گروه تروریستی مجاهدین خلق سابقهای طولانی از خشونت و ترور علیه مردم، شخصیتها و مقامهای ایرانی دارند؛ خشونتهای تروریستی که ریشه در پس زده شدن ازسوی مردم ایران و شکستهای پیدرپی توهمهای ساختهوپرداخته معاندان ایران دارند.
نگاهی به تاریخ هویت مجعول و جنایتکار گروه تروریستی مجاهدین خلق مهر تاییدی بر این واقعیت است که این گروه دست در دست بدترین دشمنان مردم و کشور ایران از هیچگونه اقدام تروریستی برای رسیدن به اهداف شوم خود ابا نکردند؛ مجاهدین خلق حرکت در مسیر جنایتها و خیانتها علیه ایران را با شعارهای فریبنده و زیر سایه حمایت کشورهای غربی پیش بردند.
این مسیر در مقاطع زمانی مختلف دچار فرازوفرودهایی شد، اما به هیچعنوان نتوانست خللی در مسیر مبارزه متعهدانه ایران برای مبارزه با تروریسم شود؛ مبارزهای که با حضور شخصیتها و مقامهای مختلف ایران همچنان ادامه دارد و خواب پریشان مجاهدین خلق را به کابوسی مرگبار تبدیل میکند.
یکی از مهمترین مقاطع دشمنی مجاهدین خلق با ایران در دهه ۱۳۷۰ رقم خورد؛ زمانی که خوش خدمتی گروه تروریستی مجاهدین خلق برای صدام در اواخر دهه ۱۳۶۰، به تعریف پروژههای جدیدی ازجمله دادن مسئولیت کنترل و تامین امنیت بغداد، پایتخت عراق برای این گروه تروریستی بود؛ موضوعی که سبب تشجیع مجاهدین خلق در اجرای پروژههای تروریستی در ایران شد.
در نتیجه این امر، فاز جدید ترور، خشونت و تخریب از طریق بمبگذاری و خمپارهاندازی در سه نقطه تهران در خرداد ۱۳۷۷ آغاز شد و به ترور شهید سیداسدالله لاجوردی، دادستان پیشین انقلاب تهران و امیرسپهبد شهید علی صیاد شیرازی، از فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران منجر شد.
گروه تروریستی مجاهدین خلق، امیر سپهبد علی صیاد شیرازی را در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ در مقابل خانهاش در تهران به شهادت رساند؛ عملیات تروریستی که خواسته مشترک مجاهدین خلق و صدام بود.
مجاهدین خلق و صدام که شهید صیاد شیرازی را کابوس خوابهای وهمآلود ضدایرانی خود میدیدند، پیش از این در فروردین ۱۳۶۱ اقدام شکستخورده دیگری برای ترور این فرمانده دلاور ایرانی انجام دادند.
زمانی که مجاهدین خلق در چارچوب ماهیت و هویت خائنانه خود در همکاری آشکار با رژیم بعث عراق، با وطنفروشی به ایران حمله میکردند یا با انجام اقدامهای تروریستی برای ناامنی درون مرزهای ایران تلاش میکردند، فرماندهان و دلاورانی مانند شهید صیاد شیرازی با عزمی جدی به مقابله با آنها پرداخته و درهای جهنم شکست را مانند آنچه در عملیات مرصاد رخ داد، به روی آنها گشودند.
شهید صیاد شیرازی بهعنوان فرمانده میدانی عملیات مرصاد، روز پنجم مرداد ۱۳۶۷ را برای مجاهدین خلق به کابوسی بزرگ تبدیل کرد؛ انهدام مجاهدین خلق در عملیات یادشده نه فقط پایان خیانت آنها به ایران، بلکه فصل شیرین پایان یک جنگ تحمیلی هشت ساله برای مردم ایران بود.
براساس سندهای موجود، عملیات ترور شهید صیاد شیرازی در پادگان اشرف، مقر آموزش و اقامت مجاهدین خلق در عراق طراحی شد؛ هرچند سندهای متعددی از نقش رژیم بعث در این جنایت حکایت دارند.
گروه تروریستی مجاهدین خلق بلافاصله پس از ترور شهید صیاد شیرازی مسئولیت این اقدام جنایتکارانه را برعهده گرفت؛ پذیرش مسئولیتی که محکومیت بینالمللی را بهدنبال داشت.
مهدی صیاد شیرازی فرزند شهید صیاد شیرازی در گفتوگو با میزان درباره واقعه ترور این فرمانده بزرگ ایران، گفت: در سال ۱۳۷۷ زمانی که ۱۷ ساله بودم، پدرم به شهادت رسید؛ خاطرات زیادی از وی دارم، اما آن خاطرهای که از همیشه در ذهنم است، مربوط به روز ترور است؛ این واقعه تلخی در زندگی ما است و نمیتوانیم آن را فراموش کنیم.
وی با بیان اینکه برخی پروندههای این گروه مانند پرونده شهید سپهبد صیاد شیرازی و دیگر شهدای ترور همچنان مفتوح است، گفت: گروه تروریستی مجاهدین خلق خسارتهای مادی و معنوی زیادی به خانوادههای شهدا و انقلاب اسلامی وارد کردهاند؛ جنایتهای آنها نباید بیکیفر بماند و ریشه این گروه جنایتکار و خائن باید خشکانده شود.
فرزند شهید صیاد شیرازی با تاکید بر اینکه امروز ماهیت تروریستی این گروه منافق بهطور کامل آشکار شده، افزود: جنایتهای گروه تروریستی مجاهدین خلق تحت حمایت غرب علیه ملت مظلوم ایران صورت گرفته است؛ کشورهایی که خود را مدعی حقوق بشر معرفی میکنند در حالی که بویی از انسانیت نبردهاند.