*شنبه 16 فروردین
در روز شنبه جمعاً 12 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
پیام نوروزی یا نمایش تبلیغاتی!
پیام نوروزی مریم رجوی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۴، با ادبیاتی پرشور و شعارهای آزادیخواهانه همراه بود. اما آیا این پیام، با توجه به کارنامه سیاه و جنایتآمیز سازمان مجاهدین خلق، میتواند در میان ملت ایران اعتبار و ارزش داشته باشد؟!
… پیام مریم رجوی با تاکید بر مفاهیم آزادی و عدالت، تلاش میکند تا خود را به عنوان یک آلترناتیو دموکراتیک برای نظام جمهوری اسلامی معرفی کند. اما آیا این شعارها با عملکرد واقعی این سازمان همخوانی دارد؟
… پیام نوروزی مریم رجوی، با توجه به کارنامه سیاه و جنایتآمیز سازمان مجاهدین خلق، فاقد هرگونه اعتبار و ارزش در میان ملت ایران است. این پیام صرفاً یک نمایش تبلیغاتی برای جلب حمایت خارجی است و نه تنها به حل مشکلات ایران کمک نمیکند، بلکه شرایط را برای مردم سختتر میکند. مردم ایران به خوبی میدانند که مجاهدین خلق نه نماینده آنها هستند و نه توانایی ارائه یک آلترناتیو دموکراتیک واقعی را دارند.
مریم رجوی در غیاب مسعود رجوی، پرسشهای بیپایان
تالاسوتراپی در عصر غیبت مسعود
… از سال 2003 که مسعود رجوی ناپدید شده، تصویری از او دیده نشده است. اینکه او همچون بسیاری از رهبران گروههای تروریستی و جنگجو، زندگی زیر زمینی داشته باشد مسئله عجیبی نیست، اما اینکه پس از گذشت 22 سال از غیبت او، هنوز هم تصاویر دوران میانسالی او منتشر میشود و هیچ تصویری از چهره امروز او در آستانه 80 سالگی در دسترس نیست، سوال برانگیز است. آیا او به ظاهری ناگوار دچار شده است که ممکن است انتشار آن اعضا را دلسرد یا حتی منزجر کند؟
… در مقابل، معنای مریم رجوی در ویترین داری سازمان مجاهدین خلق خلاصه میشود. او با مقاماتی از دولتهای غربی ملاقات میکند و با حجاب اجباری از طرح ده مادهای کذاییاش برای آینده ایران از جدایی دین از سیاست و آزادی انتخاب پوشش صحبت میکند. در حالی که تا پیش از غیبت، مسعود رجوی ملاقات با صدام حسین، جنرال حبوش و یاسر عرفات و بسیاری دیگر را شخصا انجام میداد.
… رجوی رهبر یک فرقه است و حیات فرقهها وابسته به حیات رهبر و میزان عظمت او در ذهن پیروان فرقه است. تشکیلات مجاهدین خلق راهی ندارد جز حفظ ماهیت موهومی که برای مسعود رجوی ساخته است و مریم رجوی در پی این غیبت طولانی، سوءاستفاده از قدرت را آموخته است. تالاسوتراپی تنها یکی از نمودهای این بهره مندی از قدرت است.
*یکشنبه 17 فروردین
ده مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
روزی که رجوی سعی کرد کشته سازی کند
۱۹ فروردین سال 1390
در اوایل سال ۱۳۹۰ بود که ارتش عراق از ضلع شمالی قرارگاه اشرف، وارد شد. موضوع این بود که در زمان صدام حسین یک سری زمین ها را به زور از کشاورزان عراقی گرفته بودند و به سازمان مجاهدین داده بودند.
حالا با روی کار آمدن دولت جدید و مردمی عراق، این کشاورزان برای دادخواهی به دولت مراجعه کرده بودند و زمین هایشان را طلب کرده بودند.
