طی روزهای گذشته، مایك پومپئو پس از دیدار با مریم رجوی، توییتی منتشر کرده است مبنی بر اینكه حکومت ایران بزودی سرنگون میشود. اینکه گروه تروریستی مجاهدین خلق با آن همه جنایت را آلترناتیو نامیده، موضع گیری قابل مطالعهای است. در این مطلب به بررسی این موضع میپردازیم که پمپئو و افرادی چون او برای سخنان این چنینی چقدر پول از تروریستهای رجوی دریافت کردهاند.
در تصویر زیر که از یکی از شرکت های رزرو سخنران و مجری گرفته شده است، قیمت رزرو مایک پمپئو برای هر سخنرانی دیده میشود. بهای او برای همسویی با فرقه تروریستی و افراط گرای مجاهدین خلق چقدر است؟ این وب سایت نشان میدهد که استخدام او به عنوان سخنران بین 75000 تا 149000 دلار هزینه دارد. سندی معتبر که نشان میدهد هرکسی میتواند او را دعوت بکند تا نظرات همسوی خود را بیان کند.
مایک پمپئو بار یک دیگر نیز با مبلغ ۲۱۰ هزار دلار برای مجاهدین خلق خوش رقصی کرده است. اما این موضوع به شخص پمپئو ختم نمیشود. افرادی دیگری نیز هستند که حاضرند در ازای دریافت مبالغ کلان در حمایت از مجاهدین خلق سخنرانی کنند. مانند مایک پنس که مدت کوتاهی نامزد ریاست جمهوری در آمریکا بود. او باید اسناد مالی خود را ارایه میداد. در زیر پرداختهای مجاهدین خلق به او را مشاهده میکنید.
موضوع رشوههای اهدایی مجاهدین و عدم شفافیت مالی این گروه تروریستی کار را به جاهای خطرناکی کشانده است. در سال 2013، سناتور جنگ طلب لیندسی گراهام بخاطر تنها۲۶۰۰ دلار بی اعتبار شد! او مجبور شد پولهایی که یک از هواداران مجاهدین خلق به نام مسعود ابوعلی برای کمک به کمپین انتخاباتیاش پرداخته بود را برگرداند.
در بین آمریکاییهایی که در جلسات پول پاشی مجاهدین حضور دارند، کسانی هستند که ترجیحشان بر این است که فراموش کنند که همین گروه تروریستی، چه تعداد آمریکایی، عراقی و ایرانی را کشته یا برای همیشه دچار نقص عضو و آسیب کرده است.
مایکل روبین در ژانویه 2023 در مقالهای در واشنگتن اگزمینر عنوان کرد که هرگونه ارتباط با گروه مجاهدین باید خط بطلانی برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده باشد. این جمله نشان دهنده گستردگی فساد و بی اعتباری این تشکیلات است. او مجاهدین را به شدت غیر دموکراتیک دانست و واژه “فرقه” را برای توصیف این تشکیلات به کار برد.
او مینویسد: این گروه و پوشش “سازمانهای اجتماعی” که برای انتقال پول نقد به سیاستمداران آمریکایی و اروپایی ایجاد میکند از شفاف سازی حسابهایشان امتناع میورزند. سؤالاتی در مورد منشاء پول آنها مطرح میشود که برای دریافت کنندگان مبالغ از مجاهدین باید سوالی بزرگ باشد.
در این مقاله رابین سوالی بسیار مهم را مطرح میکند: “آیا این گروه یک طرح پانزی سیاسی است؟”
اشاره به کلاهبرداریهای پانزی موسوم به طرح پانزی (Ponzi Scheme) است. این نوع کلاهبرداری ترفندی است که در آن یک کلاهبردار به افراد ناآگاه وعده میدهد که اگر پولهایشان را در اختیار او قرار دهند، با آن پول کار میکند و سودهای نجومی و تضمینی پرداخت میکند؛ اما حقیقت این است: سودِ سرمایهگذاران قدیمی با پول سرمایهگذاران جدید پرداخت میشود؛ فقط نوعی بازی با پول است.
رابین خود درباره آن توضیح میدهد: رهبر گروه مریم رجوی، مانند بسیاری از دستیاران ارشدش، در تجملات زندگی میکند، اما این گروه از ارائه شفافیت اولیه مورد نیاز برای منابع خود اجتناب میکند.
