شب یلدا بدون تو خواهر خوبم معنایی ندارد

نامه به هاجر یعقوبی اسیر در قرارگاه مجاهدین خلق در آلبانی

من سید محمد یعقوبی ، هر ساله با بقیه اعضای خانواده در شب یلدا دور هم جمع شده و سعی می کنیم با بیان خاطرات، یاد گذشته را زنده نگهداریم. خواهرم هر ساله به یاد تو خواهر خوبم هاجر می افتم که چگونه در منجلاب رجوی ها گرفتار شدی ولی باور کن تو هم می توانی بدور از مناسبات سازمان این شب خاطره انگیزه را جشن بگیری.

امسال هم من مانند سایر سالهای گذشته به یاد تو مراسم شب یلدا داشتم ولی ته ذهنم به یاد تو بودم که در این شب و بدور از خانواده به یاد کدام خاطره می افتی؟! هر چند برای شما هم یاد کردن از خاطرات گذشته گناه محسوب می شود.

من با گذاشتن عکسی از دورهمی شب یلدا این پیام را می دهم که تو هم می توانی در کنار ما حضور داشته باشی و جای تو خیلی خالی است. خواهر خوبم برای یکبار هم شده تصمیم بگیر که بدور از مناسبات جهنمی رجوی معنای زندگی کردن را درک کنی . باور کن زندگی زیباست و آنگونه که سران سازمان تعریف می کنند نیست .

در پایان به تو خواهر خوبم هاجر یعقوبی شب یلدا را تبریک می گویم و امیدوارم این زمستان پایانی بر شب تاریک و تباهی رجوی ها باشد .

سید محمد یعقوبی برادر هاجر یعقوبی

خروج از نسخه موبایل