… تا قبل از خروج نیروهای آمریکایی از عراق طی قرار داد موسوم به “سوفا” اوضاع سازمان مجاهدین خلق بینابینی بود زیرا حضور نیروهای آمریکایی در اشرف برای دولت عراق دست بستگی ایجاد میکرد ولی بمحض خروج نیروهای آمریکا از خاک عراق دولت عراق با دست بازتری وارد عمل شد و شروع به پیش بردن طرح های خود کرد. از جمله آن طرح ها اخراج مجاهدین خلق از عراق بود چیزی که رجوی نمیخواست مطلقا زیر بار آن برود.
… سرانجام تمام این رفت و برگشتها تبدیل به عملیات نظامی در قرارگاه اشرف شد. در این عملیات ارتش عراق از ضلع شمالی قرارگاه اشرف وارد اشرف شد و تا خیابان صد پیش رفت. طی این درگیری غیرضروری ۳۶ نفر کشته شده و بیش از هزار نفر مجروح شدند که برخی از مجروحین معلول شده و دیگر توان کارهای معمول خود را نداشتند…
نوروزی که با کشتار کردهای عراقی همراه شد
خاطره ای از نوروز و کردکشی
عین الله شعبانی: در سال 1369 در منطقه کردنشین یعنی نوژول به خاطر حمله آمریکا در پراکندگی بودیم. هنوز به پایان زمستان نرسیده بودیم که دستور داده شد به سمت اشرف حرکت کنیدم و به نشست رجوی در اشرف برویم.
بعد از نشست و توجیه نیروها، یگانها سازماندهی شدند. قرار شد در منطقه کردی یعنی شهر سلیمان بک و کفری حضور نظامی داشته باشیم. بعد از شروع حمله آمریکا به عراق در اواخر سال 69 و آمدن بهار و نوروز که مصادف بود با فرا رسیدن ماه رمضان از طرف رجوی دستور داده شد به علت شروع جنگ نیازی نیست افراد در ارتش روزه بگیرند و آنرا به زمان دیگری که بعدا ابلاغ می شود، موکول کنیم.
در دین اسلام، ماه مبارک رمضان جزو ماه های حرام است که جنگ و خونریزی در این ماه ها ممنوع است. اما رجوی که ادعای مسلمانی دارد، دست به جنایات بیشماری زد. ابتدا به اسم جلوگیری از فروپاشی قرارگاه اشرف به کشتار کردهای عراق پرداخت و در این مسیر از انجام هیچ جنایتی کوتاهی نکرد. من خودم شاهد صحنه هایی در منطقه سلیمان بک بودم که بیانش هم مو بر بدن هر انسانی سیخ می کند! شاهد بودم که دست به کشتار جمعی کردها زد و با کندن چاله های بزرگ با لودر سعی می کردند افراد کشته شده را دفن کنند…
این بار هم تکرار مکررات بود
با پیشرفت علوم کنونی و هوش مصنوعی، کمتر کسی امروز دیگر به خود می تواند بقبولاند که نمی توان صوت و صدای کسی را تقلید کرد! نزدیک به ربع قرن سکوت و مرگ یک دیکتاتور را نمی توان با یک فایل صوتی انکار کرد. رسم تمامی فرقه ها چنین بوده است که مرگ رهبر خود را اعلام نکنند. چرا که با مرگ رهبران فرقه ها، زنگ پایان آن فرقه ها نیز نواخته شده است. ” آلترناتیوی” که از سوراخ موش هدایت شود و جانشین رهبر آن در یک کشور اروپایی دستگیر و زندانی شود و بعد ها هم اخبار زندگی بورژوائی آن جانشین در تالاسوتراپی های اروپا به نمایش در آید، دیگر ” آلترناتیو” محسوب نمی شود.
دروغ سیزده امسال ” آلترناتیو” نامیده شدن فرقه ای است که توسط خودش نامگذاری می شود. فرقه ای مخرب و ضدبشر که از قدرت، فقط زندانی کردن و شکنجه کردن اعضای خودش را آموخته است، در ” وادی خاموش و سیاه ” این فرقه ، هر روز شاهد مرگ یکی از اعضای سرای سالمندان آن را شاهد هستیم…
چرا اعضای مجاهدین خلق حق ندارند بپرسند مسعود رجوی کجاست؟!
