میگویند مفسر واقعیت نباش بلکه آن را ببین. من بعنوان یک جدا شده نقض آشکار حقوق بشر را در اسارت گاههای رجوی در کمپ اشرف عراق و كمپ مانز در آلبانی دیده ام و با گوشت و پوست خود احساس کرده ام و نیازی به تفسیری در مورد آن ندارم. این رجوی است که برا ی منحرف کردن اذهان افراد همیشه خود را مفسر واقعیتها قلمداد میکند، البته تفاسیر رجوی بجز حرافی و فریبکاری چیز دیگری نیست و بیشتر مصرف داخل تشکیلاتش را دارد.
رجوی با تفسیر واقعیتها و حتی تفاسیر دینی همواره مانع دیدن واقعیتهای موجود می شود. واقعیت این است که اعضای سازمانش چندین سال است پشت سیم های خاردار و حصارهای اشرف اسیر هستند و از دیدار و حتی تماس تلفنی با خانوادههای خود محروم هستند و این محرومیت توسط سازمان رجوی به اعضایش تحمیل شده که نقض آشکار قوانین حقوق بشر ارگانهای مختلف حقوق بشری است. مگر دیدار یک پدر پیر و مادر سالخورده با فرزندش چه مانعی میتواند داشته باشد. سازمانهای حقوق بشری چشمشان را بر روی رنج مادران و خانوادههای اعضای اسیر سازمان رجوی بستهاند. رجوی هم خوب می داند که یک تماس و یک دیدار خانوادگی اعضاء سازمان چه عواقبی برای تشکیلات سازمانش دارد و خوب میداند یک دیدار و تماس خانوادگی مانع اسارت بیشتر اعضای سازمان و اهداف پلید و قدرت طلبی اوست و همواره در حال تفسیر و تفکرات منفی در این مورد است که چطور میتواند رنج بیشتری به اعضاء اسیر در کمپ مانز موسوم به اشرف 3 اعمال کند و مانع جدا شدن آنها شود و بر رنج مادران و خانوادههای چشم انتظار بیفزاید.
جالب اینجا است که اخبار اسارت زندانیان سوریه را هم پخش میکند و در سایت های رجوی از دیدار و رنج بستگان این زندانیان پس از سالها دوری از خانواده هم دم می زند و این در حالی است که خود رجوی چندین سال است مانع دیدار خانوادگی اسیران اشرف می باشد . و بستگان و خانوادههای اعضای سازمان هیچ خبری از فرزندانشان ندارند که آیا زنده هستند و یا در چه حالی هستند.
علی زمانی