در کنار ظالمان ایستادن هنر نیست

ملاقات های متقابل مریم رجوی با برخی از نمایندگان دولت صهیونیستی غاصب فلسطین، امری است که قابل پنهان کردن نیست، 19 مهر 1401 ملاقات مریم رجوی با گالیت بالج سفیر اسرائیل در آلبانی و معاون او هاروت بغامیان علنی شد و اسرائیلی ها از کمپ مجاهدین در آلبانی دیدار کردند، آنها در مورد آخرین وضعیت سازمان مردم فروش مجاهدین خلق و توسعه همکاری ها گفتگو کردند.

این علنی ترین سمت گیری و صف بندی سازمان وطن فروش مجاهدین در مقابل مردم ایران بود. از آن پس هم در انتشار اخبار جنگ غزه، هرگز اشاره به نسل کشی رژیم غاصب نکردند که روزانه دهها و صدها قربانی از زنان و کودکان می گیرد. آموزه های موساد در دستگاه اطلاعاتی سازمان مجاهدین، همواره روش جاری شکنجه گاه های رجوی بوده است. مردم ایران هرگز فراموش نخواهند کرد که در روزهای سخت بمباران غزه و مردم فلسطین ، رهبران این فرقه هرگز جمله ای در مظلومیت زنان و  کودکان غزه نگفتند، همچنانکه تانک های رجوی در جریان کرد کشی در عراق به فرمان مسعود رجوی ، به زنان و کودکان رحم نکردند. این کر هماهنگ همه ظالمانی است که برای بقای خود، از هر جنایتی فروگذار نمی کنند. همدستی فرقه جنایتکار مجاهدین با دشمنان قسم خورده ایران، موضوع تازه‌ای نیست و این سازمان بارها دشمنی خود را با مردم ایران نشان داده که بارزترین آن همدستی با صدام، دیکتاتور معدوم عراق در جنگ هشت ساله تحمیلی است.

همچنین نباید از دیدارهای محمود عباس آمریکایی، با تک تک مقامات آمریکا در طی جنگ غزه غافل شد. او آشکارا با ایستادن در کنار مقامات آمریکایی ، به مردم فلسطین پشت کرده است و دنبال گسترش سلطه خود بر نوار غزه است تا با نوکری برای آمریکا ، این منطقه را نیز دو دستی تقدیم رژیم کودک کش کند. دیدارهای اخیر او با وزیر امور خارجه آمریکا و مشاور امنیت ملی آمریکا ، خود گواه بر آمریکایی بودن این مهره خودفروش دارد.

مسعود رجوی هم که همیشه در کنار خائنان بوده است و از آنان حمایت کرده است.

10 آبان 1402، مسعود رجوی مدعی شد که :

” اما رژیم ایران ، در همه حال چشم دیدن پیشتازان تاریخی در فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین و محمود عباس را ندارد…”

در همین راستای وابستگی مسعود رجوی به رژیم کودک کش به قسمتی از پیامچه منسوب به مسعود رجوی باید اشاره کرد که گفته بود

” 7 مهر 1403، گفته بودیم و تکرار می‌کنیم که در موضوع فلسطین باید از رئیس محمود عباس ریاست دولت فلسطین و سازمان الفتح و خواست‌های برحق آنها در مورد مردم فلسطین حمایت کامل و جامع به‌عمل آورد…”

همسویی رهبران فرقه منحوس رجوی با رژیم اسرائیل و نوکرش محمود عباس ، دم خروس وابستگی این فرقه به اسرائیل و آمریکا را عیان ساخته است. اگر همکاری های گذشته این فرقه با اسرائیلی ها را در قضیه سایت های هسته ای و دیگر مسائل کنار هم قرار بدهیم، بوضوح سطح نوکری رهبران این فرقه به رژیم نامشروع اسرائیل عیان می گردد.

در دوم خرداد 1400 هم طی مقاله ای باعنوان : “همسوئی فرقه رجوی با رژیم غاصب اسرائیل” نوشته بودیم که :

اما واقعیت این است که آمریکایی ها در مذاکرات برجامی، به “بازی با حاصل جمع صفر” پایبندند، به گونه ای که “پیروزی آنها” با “شکست طرف مقابل” مصادف شود! بدیهی است در این معادله ایران هم به بازی “برد ، برد” دل نبسته است ، اما اگر یک عملی مثل داشتن سلاح هسته ای (که ایران بدنبال آن نیست ) ، بد است باید برای همه بد باشد، پیمان منع جنگ افزارهای هسته ای یک توافق الزام آور بین المللی است تا از اشاعه جنگ افزار های هسته ای جلوگیری کند، اما اینکه چرا برنامه هسته ای رژیم اسرائیل مورد بازرسی قرار نمی گیرد! سئوالی است که مدعیان صلح جهانی باید بدان پاسخ بدهند . . . یا اینکه اطلاعات هسته ای ایران ، که توسط اسرئیلی ها جمع آوری شده بود، چگونه بدست مجاهدین خلق رسید؟

امروز سئوال اصلی این است که :

چرا با وجود نزدیک به 42000 کشته و 100000 زخمی از زنان و کودکان در غزه، طی قریب به 400 روز جنگ نابرابر، رهبران فرقه رجوی ، حتی کلامی به کشته شدن غیرنظامیان اشاره نکردند، این سکوت شیطانی، آیا نشان از مزدوری رهبران این فرقه برای آمریکا و رژیم غاصب و کودک کش نیست؟

تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد که مریم رجوی و مسعود رجوی ، هرگز این نسل کشی در غزه را محکوم نکردند، البته از سازمان و رهبرانی که خود 17000 نفر از مردم بیگناه در ایران را ترور کردند، انتظاری بیش از این نداریم، این ماهیت تروریستی دولت ها و سازمان هائی است که شرافت خود را به بقای ننگین شان فروختند. امروز که این نوشتار به رشته تحریر در می آید، مردم جنوب لبنان و بیروت نیز زیر سهمگین ترین بمباران ها هستند، اما جامعه ی جهانی همه چیز را با سکوت ننگین خود و با چشمان بسته نظاره گر است، البته نباید فراموش کرد که در اقصی نقاط جهان و تقریبا در تمامی کشورها، انسان های آزاده با تجمعات  گوناگون ، جنایات بیشمار تروریست های رژیم صهیونستی را محکوم می کنند، اما در این 400 روز ، ما از رهبران جنایتکار مجاهدین خلق ، حتی یک کلمه هم نشنیدیم که از مظلومین و زنان و کودکان کشته شده در غزه و بیروت، کلامی بگویند و جنایات رژیم کودک کش را محکوم کنند. اما باید متذکر شد که یک منطق و ایدئولوژی وطن پرستانه هرگز با اسلحه و ترور خاموش نخواهد شد، بلکه درخت آزادی مردم فلسطین با این جنایات ، تنومندتر وماندگارتر خواهد شد و بساط غاصبان سرزمین فلسطین و بیت المقدس، بزودی برچیده خواهد شد.

محمدرضا مبین

خروج از نسخه موبایل