… مجاهدین خلق به عنوان فرقه ای مخرب، مناسبات دیکتاتورمابانه و بسته ای دارد که بر اساس اطاعت بی چون و چرا از رهبری اداره می شود. اعضا در مناسبات سازمان، تحت فشارهای روحی و جسمی شدیدی قرار دارند و اجازه هیچ گونه اعتراض و انتقادی ندارند. آنها علاوه بر این که نباید هیچ انتقادی را به زبان بیاورند بلکه نباید حتی در ذهن شان هم نسبت به مسئله ای انتقاد و یا سئوال داشته باشند. تفتیش عقاید به شدت در مناسبات فرقه اجرایی می شود تا جایی که اعضا به مرور قدرت تعقل و تفکر را از دست می دهند و می شوند ربات های بله قربان گوی رجوی ها.
مسعود رجوی از سال ۲۰۰۳ به بعد در هیچ مراسم عمومی ظاهر نشده است. این پنهان ماندن به شایعات و شبهات زیادی در مورد زنده بودن یا نبودن او منجر شده است. اگرچه گهگاه پیامهای صوتی از او منتشر میشود، اما این پیامها نه تنها شبهات را برطرف نمیکنند، بلکه باعث افزایش سوالات و ابهامات میشوند.
اعضای مجاهدین خلق به طور سنتی از هرگونه سوال یا انتقاد در مورد رهبری خودداری میکنند. این به دلیل ساختار فرقه ای و کنترل شدید بر اعضا است. هرگونه مخالفت یا سوال در مورد رهبری میتواند به مجازاتهای شدید و حتی تبعات جانی برای افراد منجر شود…
*دوشنبه 18 فروردین
در این روز کلاً 7 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
نه به بردگی مدرن در مناسبات مجاهدین خلق در سال 1404
… برخلاف قوانین بین المللی و اعلامیه های بشر دوستانه بر اصل عدم بردگی هنوز در نقاطی از جهان به ویژه در کمپ موسوم به اشرف 3 متعلق به مجاهدین خلق برده داری همچنان رواج دارد و انسانها مورد سوء استفاده قرار می گیرند.
… این اتفاقات تلخ در کمپ مجاهدین دقیقا مقابل چشمان به اصطلاح دول اروپایی، آمریکایی که خود را مهد تمدن و دموكراسی میدانند رخ می دهد و به رغم آگاهی از مناسبات غیر انسانی مجاهدین صرفا در راستای منفعت طلبی محض سیاسی و استفاده ابزاری از مجاهدین چشم بر جنایات آنها فرو بسته اند. به جرات می توان گفت تنها جریانی که مقابل تراژدی انسانی مجاهدین قد علم کرده فقط انجمن نجات است که علیرغم تمامی سختی ها و نیرنگ های سران فرقه رجوی هنوز بی تردید به اقدامات انسان دوستانه و افشای ماهیت و جنایات رجوی ادامه می دهد…
حقایقی درباره عیدفطر فرقه مجاهدین و فضای آلوده از حاکم بودن روابط جنسی
… تشکیلات فرقه مجاهدین تنها جایی است که شکنجه شده ها و شکنجه گران در کنار هم زندگی میکنند و حتی بعضی اوقات شکنجه گر مسئول تشکیلاتی فرد شکنجه شده میشود. و یا حتی بعضی مواقع معکوس.
امسال برای برادران مجاهد لباس جدید خریده اند… این لباس باید رنگ مرده ای داشته باشد که جلب توجه نکند. اعضای مجاهدین حتی حق انتخاب لباس را ندارد و حتی رنگ لباس. عباس داوری یکبار گفت: ” مجاهد خلق فقط یک حق دارد آن سنگ قبری است که رویش نوشته می شود مجاهد.”
… پس از این مراسم (عید فطر) در سال 1404 در اشرف 3 اعضا فرقه مجاهدین باید گزارش غسل یعنی تصورات جنسی… خود از حضور در این مراسم “الهی” را بنویسند و در جمع بخوانند. مردان از تصوراتی که از حضور زنان … و مسائل جنسی به ذهنشان زده است و زنان نیز معکوس.
