خدابنده: مسعود رجوی همسر کلاهی را برای مدتی به عقد خود درآورد

اعلام آمادگی 125 عضو جدا شده از مجاهدین خلق برای شهادت در دادگاه

ابراهیم خدابنده، عضو سابق بخش روابط بین الملل سازمان مجاهدین خلق و مدیر عامل کنونی انجمن نجات در جلسه هجدهم دادگاه محاکمه 104 تن از سران مجاهدین خلق حضور یافت.

ابراهیم خدابنده که در جلسه هفدهم دادگاه هم حضور داشت و مطالبی را بیان کرد، با ذکر این نکته که در جلسه قبل اظهاراتش نیمه تمام ماند گفت: از اعضای سابق سازمان در این مدت با بنده تماس گرفتند و می‌گفتند که فلان موضوع یا مطلب را در جلسه دادگاه نگفته‌ای و در آن جلسه فرصت نشد که من وارد جزئیات شوم.

ایشان در پاسخ به قاضی درباره این که آیا گفته های ایشان مورد تأیید دیگر اعضای جدا شده نیز هست، گفت:

بله. من در حال حاضر مدیر عامل انجمن حقوقی نجات هستم. مسئول حقوقی انجمن نجات این هفته تماس‌هایی گرفت که فعلاً ۱۲۵ نفر اعلام آمادگی کردند که در جلسه دادگاه حضور پیدا کرده و حرف‌های بنده را تایید کنند.

قاضی : یعنی ۱۲۵ نفر حاضر می‌شوند که در دادگاه شهادت دهند؟

خدابنده : بله.

قاضی : دادگاه از این اتفاق استقبال می‌کند و اعلام می‌کنیم که دادگاه حاضر است برای استماع شهادت شهود ۱۲۵ نفر جلسه را تشکیل دهد. واقعاً دادگاهی که با شهود متعدد آن هم در این تعداد استماع را انجام دهد بعد از تعرفه شهود برابر مقررات می‌تواند به اتقان و کشف حقیقت کمک کند.

خدابنده : موضوعی که علاوه بر این می‌خواستم در مقدمه بیان کنم واکنش‌هایی است که سازمان مجاهدین خلق در قبال این دادگاه دارد که به شکل‌های مختلف درباره آن صحبت می‌کند. درباره جلسه هفدهم که جلسه قبل بود سخنگوی مجاهدین خلق یک سری جواب‌هایی را داده است. اولاً که مطالب دادگاه به طور کامل آورده شده مثلا اینکه کارشناس محترم فقهی که در دادگاه حضور داشت گفته بود: شاید بتوانیم این دادگاه را از نظر تاریخی با دادگاه نورنبرگ مقایسه کنیم. یک دادگاه تاریخی برای رسیدگی به جنایت‌های خشن‌ترین گروه تروریستی تاریخ معاصر در کل دنیا و صحبت‌هایی که هیتلر علیه کشور خودش انجام داده را آورده است؛ و حالا پاسخ سخنگوی منافقین به این دادگاه این است: دست مریزاد که مجاهدین چه به روز رژیم آوردند.

قاضی : یعنی مقایسه با دادگاه نورنبرگ انکار نکردند؟ مقایسه بین هیتلر با مسعود رجوی که توسط یک کارشناس انجام شده که وی را مثل هیتلر و یا بدتر می‌داند این موضوع را انکار نکردند؟

خدابنده : خیر. پاسخشان این بوده که: دست مریزاد که مجاهدین چه به روز رژیم آورده است. البته منظورش کل مردم ایران بوده است.

قاضی : ایشان سخنگوی مجاهدین است که این اظهارات را کرده؟

خدابنده : بله.

قاضی : در کجا؟

خدابنده : در سایت رسمی‌شان.

قاضی : یعنی به نظر شما تلویحاً این امر را پذیرفته‌اند؟

خدابنده : تمام واکنش‌های سازمان به این دادگاه همگی اقرار علیه خود است. اتهامات تروریستی، خیانت، جنایت و هر چیزی که تا اکنون در دادگاه مطرح شده در سخنان سخنگوی مجاهدین آورده شده است. او گفته کجایش را دیده‌اید بند از بند نظامتان خواهیم گسست.

قاضی: در پاسخ به چه چیزی این سخن را گفته؟

خدابنده: اینکه در دادگاه عنوان جنایت و خیانت به آن‌ها داده شده است.

