مسعود رجوی در نشستی در پاریس که تعداد محدودی هم دعوت شده بودند، اعتراف کرد که واقعه تروریستی هفتم تیر کار مجاهدین خلق بوده است و چنین توجیه کرد که این اقدام کاری ضدامپریالیستی بوده و آن را در جهت ضدیت با آمریکا انجام داده و پایگاه امپریالیسم و خط وابستگی را کور کردیم.

وی گفت: رجوی ادعا می‌کرد که در این واقعه پایگاه امپریالیسم را از بین برده است، سال ۶۲ اعلام کرد شعار مرگ بر آمریکا را از ادبیاتمان برداشته ایم و اعلام کرد که تضادی با آمریکا نداریم و به ما گفتند که این موضوع را در روابط بین المل ملاحظه کنید.

خدابنده گفت: در مهر سال ۷۶ مطلع شدیم که وزارت خارجه آمریکا نام سازمان مجاهدین خلق را در لیست گروه‌های تروریستی قرار دادند، در نشست‌های توجیهی که در عراق بودیم به صراحت اعلام کرد زمانی که ۷ تیر و ۸ شهریور و ترور‌های دهه ۶۰ را انجام دادیم آمریکا به ما نگفت تروریست، اکنون که ۱۵ سال است دست به سلاح نبرده‌ایم؛ آمریکا یادش افتاده است که ما تروریست هستیم.

عضو سابق مجاهدین خلق بیان کرد: دلیل اینکه نام سازمان مجاهدین خلق در لیست تروریست‌ها قرار گرفت را رجوی این می‌دانست که آمریکا می‌خواهد باب گفتمان را با جمهوری اسلامی باز کند به این دلیل ما را در این لیست قرار داده است. در آن زمان فراموش کرده بود، که قرار بود یک اقدام ضدآمریکایی باشد و خودش هم گفته بود که تضادی با آمریکا ندارد. بعد از اینکه مسعود رجوی به عراق رفت، در آنجا جلسه‌ای گذاشت که جمعیت بسیار زیادی بودند و نشست بسیار مفصلی بود، خیلی از کسانی که در خارج مأموریت داشتند، آمده بودند و جمع کاملی از اعضا بودند و در آنجا راجع به واقعه تروریستی گفت که الان مشخص می‌شود که کار ما در ۷ تیر ۶۰ کار درستی بوده است.

وی ادامه داد: به‌دلیل اینکه ما کسی را حذف کردیم که توان ساماندهی داشت و به همین دلیل از آن به بعد جمهوری اسلامی نتوانست حزب تشکیل دهد. بدین معنا که به انجام این کار اعتراف کرده و به آن افتخار می‌کرد. بر بحث بی آینده کردن نظام صحه می‌گذاشت. نکته دیگر بحث گروه فرقان است که مسعود رجوی بار‌ها در سخنرانی‌های خود به این گروه اشاره کرده و می‌گفت آن‌ها ضرر و زیان زیادی به ما رسانده اند. دو دلیل هم مطرح می‌کرد، یکی اینکه این گروه ترور‌هایی که بلافاصله بعد از انقلاب انجام داد، باعث شد که فضا امنیتی شده و جمهوری اسلامی هشیار شود. زیرا می‌گفتند هدف ما استفاده از اصل غافلگیری بود، حتی می‌گفت ما پشت سر امام قرار گرفته و خود را همسو با انقلاب نشان می‌دادیم و سعی می‌کردیم جمهوری اسلامی غافل باشد تا ما یکدفعه ضربه زده و نبرد مسلحانه را آغاز کنیم.