شورای ملی مقاومت ایران به منظور ایجاد پوشش به عنوان حمایت مردمی، 40 گروه در نقاط جغرافیایی مختلف در ایالات متحده ایجاد کرده است که توسط سازمانی پوششی با عنوان “جوامع ایرانی آمریکایی” به هم مرتبط شدهاند. برخی از این گروهها شامل گروههای محلی فرضی مانند جامعه ایرانی آمریکایی کالیفرنیای شمالی، هستند.
بنا به بررسیهای رابین فرمهای مالیاتی سازمان جوامع ایرانی-آمریکایی موجود است، اما نکته عجیب این است: همه درآمد این سازمان حاصل از کمک های مالی مردمی است. هزینههای تبلیغات، هزینههای اداری (البته گروه هیچ کارمند حقوق بگیری را لیست نکرده است) و هزینههای سفر. هیچ لیست هزینهای برای کنفرانسها یا جلسات وجود ندارد.
به نظر میرسد که این گروهها، این سازمانهای اجتماعی بدون کارمند حقوق بگیر، بدون برگزاری هیچ رویداد درآمدزایی، بیش از کل بودجهشان هدایای مالی افتخاری یا هدایای مالی سیاسی اهدا میکنند. کمک مالی عادی برای مقامات سابق آمریکایی که در گردهمایی سالانه سازمان مجاهدین خلق در پاریس یا آلبانی سخنرانی می کنند حدود 50000 دلار است که برای یک سخنرانی پنج دقیقه ای بسیار زیاد است.
رابین بر این باور است که این موضوع باید زنگ هشدار را به صدا درآورد: “چیزی که اوضاع را بدتر می کند، عدم شفافیت مالی مجاهدین خلق درباره منابع مالی خارجیاش است.”
رابین به ادعاهای مجاهدین درباره افشای برنامه هسته ای ایران و امثال آن اشاره میکند: “سازمان مجاهدین خلق به کودتاهای اطلاعاتی که به اصطلاح به راه انداخته فخر میفروشد – معروفترین آن افشای تأسیسات مخفی غنیسازی نطنز در دو دهه پیش بود – و از این طریق میخواهد نشان دهد که ریشههای عمیقی در جامعه ایران دارد اما این یک توهم است.
به باور رابین، واقعیت این است که اطلاعات سازمان مجاهدین خلق درباره ایران اغلب به وضوح اشتباه است و این امر احتمال دیگری را ایجاد میکند: سازمانهای اطلاعاتی خارجی مانند سازمانهای اسرائیل و عربستان سعودی تئوریها و افشاگریهای خود را از طریق مجاهدین خلق میشویند تا از داراییهای خود محافظت کنند. این به نوبه خود این احتمال را افزایش میدهد که کمک های مالی گروه های وابسته به مجاهدین خلق به مقامات آمریکایی از خارج از ایالات متحده میرسد.
او در پایان مینویسد: مبالغ پرداختی در سخنرانیها، بسیار عالی هستند. اگر این گزارشها درست باشند که احتمالاً همینطور استَ، کمک های مجاهدین خلق به یک فساد سنج برای واشنگتن تبدیل شده است. با توجه به عدم شفافیت مالی سازمان مجاهدین خلق، ماهیت فرقه گونه آن، تاریخچه تروریستی آن شامل قتل آمریکاییها، اتحاد قبلی آن با صدام حسین، و امتناع آن از شفاف سازی در مورد هر یک از این موارد، زمان آن رسیده است که موارد بدیهی را بیان کنیم: دریافت هر گونه کمک مادی یا مالی از سوی سازمان مجاهدین خلق، شورای ملی مقاومت ایران، سازمان جوامع ایرانی-آمریکایی، یا هر یک از گروههای پوششی محلی آن باید معیاری برای رد صلاحیت برای مقامهای بالاتر باشد.
بدین ترتیب، عدم آگاهی از سوابق مجاهدین خلق نمیتواند برای سیاستمداران غربی بهانه خوبی باشد، امروز اگر هر کدام از مقامات غربی به ویژه آمریکایی که در مراسم مجاهدین خلق شرکت و با مریم رجوی دیدار کنند، آبرو و اعتبار خود را به محک آزمایش گذاشتهاند.
مزدا پارسی