در ماههای اخیر تحرکات لابی مجاهدین خلق در آمریکا بار دیگر افزایش پیدا کرده و مجاهدین خلق به دنبال فرآیندهای سنتزی در اتاق فرمان آمریکایی و صهیونیستی است.
سال ۲۰۱۲ سازمان تروریستی مجاهدین خلق طی یک لابی در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما از لیست گروههای تروریستی ایالت متحده آمریکا خارج شد. این تنها آورده مجاهدین خلق در لابیگری با آمریکاییها نبود.
سال ۲۰۱۷، روزنامه “آمریکن هرالد تریبیون” به قلم “فیلیپ گیرالدی” که پیشتر افسر سابق بخش ضدتروریسم سازمان CIA بوده در مورد رابطه سازمان تروریستی مجاهدین خلق با سیاستمداران آمریکایی و خیزش و رشد تازه این سازمان تروریستی در آمریکا توضیح داده بود که اگر یک گروه یا سازمان تروریستی باشید و در سوابق خود، عملیاتهای تروریستی علیه ایران و خود آمریکا انجام داده باشید، به راحتی میتوانید با پرداخت پول و هزینهکرد در واشنگتن، حتی دفتر لابی در خیابان پنسیلوانیای منطقه کلمبیای آمریکا داشته باشید و رشد مجاهدین خلق در سالهای اخیر را باید در این قانون جستجو کرد.
این قانون در واقع با عنوان “قانون ثبت عوامل خارجی( (Foreign Agents Registration Act یا FARA) شناخته میشود که در سال ۱۹۳۸ میلادی تصویب شد.
این قانون لابیگران و نمایندگان منافع خارجی در ایالات متحده را ملزم به ثبت فعالیتها و هزینههای خود در وزارت دادگستری این کشور میکند و هدف اصلی آن شفافسازی در مورد نفوذ خارجی در سیاستگذاری و افکار عمومی آمریکا است.
گروه مجاهدین خلق نیز به عنوان یک گروه تروریستی، از این سازوکار برای بقای خود در ایالات متحده استفاده کرد، این گروه طبق قانون ثبت عوامل خارجی (FARA) در وزارت دادگستری آمریکا، به عنوان نماینده منافع خارجی ثبت شد. طبق اسناد و دادههایی که در وبسایت OpenSecrets ثبت شده، هزینههای مجاهدین خلق برای لابیگری با نهادهای آمریکایی، در سال ۲۰۱۷ حدود ۵۱۶ هزار دلار، در سال ۲۰۱۸ حدود ۴۴۰ هزار دلار و در چهار ماهه اول ۲۰۱۹ به ۶۰ هزار دلار رسیده است!
در واقع این قانون آمریکایی سبب شده بود که در آن سالها قراردادهای چند میلیون دلاری سازمان تروریستی رجوی با شرکتهای لابیگری در آمریکا شکل بگیرد و تا جایی پیش رفته بود که بسیاری از سیاستمداران آمریکایی در دادخواهی به نفع مجاهدین خلق، یکصدا شده بودند. تا قبل از سال ۲۰۱۲ و خروجشان از لیست تروریستی، دستمزد سخنرانی به نفع این سازمان تروریستی، ۱۵ هزار دلار بود؛ اما طبق آخرین گزارش از سوی “اد رندل” فرماندار پنسیلوانیا در سال ۲۰۱۷، آخرین قیمت به ازای هر سخنرانی به نفع مجاهدین خلق، ۱۵۰ هزار دلار بوده است.
سرکرده تیم لابیگر مجاهدین خلق در آمریکا کیست؟
فرزانه یزدان پناه، عنصر اصلی ستاد اطلاعات سازمان تروریستی مجاهدین خلق وظیفه ارتباطگیری با مقامات پارلمانی آمریکا را بر عهده دارد، او از گذشته با مارک روبیو، وزیر خارجه در ارتباط بوده و پروژههای لابی متعددی را با این مقام آمریکایی دنبال کرده است.

فرزانه تنها عضو خانواده یزدان پناه در سازمان مجاهدین خلق نیست، برادرش پرویز یزدانپناه نیز از عناصر این سازمان بوده که سال ۶۵ از ایران گریخته و همراه با همسرش انسیه حسینی(با نام سازمانی انسیه یزدان پناه) در ال سوبرانته، در منطقه خلیج سانفرانسیسکو، ساکن هستند.