خدابنده اضافه کرد: به طور خاص نیز به ترور مسجد ابوذر در سال ۶۰ اشاره می‌کرد که بار‌ها درباره این قضیه ابراز سوز و گداز می‌کرد که اگر این اتفاق نبود در ۷ تیر کار تمام بود. نکته دیگر اینکه وحید افراخته در بازجویی‌هایی که در ساواک داشت، سازمان تحت رهبری تقی شهرام، در سال ۵۴ طرح ترور آیت الله بهشتی را ریخته بود. آنچه مهم است، دلایل تقی شهرام است که به چه دلیل این ترور باید صورت می‌گرفته است؟ دلایلش شامل این بود، الف: ترس از متشکل کردن و سازمان یافته کردن مذهبی‌ها که تهدیدی برای سازمان خواهد شد. ب: ترس از قطب شدن شهید بهشتی در میان مذهبی‌ها بود. دلایل زیادی می‌گوید و در آخر گفته است، باید از او ترسید، فردی بسیار سیاس و باهوش است و تنها راه چاره کشتن اوست و باید ردی باقی نگذاریم مانند ماشین زیر گرفتن. حالا به زمانی برویم که ۷ تیر رخ داد، مسعود رجوی بعد‌ها در توجیه این ترور همین دلایل را می‌آورد. به هرحال او نیز مثل تقی شهرام اعتقاد داشت که شهید بهشتی تهدید اصلی است و اگر باشد کار مجاهدین خلق پیش نمی‌رود و حتما باید حذف شود. تقی شهرام باز در همانجا گفته است که من مطمئن هستم، اگر بهشتی دخالت نمی‌کرد، باز هم می‌توانستیم روحانیون را قانع کنیم که از ما دفاع کنند. بهشتی حتی روی طالقانی هم تاثیر می‌گذاشت.

وی با اشاره به کلیپی که در دادگاه پخش شد، ادامه داد: مراجعه کنید به اظهارات عبداله مسلمان که از مجاهدین خلق جدا شده است و از شکنجه گران سازمان بوده است. خود اعضای سازمان در دهه ۷۰ در قرارگاه اشرف نوشته هایشان وجود دارد در سایت انجمن نجات و دیگر جا‌ها وجود دارد که ایشان را اگر به دست خود جداشدگان سازمان دهند او را تیکه تیکه می‌کنند و نیازی نیست جمهوری اسلامی کاری کند. این فرد معروف است و آدم بسیار شقی القلبی بوده است.

قاضی: او چگونه افراد را شکنجه می‌کرده است؟

وی پاسخ داد: افراد را در سلول انفرادی انداخته و کتک می‌زدند. مثلا محمد رزاقی راجع به شکنجه‌ها گفته است. نکته دیگر اینکه بار‌ها مسعود رجوی درباره کمیته عفو صحبت کرده است که ما تشکیلاتی در زندان‌ها داریم. همین بحثی که الان گفتند در زندان‌های مختلف کرمانشاه، قزوین و همدان به اصطلاح سر راه زندان آزادی بخش از عراق تا تهران، خود رجوی گفت خودمان به تشکیلات  خط داده بودیم به محض اینکه ارتش وارد شد، این‌ها نیز در زندان‌ها شورش کنند، حتی مدعی شد که در زندان عادل آباد کرمانشاه شورش شد و برخی از این افراد می‌گفتند که ما جزو تشکیلات زندان نبودیم و مسئولان بلند می‌شدند و می‌گفتند او دروغ می‌گوید و اسمش در تشکیلات بوده است. به این‌ها خط داده بودند که اگر در کمیته عفو رفتید و از شما پرسیدند، این طور می‌گویید که من اگر هم اکنون مسلسل داشتم شما را به رگبار می‌بستم. در نشریه مجاهد این آمده است که فلانی رفته به دادگاه و از او موضعش را پرسیدند و او همین اظهارات را گفته است.

خدابنده گفت: مسعود رجوی نسبت به شهید لاجوردی کینه داشت. مسعود رجوی می‌گفت گناه بزرگ لاجوردی این بوده که تواب ساز بوده است. افرادی که حکم قصاص داشتند، شهید لاجوردی با هزارتا دردسر رضایت اولیای دم را گرفته بود که این افراد قصاص نشوند. رجوی از این موضوع کینه داشت.

عضو سابق مجاهدین خلق بیان کرد: رجوی بار‌ها گفته بود، زمانی که انقلاب شد همه به سمت کار‌های سیاسی رفتند، اما ما به دنبال جذب نفوذی و جمع آوری سلاح رفتیم فقط ما باید صبر می‌کردیم که به اندازه کافی نیرو جذب کنیم تا نیروی جمهوری اسلامی ایران غافل گیر شود.رجوی گفته است که هرجا نفوذی‌های ما ممکن بود تاثیر گذاشتند مثل دفتر بنی صدر و هر جا که نتوانستند تاثیر بگذارند منفجر کردند مثل دفتر جمهوری اسلامی.

