در ابتدا به آقای آلدو سولولاری مدیر رسانهای انجمن نجات آلبانی برای کارگردانی مستند بسیار تاثیرگذار و زیبا و در عین حال تکاندهنده و دردناک “مادر، عشق، جدایی” درود میفرستم و کمال تشکر را دارم.
همچنین درود فراوان به رئیس انجمن نجات آلبانی خانم اریسا ادریسی (رحیمی) که با سفر خود به خلیج فارس با مادر ثریا عبداللهی و مادر معصومه رضایی به عنوان نمایندگان خانوادههای چشمانتظار و دردکشیده از فراق عزیزان اسیرشان در اردوگاه مانز آلبانی دیدار و گفتگو کرد و خواسته شان را منتقل نمود.
با دیدن این مستند تاثیرگذار، به خصوص شنیدن صحبت های مادران بسیار منقلب شدم و اشک امانم نمیداد. این مادران من را به یاد مادر مهربان و عزیز درگذشتهام میانداختند. بعد از نجاتم از اسارت رجوی اعضای خانواده به من گفتند مادر پس از سال ها تحمل رنج و درد تو و سرفراز و نوه اش، در آرزو و حسرت دیدارتان چشم فروبست و آسمانی شد. می گفتند مادر تا آخرین لحظات نام ماها را بر زبان داشته است.
از اینکه ۲۱سال اسیر رجوی بودم، از دیدار مادر محروم بودم و در جوارش نبودم که از وی حلالیت بطلبم برای همیشه حسرت به دل هستم و هرگز خودم را نمیبخشم.
در دو دهه گرفتاری در فرقه تروریستی رجوی همواره آرزوی دیدار یا حداقل یک تماس تلفنی با مادر و خانوادهام را داشتم، اما رجوی از من و همه عزیزان گرفتار در فرقه دریغ کرده بود.
حال به صفت یک نجاتیافته از اسارت رجوی، حسرت و آرزوی دوستان در زنجیرم در کمپ مانز را درک می کنم. حالا به عنوان کسی که غم و داغ مرگ مادر، پدر و دوتن از برادران و خواهرزادهام و .. را دیده ام و بهعنوان عضوی از انجمن نجات آلبانی، بعد از دیدن مستند و شنیدن سخنان تکاندهنده و دردناک مادران و درد و رنج و زحمتی که خانوادهها در ۴دهه به خصوص طی چهار سال در گرما و سرمای عراق که خودم شاهد بودم برای دیدار فرزندانشان متحمل شدند، قلبآ متعهد میشوم در راستای خدمت به مادران و خانوادهها برای دادخواهی و تحقق خواست برحقشان که همانا دیدار و آزادی عزیزانشان از چنگال رجوی است، تمامی تلاش و انرژی خود را همگام با دیگر دوستان ایرانی و آلبانیایی در انجمن، بکار بگیرم و همانطوری که خانم رحیمی در پایان نمایش مستند با چشمهای پر از اشک میگفت که گرچه دلمان با دیدن این مستند به درد آمد اما با شنیدن صحبت مادران انگیزه مضاعفی گرفتیم لذا میبایست تلاش و فعالیت های خود را برای رساندن صدای مظلومیتشان به سمع مردم و دولتمردان آلبانی و مجامع حقوق بشری در هر کجای جهان و برای محقق شدن خواست خانوادهها و همچنین آزادی دوستان گرفتارمان از اردوگاه مانز، صد چندان کنیم.
به امید برداشته شدن موانع سیاسی و دیپلماتیک برای آمدن مادران و پدران و دیگر اعضای خانواده به آلبانی و دیدار با عزیزانشان و نجات دوستان اسیرمان از فرقه که با تلاش صادقانه و دلسوزانه، آن روز دور نخواهد بود.
انشاءالله.
بیجار رحیمی – تیرانا