مردم شما را نمی خواهند

مسعود رجوی بارها ثابت کرده است که حاضر نیست زندگی خود را فدای همان شعر و شعارهایی که خودش برای بقیه مدام میگوید بکند، او بارها و بارها با کشتن جوانانی که به بهانه مخالفت با حکومت ایران به نزد او رفته بودند نشان داد که اگر همان جوانها در ایران می ماندند احتمال زنده ماندنشان بسیار بیشتر از زمانی بود که به نزد رجوی رفتند. او با ترفند های مختلف بارها جوانان را به مسلخ فرستاده تا از کشته های آنان پشته درست کرده و با خون جوانان برای خود عبای مظلومیت بخرد.

رجوی با سازمان تروریستی اش چیزی به جز مرگ و نیستی برای کسی نمی خواهد. تمام عملکردهای این شخص و سازمان تحت فرماندهی اش در طی چهار دهه بخوبی به افکار عمومی بخصوص مردم ایران ثابت کرده اند که اگر به قدرت برسند، هیچ کس از ظلم هایشان در امان نخواهد ماند. همان طور که اعضای مجاهدین و همان ها که زمانی به رجوی اعتماد کردند از ظلم هایش در امان نبوده و نیستند.

رجوی ها مخالفین خودشان را مدام تهدید به مرگ میکنند، هر کسی که علیه آنان حرف بزند را اگر گیر بیاورند تهدید میکنند و حتی مورد آزار و اذیت قرار میدهند و انبوه فاکت ها و نمونه هایی که بیانگر این است که اگر سر کار باشند امان به کسی نمیدهند.

آنها هر صدای مخالفی را در نطفه خفه می کنند بعد ادعای آوردن دموکراسی برای مردم ایران دارند.

اگر راست می گویید یک نمونه از نقد درون گروهی تان را رسانه ای کنید تا مردم بدانند که شما هم اهل گفتمان هستید! که البته نیستید و رد پایی از انتقاد هم جایی در مناسباتتان ندارد.

عاقلی میگفت کاش حرف زدن هم خمس و ذکات داشت تا جلوی مفت حرف زدن های برخی گرفته شود.

مردم ایران هم به خوبی به این امر واقفند و بارها و بارها ثابت کرده اند که انتخابشان هر کس و هر گروهی که باشد، سازمان تروریستی مجاهدین خلق درمیان گزینه ها نیست.

بخشعلی علیزاده

 

خروج از نسخه موبایل