محمد رضا جان سلام. خوبی؟ سلامتی؟
چند سال است خانواده ات را رها کردی و طی این چند سال تماسی با خانواده ات نداشتی. من حرفهای زیادی دارم که با شما بزنم و ای کاش می توانستم از نزدیک شما را ببینم و با شما درد دل کنم. بعضی اوقات به یاد روزهایی می افتم که با هم بودیم. واقعا چه صفایی داشت. یادش بخیر.
می دانم در کشور آلبانی هستی و در یک کمپ زندگی می کنی. محمد رضا چرا و به چه هدفی در آنجا ماندی و خودت را نابود می کنی؟ برای چه هدفی؟ در این چند سال دوری از خانواده به کجا رسیدی؟ این چه راهی است که انتخاب کردی؟ شما از هر گونه آزادی محروم هستید و ماندن در آن کمپ در واقع یک دور باطل است. چشمان خودت را باز کن و در دنیای آزاد قدم بگذار و از زندگی آزاد لذت ببر و خوش باش.
برادرت عباس