دیروز 16 آذرماه، مصادف بود با سالگرد روز دانشجو. من این روز فرخنده را گرامی می دارم و دوست دارم چند کلامی کوتاه در رابطه با این روز و جریانات این روز تاریخی و همچنین واکنش مجاهدین وطن فروش به این قضیه بیان کنم.
در روزهای منتهی به 16 آذر 1332 و تنها چند ماه بعد از کودتای ننگین آمریکائی – انگلیسی که درحکم تجاوز به عنف بر مقدرات تاریخی ملت ایران بود و دولت ملی دکتر مصدق سرنگون گشته و زمام امور بدست شاه که خود زیردست فرامین کودتاگران خونریز آمریکائی مجددا برسرکار آمده و سرگرم دستگیری و قتل و شکنجه گروه کثیری از مردم وطن دوست ایران بود، آقای نیکسون بعنوان معاون رئیس جمهور وقت آمریکا برای مشاهده نتایج تجاوزات دولت آمریکا و انگلیس و دلجویی از شاه و دل و جرات دادن به او و عقد قرار داد و… وارد تهران شد و حکومت شاه این ورود را با بستن طاق های نصرت و چراغانی جشن گرفته و هلهله برپا کرد!
دانشجویان مبارز دانشگاه تهران بعنوان خط مقدم نهضت دانشجویی ایران این اقدامات مرتجعانه و تحقیر کننده دولت کودتا را تحمل نکردند و علیرغم وجود خفقان پلیسی و حکومت نظامی گسترده، از سحرگاه 16 آذر 1332 تظاهرات عظیمی را در اعتراض به این سفر شوم ترتیب دادند که با واکنش سخت مامورین درنده حکومت نظامی مواجه شده و در کنار زخمی و دستگیر شدن تعداد زیادی از دانشجویان، ۳ دانشجوی مبارز و پرشور، قندچی، شریعت رضوی و بزرگنیا با سپر کردن سینههاشان در برابر گلوله های شاه، سینهٔ شب سیاهی را که پس از کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲ آغاز شده بود، شکافتند. راه ایستادگی در برابر استبداد و تن ندادن به ذلت را گشودند. خون آنها در رگ دانشگاه به جریان افتاد و دانشگاه سنگر آزادی شد.
بدین ترتیب در 16 آذر این دانشجویان درآن شرایط سخت و دهشتناک کودتائی ، نشان دادند که مردم ایران علیرغم شکست بزرگی که خورده اند، بنای سازش با دشمن بیگانه وسرسپردگان آنرا ندارند وباوجود خونریزی شدیدی که برعلیه آنها شده ، هنوز هم رمقی برای حرکت بسوی استقلال و آزادی دارند واین رمق در 22 بهمن 1357 خود را بهمراه سایر اقشار مختلف مردم بصورت شاهکار بزرگ نهضت مردمی بنمایش گذاشت.
انتخاب 16 آذر بعنوان روز پرشکوه دانشجو درایران بخاطر همین مسائل بود .
من از سال 1348 وهمزمان با آشنائی با دانشجوهای همشهری که عمدتا در دانشگاه تبریز درس میخواندند، با این روز خجسته ومسائلی که هرسال و بهمین مناسبات درشهرهای دانشگاهی و مخصوصا تبریز روی میداد ، آشنائی بیشتر وبیشتری می یافتم واین آشنائی ها کمک بزرگی به درک نسبتا مناسب من از تاریخ معاصر ایران بوده است.
باند رجوی هم که من نام دیگر آنرا “نخود هرآش” گذاشته ام مانند دیگر جریانات اپوزیسیون برانداز وغیر برانداز بمناسبت این روز تاریخی وسوء استفاده از آن، بیانیه ای صادر کرده و خود را وارث جنبش دانشجوئی دهه 50 معرفی می کند که من بدون توجه به این مسئله و آگاهی دقیق از جنبش دانشجوئی گذشته ایران وآرمان های مشترک آنها ، بخوبی میتوانم قضاوت کنم ما کسی در جنبش دانشجویی نداشتیم که نوکر اجنبی و دشمن سرسخت استقلال کشور باشد و بنابراین ارتباط باند رجوی با این موضوع مع الفارق است و رجوی با کارکرد بیش از 40 ساله اخیر خود نشان داده است که چه کینه عظیمی نسبت به این دانشجویان شهید داشته وچگونه تعدادی از افرادی که شبیه این سه شهید فکر میکردند ، بقتل رسانده یا با انجام ترفندهایی از حیز قاعده انداخته است!
روز دانشجو گرامی بوده وخواهد ماند!
رضا اکبری نسب