نام منحوس سازمان مجاهدین خلق در حافظه تاریخی ملت ایران با خونریزی، ترور و قربانی گرفتن درهم تنیده شده و یادآور بوی تعفن و خون است.
این سازمان تروریستی و جنایتکار،همیشه در ادعاهای واهی خود مبنی بر دموکراتیک بودن، آلترناتیوی و معرفی مریم رجوی بهعنوان رئیسجمهور برگزیده، چندین نکته کلیدی را به عمد به حاشیه میراند که لازم است هر ایرانی غیرتمند برای کوبیدن بر دهان یاوه گویان و حامیان، آن را بداند.
اول. تاریخچه خیانت، خشونت و ترور
سازمان مجاهدین خلق در طول تاریخ خود، با استفاده از روشهای تروریستی و خشونتآمیز، ۱۷ هزار ایرانی بیگناه را به شهادت و به بیش از ۶۰ هزار مردم عادی و نیروهای نظامی آسیب رسانده است. این سابقه، بههیچوجه نمیتواند نشاندهنده یک گروه متعهد به اصول دموکراسی و حقوق بشر باشد. چگونه میتوان از گروهی که با خیانت، ترور و خشونت به اهداف خود دست یافته است، انتظار داشت که به حقوق مردم احترام بگذارد؟
دوم. فقدان مشروعیت دموکراتیک
انتخاب مریم رجوی بهعنوان رئیسجمهور برگزیده به اصطلاح مقاومت، بدون برگزاری انتخابات، هیچ گونه مشروعیتی ندارد. در یک نظام دموکراتیک،انتخاب رهبران باید از طریق رأیگیری عمومی و با مشارکت واقعی اعضای آن انجام شود. در حالی که مسعود رجوی به طور خودسرانه و بدون هیچگونه فرآیندی، مریم رجوی را از قوری سحرآمیز به هوا برخاسته و به اعضای وامانده تحمیل کرده است.
سوم. ساختار فرقهای و سرکوب منتقدان
سازمان تروریستی مجاهدین خلق به دلیل ساختار بسته و فرقهای خود، هیچگونه تنوع فکری یا اجتماعی را تحمل نمیکند. در یک نظام دموکراتیک، وجود نظرات و دیدگاههای مختلف ضروری است، اما در این سازمان، انتقاد و مخالفت بهسرعت سرکوب میشود. این موضوع اثبات کننده عدم تعهد به حقوق اولیه انسانی در این فرقه مخوف است.
چهارم. ادعای نمایندگی از مردم ایران
سازمان مجاهدین خلق خود را بهعنوان نماینده مردم ایران معرفی میکند، در حالی که تمام ایرانیان حتی در خارج کشور از این گروه بهعنوان یک سازمان غیرقابل قبول و خیانتپیشه یاد میکنند و از آنها متنفرند. این تنها یک ادعای توخالی است که در یک آزمایش اجتماعی و نظرسنجی در یک جامعه آماری حتی ۱۰ نفره میتوان حجم نفرت مردم ایران از این فرقه را یافت.
پنجم. نمایش نادیده گرفتن حقوق زنان
سازمان مجاهدین خلق ادعا میکند که انتخاب مریم رجوی بهعنوان رئیسجمهور برگزیده، پاسخی به زنستیزی در ایران است، اما واقعیت این است که این انتخاب بیشتر بهعنوان یک ابزار تبلیغاتی برای جلب توجه و مشروعیت بخشی به خود استفاده میشود. فعالیتهای گسترده اجتماعی و حضور موفق زنان ایرانی در نهادهای مختلف ایران اسلامی در کنار نقش مهم آنها در کانون خانواده بر هیچ کس پوشیده نیست. حقوق واقعی زنان باید در چارچوبی گستردهتر و با مشارکت واقعی آنها در تصمیمگیریها مورد توجه قرار گیرد که در فرقه رجوی به هیچ وجه چنین اتفاق نیفتاده است. ماجرای بهرهکشی جنسی از ۱۰۰۰ زن توسط مسعود رجوی، ممانعت از ارتباط با خانواده، ممانعت از انتخاب نوع پوشش، کار اجباری طاقت فرسا و طلاق اجباری سرفصل مشترک هزاران گزارش بینالمللی و اظهارات و خاطرات صدها عضو جدا شده از این فرقه بوده است.
به روشنی می توان یافت که ادعای سازمان مجاهدین خلق مبنی بر دموکراتیک بودن و معرفی مریم رجوی بهعنوان رئیسجمهور برگزیده، نه تنها فاقد هرگونه مشروعیت است، بلکه با تاریخچه خشونتآمیز و خیانتپیشگی این سازمان هم در تضاد است. البته که حکم نهایی خائنین هم در همه جای دنیا یکسان و مشخص هست.
محمدجواد نوعپرور