مسعود رجوی آشکارا از آمریکا درخواست سلاح کرد

در پی سقوط حکومت بشار اسد در سوریه، موج هیجانی سران تشکیلات مجاهدین خلق را در بر گرفته است که قادر نیستند در ورای آن ذات حقیقی خود را پنهان کنند، به طوری که مسعود رجوی در پیام اخیرش با الگوگیری از گروه‌های مسلح سوری به طور علنی از آمریکا تقاضای سلاح کرد.

در حالی که رسانه‌های مجاهدین خلق نیروهای گروه تحریر الشام را پیشتازان شورشگری می‌نامند، مریم رجوی به سرهنگ ریاض الاسعد بنیان‌گذار ارتش آزاد سوریه، از گروه‌های مخالف حکومت سوریه در جنگ داخی 13 ساله، پیام تبریک می‌فرستد، سیمای آزادی به مصاحبهٔ اختصاصی با او افتخار می‌کند و ریاض الاسعد در پاسخ به مریم رجوی به او درود میفرستد، نهایتا مسعود رجوی در پیامی در دوم دی ماه 1403 این پازل را تکمیل می‌کند.

رجوی در سطر پایانی پیامش، صراحتا از آمریکا می‌خواهد که سلاح‌های اهدایی صدام حسین به مجاهدین را که در سال 2003، پس از حمله نیروهای ائتلاف به عراق و سرنگونی صدام حسین، از مجاهدین خلق توقیف کرده بود را به آنها باز گرداند.

با به قدرت رسیدن گروه‌های نظامی افراطی در سوریه، گویی که سران فرقه رجوی جان تازه‌ای در کالبد خود حس می‌کنند و جسارت یافته‌اند که همه ادعاهای سالهای اخیر برای “تغییر مسالمت آمیز رژیم”، دمکراسی خواهی و صلح طلبی را به سادگی انکار کنند.
مسعود رجوی پیام کذایی خویش را چنین به پایان می‌برد: ” بار دیگر تأکید می‌کنیم: ما از آمریکا کمک نمی‌خواهیم. سلاحهای ارتش آزادیبخش را که … از ما گرفت، برگرداند کافیست.”

متعاقبا، دستورکار تازه مسعود رجوی، در دستور کار اعضای مزرعه ترول‌های آلبانی قرار می‌گیرد و در شبکه‌های اجتماعی، در رویکرد تازه اکانت‌های مجاهدین نمود پیدا می‌کند. این توییت نمونه یکی از پیام‌های اخیر اکانت‌های حامی مجاهدین است که با نام کاربری علی دوستکام در بالای تصویری از رژه ارتش مجاهدین خلق در کمپ اشرف درج شده است:

“در تحلیل نهایی؛
انقلاب یعنی تصرف قدرت با نیروی مسلح!
مدعیان خشونت‌پرهیزی،
۱ یا خواهان انقلاب نیستند (بخشی از حاکمیت‌اند)
۲ یا دروغ‌ می‌گویند و چشم‌انتظار قدرتی‌خارجی‌اند که حاکمیت را تصاحب کرده و به آن‌ها تحویل دهد.
بترس از ما که ما بیشماریم، به #کانونهای_شورشی بپیوندید.”

همین چند جمله از مسعود رجوی و پیروانش به وضوح نشان می‌دهد که تشکیلات مجاهدین خلق یک گروه ذاتا خشونت طلب است، خشونت پرهیزی را به سخره می‌ گیرد و تا کنون خود را پشت لبخند پهن، کت‌و‌دامن‌های پر زرق و برق و فرمان ده ماده‌ای مریم رجوی پنهان کرده بوده است.

با این وجود، حتی اگر در زمره افراد معدودی باشیم که بر این باورهستند که برای ایجاد تغییرات دمکراتیک در ایران به گروهی مسلح مانند تحریر الشام نیاز است، سازمان مجاهدین خلق با کمتر از 2 هزار نفر نیروی میانسال و سالخورده که از حمایت مردمی برخوردار نیستند، نمی‌تواند آن گروه مورد نظرشان باشد. اعضایی که خود سالهاست با عقده‌ زندگی‌های نزیسته، تجرد اجباری، دوری از خانواده و انزوای مطلق از حقایق جامعه از حقوق اولیه انسانی خود بی بهره بوده اند، چگونه می‌توانند نقش نیروی آزادی بخش را بازی کنند.

نیروهای مجاهدین خلق در موفق ترین حالت خود، در حد کانون‌های شورشی کذایی آتش سوزی‌هایی در اندازه آتش بازی‌های چهارشنبه سوری به راه می‌اندازند. آنها زمانی که تا بن دندان مسلح، در نزدیکی مرز ایران در کمپ اشرف عراق ساکن بودند ، کاری از پیش نبردند و تنها با ترورهای کور و حملات تروریستی سوابق خشونت آمیز خود را فربه تر کردند.

مزدا پارسی

خروج از نسخه موبایل