قاضی: سخنگوی مجاهدین گفته تازه کجایش را دیدید؟

خدابنده: بله.

قاضی: منشی دادگاه این اظهارات را از آقای خدابنده یادداشت کنند و از سایت منافقین نیز این مطالب را استخراج کنند تا مستند شود که چنانچه اظهارات شاهد در این خصوص بررسی شود بتواند در باب ارزش اقراری آن مورد مداقه دادگاه قرار گیرد.

خدابنده: در خصوص همین هیئت‌های عفو که در جلسات قبل گفته شد و دادگاه محترم می‌خواست درخواست تجدیدنظر کند، همه این‌ها را آورده و بعد سخنگوی مجاهدین خلق این را مورد افتخار تاریخی مجاهدین خلق دانسته است.

قاضی: چه چیزی را؟

خدابنده: سازمان مجاهدین خلق این مورد را موجب افتخار تاریخی مجاهدین می‌دانستند و این فرد در قبال هر اتهامی، به خود دسته گل هم می‌دهد که این کار‌ها را انجام داده و اظهارات وی تماماً اقرار علیه خود است.

قاضی در ادامه با اشاره به ماده ۳۴۱ از قانون آیین دادرسی کیفری، گفت: در جایی که دادگاه نقصی را در جهت تکمیل تحقیقات احراز کند و یا اگر نقص نباشد برای تحقیقات لازم باشد، استماع نظرات شهود لازم است، شاهد خدابنده ۱۲۵ نفر که اسامی آن‌ها نیز وجود دارد را در این زمینه معرفی کرده است. ضابط نیز طبق نامه‌ای که از سوی دادگاه برای حضور شهود ارسال خواهد شد، برای هماهنگی حضور شهود در یک یا چند جلسه برای استماع اظهارات اقدامات را انجام خواهد داد.

وی گفت: همچنین درباره آنچه که شاهد در مورد اظهارات سخنگوی مجاهدین در رسانه رسمی متعلق به سازمان مجاهدین خلق اعلام کرده است تحقیقات کامل و مستند انجام و به دادگاه تقدیم می‌شود.

در ادامه ابراهیم خدابنده عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق و معاون اجرایی بخش روابط بین الملل سازمان گفت: واکنش‌های سازمان در رسانه‌هایش کاملا نشان می‌دهد که در جریان این دادگاه است و از همه موارد آن مطلع می‌شود.

قاضی خطاب به خدابنده گفت: شما در یکی از اظهاراتتان گفته‌اید که این دادگاه را آن‌ها رسانه‌ای و نمایشی می‌دانند.

خدابنده : آن‌ها در ابتدا گفتند این دادگاه اهمیت و ارزشی ندارد، اما بعد از یک جلسه دادگاه در ۱۰ جلسه به آن واکنش نشان دادند که معنی آن ترس است.

وی با بیان اینکه آن‌ها دادگاه را جدی می‌دانند و از آن ترسیدند، گفت: در رسانه‌های آلبانی خبری مبنی بر اینکه پلیس آلبانی بیانیه‌ای داده و اعلام کرده «مهرداد کمال پور» در آلبانی دستگیر و در راستای اولین همکاری اینترپل تهران و تیرانا برای استرداد به ایران است، جدا از محتوای خبر همین که در رسانه‌های آلبانی این خبر منتشر شده سبب شده اعضای مجاهدین سکوت کنند.

خدابنده با بیان اینکه روانشناسی رجوی به شدت نیاز به خون دارد و هرچه تعداد اعدام بیشتر باشد برای او بهتر است، گفت: رجوی از دو نفر بسیار کینه داشت؛ نفر اول لاجوردی و بعدی صیاد شیرازی بود که بار‌ها آن را نیز اعلام کرده بود. در تروری که علیه اسرای عراق انجام شده بود، رجوی به صدام حسین گفته بود طراحی آن را صیاد شیرازی انجام داده که بعدا مشخص شد دعوای خانوادگی بوده است. گناه شهید لاجوردی هم این بوده است که به دنبال رضایت اولیای دم بوده تا فردی اعدام نشود و افراد را تواب می‌کرده است.

عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق گفت: رجوی مشخصا شکست خود در عملیات مرصاد را به علت فرماندهی صیاد شیرازی می‌دانسته است.