… ممکن است این سخنان در دنیای آزاد بسا پوچ و مسخره و توهین به شعور آدمی باشد اما در یک تشکیلات فرقه ای و بدور از دنیای آزاد و قطع ارتباط با جهان و مردم و خانواده و نداشتن رسانه آزاد و اینترنت و … از یک سو، و خوراندن ایدئولوژی و مذهب و شهادت طلبی و همچنین پرونده سازی امنیتی و جنسی برای اعضا و حتی سواستفاده از شهیدان و…بخشی از این تحمیق است و هولناک تر از همه فضای بشدت امنیتی و رعب و وحشتی که در میان اعضا در تشکیلات حاکم است و هر مورد کوچکی را به نفوذی یا مزدو رژیم نسبت میدهند.
مسعود رجوی همچنان امنیت و آرامش مردم ایران را هدف قرار داده است
… مسعود رجوی با تاکید بر اهمیت اقدامات خرابکارانه و تروریستی، تلاش میکند تا افراد اغفال شده در قالب کانون های شورشی را برای انجام اقدامات شرورانه ترغیب کند. اقداماتی که باعث ایجاد رعب و وحشت در میان مردم میشود. رجوی با استفاده از زبان شعارهای انقلابی، سعی دارد تا اعضای خود را به عنوان قهرمانان اپوزیسیون معرفی کند.
در سطح بینالمللی، بسیاری از کشورها و سازمانهای حقوق بشر از اقدامات تروریستی فرقه مجاهدین خلق انتقاد کردهاند. این گروه در گذشته در لیست سازمانهای تروریستی بسیاری از کشورها قرار داشته و اگر چه در برخی موارد از این لیست خارج شده است، اما هنوز هم به دلیل اقدامات خشونتآمیزش مورد انتقاد قرار دارد.
با توجه به حمایتهای مسعود رجوی از تروریسم و اقدامات خشونتآمیز، آینده فرقه مجاهدین خلق به عنوان یک گروه اپوزیسیون مورد سوال است. بسیاری از سیاسیون و عام مردم معتقدند که این گروه به دلیل ماهیت تروریستی خود، هرگز نمیتواند بهعنوان یک اپوزیسیون مشروع در ایران پذیرفته شود…
بهار پاییزی ۱۹ فروردین در عراق
… در این طرح اهریمنی رجوی ملعون افرادی را که در دل و جسم شان شکوفه های آزادی و جدایی از فرقه را می پروراندند به یکباره سوزاند. در این جمعه سیاه، رجوی ملعون مانند گذشته که به دنبال سیاست شهید سازی و خونریزی بود با یک عملکرد از قبل برنامه ریزی شده که روزها و ساعت ها وقت صرف آن کرده بود عده ای از مزدوران و مسئولین رده بالای خود را برای مقابله با نیروهای عراقی مستقر در قرارگاه اشرف آماده کرده و با کوکتل مولوتف از قبل ساخته شده و تیر و کمان های مهیا شده نیروهای عراقی را غافلگیر و مورد هدف قرار دادند.
بدنبال این طرح عده ای دیگر از مزدوران خود را به داخل مقرهای استراحت نیروها فرستاد و عنوان نمود که نیروهای عراقی به ما حمله کردند و قصد دارند همۀ ما را کت بسته تحویل مقامات امنیتی ایران بدهند. در این درگیری مسئولین فرقه رجوی به دستور رجوی نیروهایی که از قبل اعلام جدایی کرده بودند و یا غیر تشکیلاتی بودند را با ترفند و تحریک نیروها به مسلخ فرستادند که می توان به مرحوم رحیم (مرتضی بهشتی اشاره کرد…
*سه شنبه 19 فروردین
در این روز 11 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
رجوی ها می خواستند با خون، بازی سیاسی کنند
19 فروردین سال 1390
حمله نیروهای عراقی به اشرف برای درست کردن پاسگاه خلق الساعه نبود چون از مدتها قبل به مسئولین سازمان اطلاع داده بودند. ولی رجوی سعی می کرد با تهمت زدن به ارتش عراق و اینکه وابسته حکومت ایران است ذهن اعضای خود را درگیر نموده و اینکه آنان قصد حمله به اشرف را داشته و می خواهند همه را دستگیر کنند با این افکار و شانتاژ ذهن نیروها را خراب کرده بودند در حالی که این گونه نبود.
