شب چله 1403 را با خاطره برادر اسیرم جشن گرفتیم

آنچه که به عنوان شب یلدا؛ طولانی ترین شب سال مهم است، این است که بهانه ای شده که ما مردم ایران ازقدیم الایام این شب را گرامی داشته ، دورهم جمع میشویم وعمیق ترین احساسات قلبی خود را نثار همدیگر میکنیم که ممکن ست بعضی از این فامیلان را سالی بیش از یکی دوبار نمیبینیم و بدین ترتیب گردهمآئی شب یلدا، نوعی از صله رحم و تداوم دهنده پیوند کاملا مفید و مثبت خانوادگی میباشد که در عصر کینه ورزی ها و دشمنی های عظیم موجود جهانی، گامی درجهت ضرورت برقراری صلح در بین مردم می باشد که کار ارجمند و مبارکی است!

خانواده ما در سراب، تهران و تبریز زندگی میکنند و از این رو سه برنامه جشن چله از طرف خانواده پرجمعیت ما برگزار شد و در تبریز من بعنوان دیرسال ترین عضو خانواده میزبان این دورهمی نشاط بخش بودم و بطوری که درعکس ملاحظه میکنید سه نفر ازخانواده من شامل همسر با وفا، دختر بزرگم و تنها پسرم درکنارم و در مجاورت میز خوراکی هایی که بین حضار پخش میشد قرار گرفته اند والبته سراغی از میوه ها و آجیل گرانقیمت نیست که از نظرم هیچ عیب وایرادی هم نداشت!

چیزی که مرا در این نشست فرح انگیز 5 ساعته آزار میداد، غیبت 40 ساله برادرم سید مرتضی اکبری نسب بود که بهمراه از دست دادن همسر مهربان و پسرش یاسر اکبری نسب که بر اثر جاه طلبی ها و خونخواری های مسعود رجوی کشته شده اند و خود در این 40 سال اسیر و برده رجوی ها شده، میباشد .

این فقدان داغ های کهنه دلم را درشبی که واقعا خوش بود ، تازه تر میکرد و من ساعت های طولانی گرفتار برزخ بین خوشی ناشی از دورهمی عزیزان و بیاد آوردن خاطره زنده تر شده برادرم که یکی از تالمات بزرگ زندگی من است، بودم!

با وجود این تالمات که اوقاتی از شادی مرا بهم میریخت، وجود نوه ها و کودکان و جوانان بخوبی تحصیل کرده دور و برم مرا به آینده ای روشنتر امیدوار میساخت و دستآوردهای خود را بیشتر نسبت به از دست دادن های خود میدانستم ودراین میان دلم به حال رجوی ها میسوخت که بدون توجه به سطح این رشد ونمو وتحصیلات فرزندان خود و دور و برم ، کماکان عربده میکشد که مثلا بپا خیزند و کشور خود را در شکل زمین سوخته دراختیار رجوی و اربابانش قرار دهند که باتوجه به وضع روحی بچه ها متوجه شدم که رجوی ژاژ میخاید وبا این پارس کردن هایش پیش از بیش مجنون خواهد شد و این جنون دائم التزاید، کشنده او و از بین برنده تشکیلات تار عنکبوتی اش خواهد شد!

درهرصورت، من جشن شب چله را خدمت برادر عزیزم سید مرتضی تبریک میگویم و در انتظار بهبود سلامتی روح و جسم او و بدست گرفتن سر رشته یزندگی اش میباشم!

رضا اکبری نسب

خروج از نسخه موبایل