طبق گزارشی که در سال ۲۰۱۶ از پرویز یزدان پناه منتشر شده بود، او به صورت پوششی به گلفروشی در سانفرانسیسکو مشغول شده بوده است. پرویز یک خواهر دیگر به نام پروانه یزدان پناه نیز داشت که در عملیات تروریستی فروغ جاویدان(مرصاد) در سال ۶۷ به عنوان فرمانده گروه عملیات، شرکت کرد و در درگیریهای بالای کارخانه قند اسلامآباد، به هلاکت رسید.
البته فرزانه یزدانپناه تنها عنصر لابیگران مجاهدین خلق در آمریکا نیست. هدایت الله مستوفی نیز یکی دیگر از عناصر مجاهدین خلق است که با همکاری یزدانپناه، از اعضای لابی پنهان مجاهدین خلق در ایالات متحده است. مستوفی از طریق سناتور مارگارت دوگرتی، ارتباط زیادی با مارک روبیو برقرار کرده و هموزن یزدانپناه، در پروژههای لابیگری رجوی به حساب میآید.
علی صفوی، از دیگر عناصر بانفوذ مجاهدین خلق در ایالات متحده است. صفوی سخنگوی دفتر مجاهدین خلق در واشینگتن است که توسط سازمان، ازکشورهای اروپایی و آمریکایی جذب شده است و مدتی را هم در پادگان اشرف گذرانده و تحت آموزشهای تروریستی و القائات ایدئولوژیکی قرار گرفته است.
او همچنین در سازماندهی و ایجاد تیمهای تروریستی در قرارگاه اشرف و اعزام آنها به داخل ایران مشارکت داشته است. وی پس از فراگیری آموزشهای نظامی انفرادی و موفقیت در دورههای القائات ایدئولوژیکی، مجدداً به دفتر اروپایی مجاهدین خلق فراخوانده میشود به یکی از عناصر ارتباطی و لابیگر مجاهدین خلق با صهیونیستها تبدیل میشود. او برای مدت زیادی به عنوان نماینده شورای ملی مقاومت (عنوان پوششی سیاسی مجاهدین خلق) در آمریکا به کار گرفته شده است.
صفوی همچنین در کمیته روابط خارجی سازمان نیز عضویت داشته و مدیریت شبکه اقتصادی مجاهدین خلق را برعهده دارد که با حمایت ثروتمندان اروپایی و آمریکایی فعالیت در جریان است. این شبکه با پوشش کمکهای خیریه، منابع مالی را برای اقدامات مجاهدین خلق علیه مردم ایران تأمین کرده و بهعنوان پل ارتباطی بین سرویسهای اطلاعاتی و این گروه تروریستی نقشآفرینی میکند. صفوی از طریق درآمدهای این شبکه، با احزاب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا و گروههای اروپایی ارتباط دارد. صفوی از افرادی بود که تجمع مجاهدین خلق را در مقابل اجلاس سازمان ملل، همزمان با سخنرانی حسن روحانی، رئیسجمهور وقت ایران در سال ۱۳۹۳، سازماندهی کرد.
البته با وجود این لابیگریها و پولپاشیهای مجاهدین خلق برای دولتمردان آمریکایی، عناصر این گروه تروریستی همچنان در کشورهای خارجی، ماهیت و عملکرد وحشیانه خود را از رسانههای بینالمللی پنهان میکنند.
به عنوان مثال سال ۲۰۱۹ دو فعال مدنی و از اعضای کمیته ضدجنگ آمریکایی(کد پینگ) به دفتر مجاهدین خلق در واشینگتن مراجعه کرده و با علی صفوی روبهرو شدند اما صفری حاضر به مصاحبه با آنها نشده و برای کسب اطلاع از ماهیت این سازمان، دو فعال مدنی را دعوت به مطالعه مطالب و بروشورهای سایت مجاهدین خلق کرد.
این دو فعال مدنی، پس از مشاهده رفتار عجیب صفوی، بیش از پیش به سازمان مجاهدین خلق مشکوک شدند و این سوال که چرا جان بولتون ۱۸۰ هزار دلار برای یک سخنرانی حمایتی از مجاهدین خلق دریافت کرده، ذهن آنها را بیشتر درگیر کرد.