… از قرار مسئولین عراقی هم به مسئولین سازمان زمان داده بودند و گفته بودند بعد از موعد مقرر مجبور خواهند بود به زور متوسل بشوند. رجوی پاسخ داده بود که اشرف مرز سرخ ماست به هیچ عنوان اجازه نمی دهیم نیروهای عراقی پایشان را در داخل قرارگاه اشرف باز کنند.
… بالاخره لجاجت رجوی کار را به جایی رساند که تعدادی بسیار زیادی از نیروهای سازمان کشته شده و بسیاری هم مجروح شدند، متاسفانه رجوی همین را می خواست قصدش این بود با کشته سازی مظلوم نمایی کند و جای پایش را در قرارگاه اشرف سفت کند. آخر آن لجاجت به کجا رسید در نهایت تسلیم شد و با خفت و خواری اشرف را ترک و در نهایت سر از آلبانی در آوردند و اکنون هم سعی دارند با خون کشته های 19 فروردین به بازیهای کثیف سیاسی خود ادامه دهد و از خونشان ارتزاق کند.
مردم شما را نمی خواهند
… رجوی با سازمان تروریستی اش چیزی به جز مرگ و نیستی برای کسی نمی خواهد. تمام عملکردهای این شخص و سازمان تحت فرماندهی اش در طی چهار دهه بخوبی به افکار عمومی بخصوص مردم ایران ثابت کرده اند که اگر به قدرت برسند، هیچ کس از ظلم هایشان در امان نخواهد ماند. همان طور که اعضای مجاهدین و همان ها که زمانی به رجوی اعتماد کردند از ظلم هایش در امان نبوده و نیستند.
رجوی ها مخالفین خودشان را مدام تهدید به مرگ میکنند، هر کسی که علیه آنان حرف بزند را اگر گیر بیاورند تهدید میکنند و حتی مورد آزار و اذیت قرار میدهند و انبوه فاکت ها و نمونه هایی که بیانگر این است که اگر سر کار باشند امان به کسی نمیدهند.
آنها هر صدای مخالفی را در نطفه خفه می کنند بعد ادعای آوردن دموکراسی برای مردم ایران دارند…
کشتاری که توسط مجاهدین خلق رقم خورد
… کشتار 19 فروردین در قلعه الموت اشرف واقع در عراق در سال 1390، که 32 نفر انسان در این درگیری ساختگی جان خود را از دست دادند.
سران خائن سازمان مجاهدین خلق که از چند روز قبل در محاصره ارتش تا دندان مسلح عراق قرار گرفته بودند و به خوبی میدانستند و نیروهای عراقی به آنها هشدار داده بودند که نیروهای آنها به خیابان صد خواهند آمد، سران این فرقه برای از بین بردن اعضای ناراضی خود گام برداشته و مهندسی کشتار آنها را برنامه ریزی نمودند و دقیقا افرادی مانند علی قزل قارش را که با فرمانده خود زد و خورد کرده و به یگان دورتری تبعید شده بود را شب قبل از حادثه به یگان خودش آورده و استقبال گرمی نمودند و به آنها گفتند که ارتش عراق در صدد یورش به خاک اشرف میباشد و اطلاعات ما خبر داده که آنها به هیچ وجه شلیک نخواهند کرد و فقط برای ایجاد رعب و وحشت می آیند. اما علی قزل قارش می گوید که چشمتان روز بد نبیند که من در ابتدای خط جنگ بودم که ارتش عراق با وجود هشدارهای زیادی که داده بود و گفته بود ما با شما کاری نداریم ، یکباره تیراندازی را شروع کرد که حتی تیری از کنار گوش من رد شد و به نفر کناری من اصابت کرد…
*چهارشنبه 20 فروردین
در این روز مجموعاً 7 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:
نگاهی به حادثه 19 فروردین 1390 در کمپ اشرف
… مسعود و مریم رجوی در طول سالها نشان دادهاند که تصمیماتشان بیشتر بر اساس منافع شخصی و تبلیغاتی اتخاذ میشود تا حفظ جان اعضاء. در جریان حمله به کمپ اشرف، رهبران فرقه نه تنها هیچ اقدامی برای کاهش تنشها انجام ندادند بلکه با تحریک اعضا برای مقاومت بینتیجه، عملاً آنان را قربانی کردند. حتی پس از این فاجعه، فرماندهان فرقه از اعضا خواستند که مقاومت بیشتری نشان دهند و تعداد کشتهها را افزایش دهند تا بتوانند از این واقعه به عنوان یک “کارت بیمه” تبلیغاتی برای بقای کمپ اشرف استفاده کنند.