وی به موضوع خیانت از سوی این گروه پرداخت و گفت: از جمله موارد خیانت در دنیا حمل سلاح علیه امنیت یک کشور بدون آنکه تیری شلیک شود است. قوانین خاص فرانسه ۴۱۱.۱ تا ۴۱۱.۱۳ قوانین فردی فرانسه در مورد خیانت است، در اینجا وسیله قرار دادن در خدمت دشمن خیانت است؛ در قانون مجازات فرانسه، اگر در زمان صلح باشد، حبس ابد در سلول انفرادی و اگر در زمان جنگ باشد، بدین معنا که فرانسه با کشوری در حال جنگ باشد، حکم آن اعدام است.

وی افزود: شما گفتید که این‌ها را خود کشور‌های اروپایی محاکمه کنند، اعضای سازمان در اروپا و در ایران همین خواسته را دارند، فرانسه بیاید و براساس قوانین خودش و نه قوانین جمهوری اسلامی، مریم رجوی را محاکمه کند و صد‌ها شاهد نیز از اروپا بیایند و شهادت دهند.

خدابنده گفت: موضوع دیگری هم که در جلسه قبل فراموش کردم که دوستانم به من زنگ زده و یادآوری کردند؛ وقتی در سال ۶۵-۶۶ مسعود رجوی با یک جمعیت بزرگ به عراق رفت، درباره ۷ تیر گفته است ما گفتیم این انفجار خشم خلق است، کدام خلق، خلق کدام است؟ انفجار خشم مجاهد است، همه نیز شاهد بودند.

وی افزود: در تیرماه ۱۳۸۹ یک دادگاهی در عراق تشکیل و حکم بازداشت مسعود و مریم رجوی و ۳۹ نفر از سران سازمان را به اتهام جنایت علیه بشریت صادر کرد. حکم جنایت علیه بشریت اگر در کشوری صادر شود در دادگاه بین‌المللی قابل پیگیری است. دلیل این حکم نیز توسط دادگاه بیان شد که وجود شواهدی مبنی بر همکاری مسعود رجوی و سازمان مجاهدین خلق با صدام حسین در سرکوب شیعیان و مردم کردستان است. متعاقب حکم دستگیری این افراد، تجسس پادگان اشرف را دادگاه عالی بغداد صادر کرد.

عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق در خارج و معاون اجرایی بخش روابط بین‌الملل سازمان گفت: رئیس پلیس بغداد و تعدادی از افراد او به پادگان اشرف رفتند تا این حکم را اجرا کنند که نیرو‌های امریکایی مانع شدند و همان زمان در رسانه‌های عراق بازتاب داشت. برخی مقامات عراقی مواظب بودند که این‌ها وقتی می‌خواهند این کشور را ترک کنند و به آلبانی بروند این افراد را شناسایی و دستگیر کنند. اسم این‌ها در میان مدارک افرادی که می‌رفتند نبود و مشخص بود که با مدارک و هویت دیگری از عراق رفتند.

قاضی : علیرغم صدور حکم جزایی جنایت علیه بشریت اعضای سازمان، برخی کشور‌ها با این‌ها همکاری کرده و مشمولان جنایت علیه بشریت را با اوراق هویتی دیگری وارد کشور خودشان کردند.

ابراهیم خدابنده : سال گذشته ۳۰ خرداد پلیس آلبانی به دلیل جرایم زیادی که از سوی مجاهدین و شکایت‌هایی که از اروپا شده بود که این‌ها پولشویی، قاچاق انسان و مواد دارویی می‌کنند، سراغ آن‌ها رفت که مقاومت کردند و با پلیس آلبانی شروع به ضرب وشتم کردند که در همین راستا یکی از اعضای سازمان سکته کرد و فوت شد. مدارک شناسایی این فرد به نام علی مصطفوی بود که من علی مصطفوی را می‌شناختم که فردی در انگلستان بود. در سازمان به نام افشین می‌شناختندش. بعدا مشخص شد که عبدالوهاب فرجی پور است و آنقدر اسم‌های زیادی گفته شده بود که در رسانه‌های آلبانی فکر می‌کردند که سه نفر کشته شدند. بعداً فهمیدند این سه اسم یک نفر است. الان مریم رجوی و دیگر اعضا هم چند اسم دارند.

نماینده دادستان با حضور در جایگاه از ابراهیم خدابنده سوالاتی پرسید. شما در تحقیقات مقدماتی درباره جلسه‌ای که مسعود رجوی با فردی که همسر آقای کلاهی بوده، اظهاراتی داشتید.

