با سلام به خواهر خوبم
خواهر عزیزم من مدتها به دنبال تو بودم و چندین بار به اشرف در عراق برای دیدارت آمدم ولی متاسفانه هر بار به من اجازه ندادند که با تو ملاقات داشته باشم. مسئولین سازمان به دستور رجوی به من توهین کردند و حتی سنگ پرانی کردند. در حالی که همراه ما تعداد زیادی از مادران و پدران پیر بودند. توهین ها و بد رفتاری آنان باعث شد که وضعیت تو بیشتر برای من نگران کننده باشد. من نگرانم که تو در کجا زندگی می کنی و اسیر چه سازمانی شده ای که حاضر نیستند با برادرت ملاقاتی داشته باشی! البته برای من روشن است که ترس رجوی از دیدار من با تو به چه خاطر است .
من به تو خواهر خوبم قول می دهم همیشه پیگیر رهایی تو باشم و در این نامه به تو قول می دهم در صورت جدا شدن همه گونه از تو حمایت خواهم کرد . من به عنوان برادرت از تو درخواست دارم برای یک بار هم شده گذشته خودت را مورد بررسی قرار بده. طی این سالها به چه چیزی دست پیدا کردی؟ آیا این همان آرزویی است که می خواستی دست پیدا کنی؟
من باز هم تکرار می کنم تا هر زمان طول بکشد دنبال کار تو خواهم بود و مطمئن هستم روزی شاهد رهایی تو خواهم بود و این دور نیست.
منتظرت هستم
برادرت اسماعیل قبادی – آمل