این حمله نه تنها جان دهها نفر را گرفت بلکه نشان داد که اعضای فرقه عملاً در یک زندان ایدئولوژیک زندگی میکنند. رهبران آن با سوءاستفاده از احساسات اعضا، آنان را قربانی تصمیمات اشتباه خود کردند. تصاویر منتشر شده از مقاومت اعضا در برابر خودروهای زرهی عراقی نشاندهنده عمق فاجعه انسانی است؛ اما این تصاویر بیشتر ابزار تبلیغاتی برای رهبران این فرقه بودند تا سندی برای قربانیان واقعی.
بی درنگ حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ به کمپ اشرف نمونهای روشن از سوءمدیریت و تصمیمات منفعتطلبانه رهبری فرقه است. مسعود و مریم رجوی با اتخاذ سیاستهای اشتباه و تحریکآمیز نه تنها جان اعضای خود را به خطر انداختند بلکه نشان دادند که اهداف اصلی آنان بیشتر حول محور حفظ قدرت شخصی و بهرهبرداری تبلیغاتی است تا دفاع واقعی از حقوق اعضا.
تحلیلگر سازمان سیا: ما مجاهدین خلق را تأمین مالی کردیم و آموزش دادیم
این روزها نگرانی ها در مورد روابط ایران و آمریکا رو به افزایش است. تنشها تحت کمپین “فشار حداکثری” رئیسجمهور دونالد ترامپ به منظور بازدارندگی تهران از توسعه برنامه هستهایاش نخست تشدید شد و سپس سخن از مذاکره به میان آمد.
در این میان برخی از تحلیلگران حمایت از مجاهدین خلق را یکی از دلایل مواضع غیرقانونی و خصمانه آمریکا علیه ایران تلقی می کنند.
بسیاری از تحلیلگران فکر می کنند که حمله به ایران بزرگ ترین اشتباه در سیاست خارجی ایالات متحده از زمان جنگ ویتنام خواهد بود.
… Dialogue Works یک کانال یوتیوبی و پادکست است که توسط نیما رستمی آل خورشید، استاد دانشگاه و پادکستر ساکن برزیل اداره می شود. “دیالوگ ورکس” معتقد است که هیچ چیز غیرقابل توقفتر از گفتگو نیست. موضوعات مورد بحث در این پادکست به گفتگو و صلح اختصاص دارد!
… لری جانسون درباره جعلیات آمریکا درباره برنامه هستهای ایران و نقش مجاهدین در تروریسم آمریکا علیه ایران گفت:
ایالات متحده هیچ حقی برای داوری نهایی ندارد، زیرا بر سر مردم بمب می اندازد و آنها را می کشد. مشکلی که من با موضع ایالات متحده دارم این است که فرضیات نادرست بسیاری در مورد ایران، در مورد تواناییهای آن و در واقع در مورد آنچه ایران انجام می ده، دارد. تنها کشوری که در 20 سال گذشته علیه دیگری حملات تروریستی انجام داده است، ایالات متحده است که حملات تروریستی علیه ایران انجام داده است…