خدابنده گفت: هرجا که نمی‌توانستند تاثیر بگذارند منفجر می‌کردند. مسعود کشمیری را ما به نام باقر امیری می‌شناختیم. زمانی که در اشرف بودیم، رجوی، کشمیری را به همه نشان داد و گفت این فرد عامل حادثه ۸ شهریور است و از کشمیری خواست در مورد موضوع توضیح دهد.

قاضی گفت: به یاد دارید که کشمیری چه گفت.

عضو سابق مجاهدین خلق بیان کرد: کشمیری اعلام کرد که من مشاور امنیت ملی بودم و به من اعتماد داشتند. می‌خواستم عملیات نظامی در بیت امام انجام دهم، اما به دلیل ۷ تیر هشیار شده بودند و دیگر این امکان را نداشتم و تنها امکان من انفجار دفتر ریاست جمهوری بود. مواد منفجره را در دفتر ریاست جمهوری قرار دادم. کشمیری بعد به آلمان رفت و حفاظت پلیس آنجا را هم داشت.

خدابنده گفت: برادر بنده از محافظین رجوی بود.

قاضی گفت: ایشان حاضر است در دادگاه حضور پیدا کند.

خدابنده گفت: ایشان در انگلیس زندگی می‌کند و حتی درخواست داشت که به عنوان شاهد در دادگاه حمید نوری شرکت کند.

وی گفت: برادرم مسئول فنی رادیو مجاهد در کردستان عراق هم بود. در آن زمان کلاهی که معروف به مهندس کریم بود برای کار تحویل برادرم می‌دهند. زمانی که اشرف تاسیس شد کلاهی مسئول تاسیسات قرارگاه اشرف شد و برخی افراد می‌دانستند که این فرد کلاهی است. بردارم به یاد دارد که مسعود رجوی، کلاهی را در یک جلسه خصوصی معرفی کرد. کلاهی در آن جلسه گفته بود بمبی به وزن ۳۰ کیلوگرم بوده است.

قاضی گفت: برادر شما امکان صحبت کردن به صورت تصویری دارد. دادگاه این امکان را دارد که صحبت‌های برادر شما را استماع کند.

خدابنده گفت: بله. برادرم کتابی به نام ارتش خصوصی صدام منتشر کرده است که به زبان انگلیسی است و ترجمه نشده است. در این کتاب گفته شده افرادی از آمریکا آمدند و با مسعود رجوی صحبت کردند و مشخص بود که این افراد امنیتی هستند. در جلسات بعد که این افراد از آمریکا می‌آمدند با خودشان مترجم می‌آوردند. بعد از این جلسات مسعود رجوی به عراق رفت. در آن زمان می‌گفتند که CIA آمریکا آمد و رجوی را تحویل صدام داد.

وی ادامه داد: در سال ۶۰ مسعود رجوی ۲ بار به فرانسه رفت. برادر مسعود رجوی در سوئیس بود و در سازمان ملل کار می‌کرد و برادر دیگرش با ساواک ارتباط داشت و باعث شده بود که مسعود رجوی را اعدام نکنند. رجوی از طریق برادرانش ارتباط زیادی با این کشور‌ها داشت. در ۱۰ شهریور سال ۱۳۹۵ سازمان مجاهدین خلق ۵۲ نفر از اعضای خودش را در اردوگاه اشرف گذاشت و بقیه به لیبرتی رفتند و عمدتا افراد مسئله دار را در اشرف گذاشت که یکی از آن‌ها مسعود دلیری بود که همه می‌دانستند که این فرد می‌خواست از سازمان جدا شود.

قاضی گفت: آیا شما مطمئن هستید که مهندس کریم همان صمدی کلاهی است.

خدابنده گفت: من این موضوع را از برادرم شنیدم.

عضو سابق مجاهدین خلق گفت: قسمت‌هایی از پایگاه اشرف را از کشاورزان غصب کرده بودند و تخلیه نمی‌کردند و وقتی نیرو‌های عراقی آمدند به افراد گفته بود این گلوله‌های آن‌ها مشقی است نترسید، اما برخی در این قضایا کشته شدند.

وی به موضوع تروریسم اشاره کرد و گفت: اقدامات این‌ها ورای تروریسم است، تروریسم یعنی ایجاد کردن وحشت برای افراد عادی، اما اگر مقامات دولتی هدف قرار گیرند خیانت محسوب می‌شود.