یکی دیگر از اعضای لابیگر مجاهدین خلق در آمریکا، علیرضا جعفرزاده است که نماینده و همه کاره مجاهدین خلق در ایالات متحده است. علیرضا جعفرزاده در گذشته عضو انجمن اسلامی بوده و پیش از انقلاب اسلامی به امریکا مهاجرت کرده است.
وی در سال ۱۳۶۰ انجمن های اسلامی به سمت انجمن دانشجویان مسلمان که حامی مجاهدین خلق بودند، گرایش پیدا کرد و در بخش روابط دیپلماتیک مجاهدین خلق به عنوان یکی از سخنگویان نقش ایفا میکرد. خرداد ۱۳۶۵ که مسعود رجوی از فرانسه اخراج و به عراق منتقل شد، دولت فرانسه در ۱۷ خرداد ۱۳۶۶ تعدادی از اعضای مجاهدین را به گابن(کشوری در غرب آفریقای مرکزی است که در ساحل اقیانوس اطلس واقع شده) اخراج کرد.
در پی این اخراجها تشکیلات سازمان تروریستی مجاهدین خلق دست به اعتصاب زدند که تعداد زیادی از اعضا و مسئولین آن از کشورهای مختلف، درخواست عملیات انتحاری و خودسوزی کردند. علیرضا جعفرزاده یکی از این مسئولین بود که در نقش سخنگو مطبوعاتی مجاهدین خلق آماده خودسوزی نمایشی بود و اجرای عملیات به اصطلاح فدائی را درخواست کرده بود.
از آنجائی که علیرضا جعفرزاده در آن سالهای متمادی، نقش سخنگوی مجاهدین خلق را برعهده داشت، به عنوان رابط و لابیگر مجاهدین خلق با کنگره آمریکا هم تبدیل شد. او از سال ۱۳۸۵ به عنوان ستوننویس نشریه هافینگتون پست، فعالیت خود را ادامه داد و پس از آنکه اسم سازمان مجاهدین خلق در لیست سیاه گروههای تروریستی آمریکا قرار گرفته بود، سازمان نیز قادر به ادامه فعالیتهای سابق خود نبود. به همین خاطر جعفرزاده به اتاق فکر شبکه فاکسنیوز پیوست که به عنوان مفسر و تحلیلگر روابط بینالملل در سیمای مجاهدین ظاهر شد.
علاوه بر اینها، جعفرزاده در زمینه افشای اطلاعات مراکز و دانشمندان هستهای و فشار برای اجرای عملیات تروریستی علیه آنها فعال بود.
علیرضا جعفرزاده همان عنصر معروف مجاهدین خلق است که در سال ۱۳۷۸در واشنگتن و طی کنفرانس تلفنی با مسعود رجوی گفت: “برادر من برای عملیات مقدس انتحاری در هر کجای آمریکا منجمله در محل کنگره و سنای آمریکا آماده فرمان شما هستم”.
سونا صمصامی، عضو ردهبالای دیگری در گروه مجاهدین خلق است که مسئولیت شعبه این سازمان در واشنگتن را برعهده دارد. وی در سال ۱۳۶۵ حدود یک سال در کمپ اشرف بود و پس از آموزشهای جاسوسی، تروریستی و فرقهای به آمریکا اعزام شد. سونا صمصامی همراه با علیرضا جعفرزاده، به عنوان مسئول پرونده افشای فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران، نقش ایفا کردند. او اکنون نماینده سازمان در واشنگتن است که مسئول لابی با بازنشستههای سیاسی آمریکایی برای سخنرانیهای چندصد دلاری، در حمایت از مجاهدین خلق است.
او همچنین از هماهنگکنندگان خودسوزیهای مجاهدین خلق در خارج کشور میباشد، صمصمای جزء افراد دارای اولویت شکایتهای اعضای جداشده سازمان در پروندههای بینالمللی است. او به شدت در سرکوب زنان مجاهدین خلق، در داخل مناسبات اشرف و سایر زنان در خارج کشور نقش داشته است. سونا صمصامی از جمله زنانی است که در کشورهای خارجی مسئولیت مستقیم هماهنگی ترورها و حمله به اعضای جداشده سازمان و دیگر ایرانیان آزاده را برعهده داشته است.