خدابنده : کلاهی وقتی آمده بود، برادرم وی را به خوبی می‌شناخت و مسئول تاسیسات پادگان اشرف بود. همسرش بعد از کلاهی، می‌خواست که از سازمان برود و رجوی برای اینکه او نرود، با او ازدواج کرد و بعد از یک مدت طلاق گرفت اما او بالاخره با اصرار گفت که می‌خواهم به هلند بروم که بعد‌ها با اسم دیگری به هلند رفت و کشته شد. یادم می‌آید که در جلسه‌ای خورشید را بلند کرد و درباره کلاهی از او سوال کرد. او از کلاهی خیلی بد گفت و اظهاراتش موجود است، آدم نچسبی بود و آدم سازمان نبود؛ و حرف شنو نبود.

خدابنده افزود: می‌گفتند نفوذی دو نوع است، یکی اینکه مثلا به یکی از اعضای سازمان می‌گویند برو در جایی نفوذ کن، که کار سختی است. ولی راحت‌تر این است که کسی را در آنجا پیدا کنند که بتواند آن را جذب کنند. سازمان در حدود ۲۵-۲۶ سال قبل متوجه شده بود که یک وزیری در ایران با دخترش در آلمان اختلاف دارد و این را سوژه کرده بود تا بتواند به این دختر نزدیک شده و جذبش کند. تا بتواند نقطه ضعفی از آن فرد گرفته تا آن فرد را جذب کرده و مجبور به همکاری کند. چنین مواردی را پروژه چند ساله می‌کنند و با پیدا کردن نقطه ضعفی در خانواده یک فرد سعی می‌کنند او را جذب کنند.

وی گفت: آنطور که برادرم می‌گفت، کلاهی آدم اهل سازمان نبود و خورشید هم اینگونه نبود و به همین دلیل این‌ها نمی‌توانستند شرایط اردوگاه اشرف را تحمل کنند و می‌خواستند جدا شده و بروند. در آن زمان کلاهی جدا شده و رفته بود و رجوی به خورشید گفت، بیا بگو کلاهی چه آدمی است.

نماینده دادستان: شما درباره تشریح خط نفوذ به نقل از مسعود رجوی اظهاراتی داشتید که بیشتر توضیح دهید؟

خدابنده: مسعود رجوی بار‌ها درباره داستان فاز سیاسی می‌گفت؛ یعنی ۲۲ بهمن ۵۷ تا ۳۰ خرداد را فاز سیاسی می‌نامید که می‌گفت باید در این بازه زمانی کار سیاسی می‌کردیم. اما به این معنا نبود که بعد نظامی را کنار گذاشتیم. جزو افتخاراتش بود که وقتی فضا باز شد و همه دنبال کار سیاسی رفتند من حواسم خیلی جمع بود و می‌دانستم که بالاخره باید با جمهوری اسلامی مقابله نظامی کرد. ما دنبال سلاح رفتیم و دنبال نفوذی در همه سازمان و بقیه اقدامات.

وی گفت: به طور مثال بهزاد معزی، خلبان شاه که او را به مصر برد و برگشت و دوباره در نیروی هوایی مشغول به کار شد، نفوذی سازمان بود که سازمان او را جذب کرد و به او گفت که ایران باشد. یک نفوذی در دادستانی داشتند. مسعود رجوی برای پیروز شدن در ایران، نیاز به یک ابرقدرت داشت و با کمک عراق نمی‌توانست کار خود را پیش ببرد، سراغ شوروی و بعد آمریکا باید می‌رفت. او از افتخاراتش این بود که هرجا توانستیم تاثیر بگذاریم، گذاشتیم مانند دفتر بنی صدر. جا‌هایی که نمی‌توانست تاثیربگذارد را منفجر می‌کرد.

خدابنده: مسعود رجوی در عراق کاخی داشت. هر وقت که به عراق می‌رفتیم می‌دیدم که مسعود رجوی جلسه دارد و مریم رجوی را هم نبرده است.

قاضی: سازمان هنوز اقدامات مسلحانه دارد؟

خدابنده: الان سازمان مجاهدین خلق یک ارتش سایبری درست کرده و از آنجا امنیت روانی مردم را از طریق فضای مجازی به خطر می‌اندازند. هر جایی هم بتواند کار نظامی انجام می‌دهد.

خروج از نسخه موبایل