خدابنده گفت: اگر کسی مقام دولتی را به قصد براندازی هدف قرار دهد، در اروپا مجازاتش اعدام است در حالیکه مجازات تروریست اعدام نیست. در بسیاری از ایالت‌های آمریکا که مجازات اعدام ندارد تا به حال  ۳۰نفر را به جرم خیانت اعدام کرده اند.

خدابنده گفت: موضوع شرایط جنگ قابل توجه است در کشور انگلستان در زمان جنگ جهانی دوم مجازات دزدی اعدام بود در جنگ داخلی آمریکا مجازات اسب دزدی اعدام بود، دلیل آن این بود که وقتی کشوری دچار جنگ و دفع تجاوز خارجی است هر اقدامی حتی دزدی خیانت محسوب می‌شود. چه برسد که عمل تروریستی یا تظاهرات انجام دهند که در ایران چنین بود و کشور درگیر یک جنگ بود. در سال ۶۷هم همین بود، اما در دادگاه سوئد به این قضیه نپرداختند که کشور در شرایط جنگ بود.

قاضی در ادامه از خدابنده در مورد ساختار تشکیلاتی سرکرده و هسته مرکزی شورا پرسید: آیا آن‌ها در اقدامات اتهامی در این پرونده تحت عنوان اقدامات تروریستی دخالت و شرکت داشته اند؟

خدابنده گفت: احتمالاً ممکن است شرکت داشته باشند، اما هیچ اتفاقی در سازمان مجاهدین خلق بدون نظر مسعود رجوی نمی‌افتد حتی جزییات را چک می‌کرد، یک بار سازمان نگفته است که ما این کار را انجام نداده ایم. پس از دادگاه روزمره جواب می‌دهد، اما یکبار هم نگفته است که ما این کار را نکرده‌ایم. پذیرش این موضوعات مشخص است و قطعا افرادی تحت امر او کار‌هایی را انجام می‌دهند.

وی گفت: مسعود رجوی افرادی که احساس می‌کرد در آینده برای او رقیب یا مخالف باشند را حذف می‌کرد.

خدابنده گفت: سازمان اعلام کرده که من از ترس اعدام آمده‌ام این حرف‌ها را زدم، برادر من نیز در جواب، از سوی من در توییتر گفته است که من حاضرم ۲۰۰ نفر در اروپا به عنوان شاهد بیاورم تا اظهاراتم را تایید کنند.

قاضی در ادامه گفت: هرکسی در هر گوشه‌ای از دنیا در مورد این پرونده، متهمین و اتهامات آن‌ها اطلاعاتی را به عنوان مطلع یا شاهد داشته باشد دادگاه هم به صورت حضوری و هم الکترونیک استماع می‌کند.

قاضی برای تنویر افکار عمومی و اذهان رسانه‌ها، گفت: با توجه به اینکه بسیاری از این وقایع مربوط به بیش از ۴۰ سال قبل است، اتفاقات و اتهامات به دلیل شرایط خاص کشور و تجربه نیرو‌های انتظامی و نبود نیروهای امنیتی و نبود نیرو‌ها و امکانات و عدم تنظیم صورت جلسات، فیلم‌ها و تصاویر، بدیهی است دادگاه برای کشف حقایق باتوجه به اظهارات شهود با سختی‌های زیادی مواجه است. اگر وکلای مدافع، وکلای متهمان و وکلای شکات با نمایندگان سوالاتی را مطرح می‌کنند، با توجه به این ظرف زمانی باید تحلیل شود و دادگاه با دقت زیاد نسبت به همین نکات تحقیقات خود را در این خصوص و جلسات خود را برگزار می‌کند.

قاضی، جلسه بعدی دادگاه را سه شنبه هفته آینده در روز ۲۷ شهریور و ساعت ۸:۳۰ صبح اعلام کرد.

منبع

یک دیدگاه

  1. با سلام بسیار عالی و تاثیر گذار بوده است حضور آقای خدابنده در این دادگاه ، و بسیار مستند و متقن نمونه هایی از مشاهداتشان و فعالیتهایی که خود بعنوان مسئول در این سازمان بودند را شهادت دادند ! من هم بنوبه خودم و بعنوان یکی از شاکیان این پرونده و هم بعنوان یکی از قربانیان این پرونده ، از مواضع و توضیحات آقای خدابنده دفاع میکنم و با ایشان تا به آخر و تابه ثمر نشستن این پرونده با آقای خدابنده همراه و پشتیبان ایشان هستم !
    بامید پیروزی و موفقیت !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا