مسعود رجوی سرکرده مجاهدین خلق از روزی که مطابق اسناد و مستندات موجود برای نجات جان خویش با ساواک شاه در زندان همکاری کرد و چوب حراج به مبارزات خود علیه نظام شاهنشاهی زد و روزی که بدلیل سهم خواهی از انقلاب نو پا رو به خشونت گرایی آورد و روزی که برای بازگشت به قدرت به دامن حزب بعث صدام حسین درعراق رفت و در کشتارمردم ایران در کنار ارتش عراق قرار گرفت و روزی که پس از سقوط صدام حسین تمامی شعارهای مبارزاتی، ایدئولوژیکی انقلاب مریم را کنار گذاشت و با پرچم سفید در مقابل ارتش آمریکا ملتمسانه زانو زد و آمادگی خود برای خوش خدمتی به دولت آمریکا را رسما اعلام نمود، وابستگی خود به بیگانگان را نشان داد.
چنین عواملی از نظر خیانت به باورها، جنایت علیه مردم و اقدمات تروریستی در ابعاد مختلف در رگ و ریشه این گروه چنان گسترده شده که کلیت مجاهدین خلق را تبدیل به نمادی از خباثت، پلیدی کرده است. گروهی منزوی و طرد شده که حتی گروه های خارجه نشین مخالف حکومت ایران نیز حاضر به هم نشینی با آنها نیستند. از منظر سیاسی چنین خصایصی معنا و مفهوم ویژه ای دارد و با تعاریف و صفاتی که عارض گردید به اینگونه شخصیت ها و گروهها مهره های سوخته سیاسی می گویند .
در دنیای سیاست این واژه نسبت به کسانی اطلاق می شود که برای منافع شخصی خود تمامی اصول و مبانی اخلاقی و حیثیتی را زیر پا می گذارند تا به خواستگاه کثیف خود برسند و در این مسیر از هیچ خیانتی نسبت به مردم، هم قطاران و حتی خانواده خود دریغ نمی کنند. در واقع مهره های سوخته عوامل بی خاصیتی هستند که به غیر از خودشان هیچکس را نمی بینند و برای حفظ قدرت، حاضر به هر نوع معامله هستند. این معامله ها حتی گاهی به قیمت نابودی عزت و حیثیت آنها تمام میشود ولی آنها قدرت و منصب را نسبت به کرامت انسانی ترجیح میدهند و گاها مرموزانه افرادی را نیز به خود جذب می کنند. در یک بازنگری مختصر ملاحظه خواهید کرد که تمامی این ویژگی ها در مسعود رجوی موج می زند. در اتفاقات اخیر منطقه، مجاهدین خلق که مهره سوخته ای بیش در نزد اربابان خارجی نیستند با دم تکان دادن مجددا در صدد سهم خواهی بر آمدند و به نوعی آمادگی خود برای آشوب و اغتشاش و به خاک و خون کشیدن جان و مال مردم را به اربابان خود اعلام کردند.
در قاموس مجاهدین خلق و در راس آن مسعود و مریم رجوی مفهومی چون احترام به خود و دیگران وجود ندارد. آنها فقط تملق و قدرت طلبی را خط مشی خود قرار دادند و در مواجهه با واقعیت و مردم بسیار ضعیف و پست هستند.
اما کلام آخر، جامعه و مردم ایران از پیر و جوان ، زن و مرد از ماهیت وطن فروشانه مجاهدین خلق آگاه هستند و این فرقه منحوس و بد نام هیچ پایگاه اجتماعی و مردمی در داخل کشور ندارد و به سیاق سابق فقط ذلت و خواری محتوم قسمت آنها خواهد بود.
صمد اسکندری