سوز و گداز مجاهدین خلق از افشای همکاری اطلاعاتی و جاسوسی برای اسرائیل

ارگان تبلیغاتی مجاهدین خلق از مصاحبه افشاگرایانه یکی از اعضای جداشده سابق بنام ایرج مصداقی در برنامه پرگار شبکه بی بی سی که در آن عنوان کرده بود مجاهدین خلق اطلاعات مربوط به برنامه های هسته ای ایران را بطور مستقیم جهت انتشار از دولت اسرائیل دریافت کرده اند، به سوز و گداز پرداخته است. ارگان تبلیغاتی مجاهدین خلق ضمن فحاشی به تلویزیون بی بی سی برای انجام این مصاحبه و افشای روابط پشت پرده اش با دولت غاصب اسرائیل تلاش نمود آن را از اساس دروغ جلوه دهد.

جالب اینجاست سران مجاهدین خلق فراموش کرده اند که برای اولین بار همکاری این سازمان با اسرائیل توسط اسکات ریتر نماینده و بازرس سازمان ملل در بخش سلاح های کشتار جمعی عراق در سالهای 1991 تا 1998 افشا شده بود. وی در جریان مصاحبه ای گفته بود که اولین بار موضوع افشای اطلاعات فعالیت های هسته ای ایران از طریق دولت اسرائیل به سلطنت طلبان پیشنهاد گردیده بود ولی بدلیل امتناع آنها از این کار به مجاهدین خلق داده شد که آنها بلافاصله پذیرفته و طی یک کنفرانس مطبوعاتی به این کار اقدام کردند. در آن مقطع و در قبال این افشاگری اسکات ریتر، رهبران مجاهدین خلق موضع گیری نکردند ولی این بار با توجه به مخاصمات جدید اسرائیل با دولت ایران که با پرتاب 200 موشک به خاک اسرائیل بعد از ترور اسماعیل هنیه و بمباران مقر شیخ حسن نصرالله به اوج خود رسید و رهبران مجاهدین خلق در این مخاصمات با موضع گیری های خود و ابراز حمایت از ترور رهبران حماس وحزب الله و تهدید اسرائیل مبنی بر حمله به تاسیسات نفتی و مراکز اقتصادی ایران، غیر مستقیم جانب اسرائیل را گرفته و از خوشحالی درپوست خود نمی گنجیدند، مجبور به موضع گیری شدند.

مسعود رجوی بصورت یک اصل بنیادین در اصول دیپلماسی خود معتقد بود که برای دسترسی به هدف و ضربه زدن به دشمن که منظورش دولت ایران بود می توان از هر شیوه ای استفاده کرد و با هر دولتی که در موضع تخاصم با جمهوری اسلامی است، اتحاد استراتژیکی برقرار نمود. در جریان یکی از نشست های عمومی در پادگان اشرف وقتی یکی از اعضا در مورد بازتاب منفی همکاری نظامی با صدام که دولت متخاصم و متجاوز از نظر مردم ایران بشمار می رفت، سئوال کرد، رجوی جواب داد: در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی کسی از ما سئوال نخواهد کرد که چگونه و با کمک و همکاری نظامی با چه دولتی سرنگون کردی؟! این شیوه را در رابطه با اعضای جداشده در مقاطع مختلف هم بکار گرفت.

بعد از جدایی و انتقال به کمپ آمریکایی ها موسوم به تیف یک شب افسر امنیتی ارتش آمریکا من را جهت انجام مصاحبه به اتاق کارش صدا زد و پرسید به چه دلیل مخالف خلع سلاح و کنار گذاشتن عملیات نظامی بودی؟ من که از نحوه سئوال او متعجب شده بودم به آقای مترجم افغانی ارتش آمریکا گفتم منظورش را متوجه نشدم! ممکن است بگویید برایم توضیح بیشتری بدهد؟ که بعد از انتقال سئوال من، افسر امنیت ارتش آمریکا از روی میزش کاغذی را به من نشان داد که می گفت نامه ای است که از طرف نماینده مجاهدین خلق حسین مدنی امضا شده و در آن تاکید گردیده من و تعدادی از اعضایی که از مجاهدین خلق جداشده و به کمپ آمده ایم، مخالف موضوع خلع سلاح بوده و همچنان از مبارزه خشونت آمیز مسلحانه حمایت می کنیم!

در آنجا من مجبور شدم برای افسر آمریکایی توضیح دهم که علت مخالفت من و دیگر نفرات با امضای متن توافق نامه ارتش آمریکا با رهبران مجاهدین خلق این بوده که آنها با سواستفاده از عدم تسلط اعضا به زبان انگلیسی بند اقامت در عراق و اشرف را هم بعنوان یک گزینه مورد توافق گنجانده بودند در حالیکه در متن اصلی که به توافق فرماندهان ارتش آمریکا و رهبران مجاهدین خلق رسیده بود فقط روی دو گزینه انتخاب بازگشت به ایران و یا کشور ثالث تاکید شده بود و ما به همین دلیل از امضای متن توافق نامه خودداری کردیم.

در آنجا بود که به عمق بی پرنسیبی وعدم پایبندی اخلاقی رهبران مجاهدین خلق پی بردم که چگونه برای دسترسی به منافع خود حتی حاضرند عضو سابق خود را بعد از سالها حضور در تشکیلات به راحتی با زدن اتهام شورش گر بفروشند. در دیپلماسی ذلت بار رجوی که همه چیز بر مبنای منافع حقیرانه فردی است تبادل اطلاعات و قرار گرفتن در صف دشمن برای ادامه چند روز حیات خفیف خائنانه امری بدیهی است و براحتی توجیه می گردد.

علی اکرامی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا