جدایی اجباری اعضای فرقه رجوی از خانوادههایشان، یکی از بارزترین و آسیبزنندهترین اقدامات فرقه رجوی بوده است. این جدایی که اغلب با شستشوی مغزی و اعمال فشارهای روانی همراه است، تبعات روحی و روانی و اجتماعی عمیقی را برای هر دو گروه، یعنی اعضای اسیر دربند فرقه و خانوادههایشان به همراه دارد.
تأثیرات روانی بر اعضای اسیر در بند
افسردگی و اضطراب شدید: قطع ارتباط با خانواده، دوستان و محیط آشنایی که فرد در آن رشد کرده است، میتواند منجر به احساس تنهایی، بیارزشی و افسردگی شدید شود. اضطراب ناشی از آینده نامعلوم و ترس از واکنشهای خانواده نیز به این مشکلات دامن میزند.
اختلالات هویت: فرقههایی مانند رجوی معمولاً تلاش میکنند تا هویت فرد را از نو شکل دهند و او را از گذشتهاش جدا کنند. این امر میتواند منجر به ایجاد اختلال در هویت و احساس سردرگمی در مورد اینکه چه کسی هستند و چه میخواهند بشوند، شود.
تبعات استرس در فرقه: بسیاری از اعضای فرقه از اختلالات حاصل از استرس شدید رنج میبرند. این اختلال به دلیل تجربیات منفی و تروماتیک که در فرقه تجربه کردهاند، ایجاد میشود و علائمی مانند کابوس، بیخوابی و مشکلات تمرکز را به همراه دارد.
کاهش اعتماد به نفس: رجوی معمولاً اعضاء را به گونهای تربیت میکند که به خودشان اعتماد نداشته باشند و همیشه به او و گروه وابسته باشند. این امر باعث میشود که اعضاء در ایجاد روابط جدید و اعتماد به دیگران با مشکل مواجه شوند.
تأثیرات روانی بر خانوادهها
احساس گناه و نگرانی: خانوادهها اغلب احساس گناه میکنند که نتوانستهاند فرزندان یا عزیزان خود را از این فرقه نجات دهند. همچنین، نگرانی دائمی در مورد سلامت روانی و جسمی عزیزشان که در فرقه است را دارند که میتواند بر سلامت روان خودشان نیز تأثیر منفی بگذارد.
اختلالات ارتباطی: سالها جدایی اجباری سبب شده ارتباط اعضای فرقه با خانواده به شدت آسیب ببیند و شکاف عمیقی بین او و خانواده اش ایجاد کند. بازسازی این ارتباط برای همه جدا شده ها، آن هم پس از سالها جدایی و دوری از خانواده، بسیار دشوار و تردید برانگیز بوده است.
افسردگی و اضطراب: خانوادهها در اثر این جدایی اجباری همواره دچار افسردگی و اضطراب بوده اند. افسردگی و اضطرابی که ناشی از فقدان عضوی از خانواده و نگرانی در مورد وضعیت حال و آینده او است.
تأثیرات اجتماعی
انزوای اجتماعی: در موضوع فرقه رجوی با آن کارنامه سیاه و خیانتکارانه، هم عضو اسیر و هم خانوادههایشان ممکن است احساس انزوا و طرد شدن را تجربه کرده باشند. این امر میتواند به دلیل عدم پذیرش اجتماعی، ترس از قضاوت دیگران یا ترس در ایجاد روابط جدید باشد.
مشکلات مالی: جدایی از فرقه و بازگشت به زندگی عادی، میتواند هزینههای زیادی را به همراه داشته باشد. پیدا کردن شغل، تأمین مسکن و سایر نیازهای اولیه، برای افرادی که سالها از جامعه دور بودهاند، بسیار دشوار است.
راهکارهای مقابله
درمان روانشناختی: درمان روانشناختی یکی از مهمترین راهکارها برای بهبود وضعیت روانی افراد آسیبدیده از فرقهها است.
حمایت اجتماعی: ایجاد گروههای حمایتی برای اعضای سابق فرقهها و خانوادههایشان، میتواند نقش مهمی در بهبود وضعیت آنها داشته باشد.
آموزش و آگاهیرسانی: افزایش آگاهی عمومی در مورد فرقه رجوی و سایر فرقه های مخرب و خطرات آنها، میتواند به پیشگیری از پیوستن افراد به این گروهها کمک کند.
حمایت قانونی: حمایت قانونی از قربانیان فرقهها و پیگیری حقوق آنها، میتواند به کاهش آسیبهای ناشی از این گروهها کمک کند.
این مقاله حاصل جمع بندی ملاقات و مصاحبه با چندین عضو جداشده و خانواده های اسیران در بند فرقه رجوی می باشد.
سالاری