بامداد پنجم آبان ماه صدای چند انفجار در تهران شنیده شد، و به فاصله کوتاهی سنخنگوی ارتش اسراییل در بیانیه ای ویدیویی اعلام کرد به مواضع نظامی در ایران حمله کرده است. براساس بیانیه فرماندهی پدافند هوایی ایران به سه استان تهران، ایلام و خوزستان حمله شده است. عملیات نظامی اسراییل با موضع گیری و محکومیت این عملیات توسط کشورهای عربستان سعودی، مصر، شورای همکاری خلیج فارس و شورای اسلامی مواجه گردید. از سوی مجاهدین خلق نه تنها محکومیتی در قبال این تجاوز صورت نگرفت بلکه به نحوی این فرقه ضدایرانی به ابراز خوشحالی در قبال تجاوز یک کشور بیگانه هم پرداخت!
براستی مجاهدین خلق که روزگاری سنگ حمایت از مبارزات مردم فلسطین را به سینه می زدند و رهبران آنها و بخصوص مسعود رجوی افتخارش این بود که در پایگاه های فتح آموزش دیده اند وهدف آنها از بین بردن صهیونیست های اشغالگر است به چه ورطه ننگینی سقوط کرده اند که هم اکنون برای تجاوز نظامی همان اشغال گران به خاک میهن شان این چنین از خوشحالی در پوست خود نمی گنجند! البته نباید از این موضع گیری رسوا که مبتنی بر سیاست آویختن به دشمنان میهن و مردم با هدف چند صباح ادامه حیات خفیف و خائنانه است، تعجب کرد.
رجوی در جریان تجاوز نظامی صدام به ایران و استمرار جنگ ضد میهنی همین سیاست و مشی حمایت از نیروی دشمن را در پیش گرفت. در بحبوحه حمله نظامی نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق رجوی با ارائه گزارشات غلط در صدد این بود که صحنه جنگ آمریکا را به ایران بکشاند تا بزعم خودش در شکاف این جنگ و عرضه کردن خود به آمریکا حاکمیت را بدست گیرد. رجوی در آن سرفصل استراتژی “طغاری بشکند، ماستی بریزد، جهان گردد به کام ما کاسه لیسان” را تبلیغ و توجیه می کرد. ولی شرایط بر وفق مراد او پیش نرفت و با حمله ارتش آمریکا به عراق وسرنگونی اربابش صدام برای همیشه به کنج ذلت پناه برد.
در جریان تجاوز اخیر اسراییل به ایران که با ابراز نگرانی جامعه جهانی از گسترش درگیری ها مواجه شد وهمه طرف ها بنحوی خواهان خویشتن داری طرفین بودند، سایت های خبری مجاهدین خلق کارناوال شادی به راه انداخته بودند که مرحله سرنگونی فرا رسید و این بار نتانیاهو در نقش صدام ظاهر خواهد شد و در کالبد بی جان رجوی خواهد دمید.
نکته قابل توجه و تناقض آشکار در موضع گیری سران مجاهدین خلق آنجا بود که از قول رجوی گفتند: حتی اگر ماهم نباشیم این رژیم سقوط خواهد کرد! یعنی به گونه ای پذیرفتند که ممکن است دستش به قدرت نرسد. نیرویی که از مردم بریده و برای رسیدن به حاکمیت به هر شیوه به هر کشور بیگانه و متجاوزی بیاویزد، سرنوشتی جز رسوایی و نکبت در انتظارش نخواهد بود. رجوی تلویحا با این موضع گیری اش پذیرفته است که نه طغاری می شکند ونه ماستی خواهد ریخت و از کاسه لیسی هم خبری نخواهد بود.
علی اکرامی