تروریسم نهادینه شده در تار و پود سازمان مسعود

عملکرد مجاهدین خلق از ابتدای تأسیس تا کنون به همه ثابت کرده است که این گروه یک گروه تروریستی است که اهدافش همواره در ترور و خیانت و خرابکاری و جاسوسی گنجانده شده است .از سال 44 سازمان مجاهدین خلق با هدف مبارزه مسلحانه علیه رژیم پهلوی به وجود آمد اگر چه در ابتدا ایدئولوژی اسلامی را به عنوان مکتب سازمان پذیرفتند ولی با مطالعه سطحی بر متون مارکسیستی از آن برای ایدئولوژی سازمان بهره جسته و مشی مبارزاتی سازمان را بر پایه این آموزشها بنا گذاردند و آغاز فعالیتهای نظامی مجاهدین خلق بر این اساس شد. و بعضی از اعضای گروه که این ایدئولوژی التقاطی را نپذیرفتند از طرف دوستان خودشان در گروه مجاهدین ترور شدند که اکثرا به روشهای بسیار فجیع و با بی رحمی انجام گرفت مثل مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف.

عملیات ترور و خرابکاری از قبل از انقلاب اسلامی همواره در کارنامه این گروه وجود دارد مثلا در گزارشی که مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی داده است آمده: “طی سال‌های 1351 تا 1354 سازمان مجاهدین دست به یک سلسله کارهایی در جهت مبارزه با رژیم شاه زد. اردیبهشت 1351، یک هفته پس از اعدام اولین گروه از مجاهدین، به یک پاسگاه پلیس در تهران حمله کردند. سپس دفتر مجله “این هفته” را که به اشاعه فرهنگ غرب و تخریب روحیه خلق متهم شده بود، منفجر کردند. همچنین در بهار 1351 به مناسبت بازدید نیکسون، رئیس‌جمهور آمریکا از ایران، در دفتر اداره اطلاعات آمریکا، انجمن ایران و آمریکا، دفاتر پپسی‌کولا، جنرال موتور، شرکت نفت دریایی و هتل اینترنشنال، بمب‌هایی را منفجر کردند. اتومبیل ژنرال هارولد پرایس، رئیس هیات مستشاری آمریکا را در ایران به گلوله بستند، اما موفق به کشتن او نشدند. همچنین بمبی را در آرامگاه رضاشاه منفجر کردند. در 12 مرداد 1351 به نشانه اعتراض به ورود ملک حسین، پادشاه اردن به ایران یک بمب در سفارت اردن منفجر کردند.”

فاز مسلحانه مجاهدین خلق ادامه داشت تا انقلاب اسلامی ایران و بعد از آن جنگ تحمیلی صدام علیه ایران و تا الان که این گروه به اجبار در آلبانی ساکن هستند و به فعالیتهای خود ادامه می دهند.

در اوایل انقلاب ترور مردم بی گناه و سران جمهوری اسلامی و هر کسی که مخالف سازمان بود و موافق رژیم ایران را در دستور کار خود قرار داده بود. تا اینکه جنگ شروع شد.

سازمان مسعود، در جنگ فعالیت های تروریستی خود را با جاسوسی در جبهه های جنگ و گرا دادن به نیروهای بعث و جنگیدن دوشادوش نیروهای صدام و به کشتن و اسارت درآوردن نیروهای ایرانی ادامه داد.

مسعود رجوی در مزدوری صدام تا آنجا پیش رفت که حتی اکراد عراقی را نیز به خاک و خون کشید. مجاهدین خلق بعد از سقوط صدام مجبور به خروج از عراق شدند و با واسطه گری آمریکا در آلبانی جای داده شدند و تا کنون در آلبانی هستند.

با مروری بر عملکرد حدود 50 ساله این گروه می بینیم که تمام فعالیتهای این گروه در راستای ترور و کشتار و نقض حقوق بشر و جاسوسی و خیانت به ملت است. به بیان دیگر تروریسم و خشونت ورزی با تار و پود این گروه عجین شده است چرا که رهبران مجاهدین جز به اهداف قدرت طلبانه شان به هیچ چیز دیگری نمی اندیشند. نه اخلاق می شناسند، نه میهن و هم وطن و نه انسانیت. آنها به جز منافع خود برای هیچ کس و هیچ چیز دیگر ارزشی قائل نیستند حتی اعضا و افراد بیگناهی که فریب شعارهایشان را خوردند و به آنها پیوستند.

خروج از نسخه موبایل