حسن سلطانی از دیگر همکاران فرزانه یزدانپناه در لابی با مقامات و سناتور آمریکایی است و تا حدودی پولپاشیهای سازمان برای آمریکاییها از با هدایت این دو نفر صورت میگیرد. تا سالهای گذشته این اموال به صورت مستقیم پرداخت میشده اما پس از مدتی برای فرار از رد پولها و پولشویی، ساعتهای لوکس قیمتی و شمشهای کوچک طلا مبادله میشود.
اسنادی از لابیگری و پولپاشی مجاهدین خلق
سازمان تروریستی مجاهدین خلق برای جلب حمایت آمریکاییها و تضمین امنیت خود در خارج از ایران، به هرگونه خدمترسانی دست زدند. اسناد نشان میدهد که مجاهدین خلق برای کمپینهای انتخاباتی مقامات آمریکایی، به بهانه مبارزه علیه مردم ایران، کمکهای مالی جمعآوری کرده و به آمریکاییها هدیه دادند.
یکی از این کمپینهای انتخاباتی مربوط به یانگ کیم است، کیم سیاستمدار آمریکایی و عضو حزب جمهوریخواه است که در مجلس نمایندگان ایالات متحده فعالیت میکند. او متولد کره جنوبی بوده و پس از مهاجرت به آمریکا، از سال ۲۰۲۱ نماینده منطقه ۳۹ ایالت کالیفرنیا در کنگره شده است.
اسناد ثابت میکند که در کمپین انتخاباتی ۱۵ اکتبر ۲۰۲۱ یانگ کیم، رویدادی برای جمعآوری کمکهای مالی این کمپین با عنوان “Kim Victory Fund” برگزار شده است که برای پیروزی او در انتخابات کنگره آمریکا، طراحی شده بود. در این رسید مشخص است که افرادی که قصد کمک مالی دارند، ۵ گزینه برای جایگاه خود به عنوان حامی مالی کمپین پیش رو دارند.
گزینه اول با عنوان ریاست شناخته شده که به بالاترین سطح مشارکت در این کمپین اشاره دارد. کسی که به عنوان “رییس” انتخاب میشود، معمولاً نقش برجستهای در سازماندهی یا حمایت مالی از رویداد را دارد و حتی میتوان به عنوان یک حامی اصلی یا رهبر در جمعآوری کمک مالی شناخته شود و اغلب در تبلیغات یا برنامههای رویداد به عنوان یکی از حامیان کلیدی معرفی میشود. در این فرم، برای نقش “ریاست” مبلغ ۵۸۰۰ دلار تعیین شده است. این مبلغ طبق قوانین فدرال آمریکا، معمولاً حداکثر سقف مجاز کمک مالی فردی به یک کمپین انتخاباتی(تا سال ۲۰۲۱) است.
افرادی که این نقش را انتخاب میکنند، ممکن است مزایای ویژهای دریافت کنند، مانند دسترسی به جلسات خصوصی با کاندیدا (در اینجا یانگ کیم)، قرار گرفتن نامشان در فهرست حامیان اصلی، یا حتی سخنرانی در رویداد. این نقش معمولاً برای افرادی است که میخواهند تأثیر قابل توجهی در کمپین داشته باشند و همزمان از این رویداد بهرهمندی رسانهای نیز داشته باشند.
گزینه دوم با عنوان ریاست مشترک مشخص شده و یک سطح پایینتر از “ریاست” است، اما همچنان نقش مهمی در حمایت از رویداد دارد. افرادی که به عنوان “رییس مشترک” انتخاب میشوند، معمولاً به عنوان حامیان کلیدی شناخته میشوند، اما مسئولیت یا تعهد مالی کمتری نسبت به “رییس” دارند. این نقش اغلب برای افرادی است که میخواهند مشارکت قابل توجهی داشته باشند، اما شاید به اندازه “رییس” درگیر سازماندهی یا حمایت مالی نباشند.
در این فرم، برای نقش “ریاست مشترک” مبلغ ۲۹۰۰ دلار تعیین شده است. این مبلغ نصف مبلغ “ریاست” است و معمولاً برای جذب حامیانی طراحی شده که میخواهند کمک مالی قابل توجهی کنند، اما نه در سطح حداکثری. در این فرم، حسن سلطانی این گزینه را انتخاب کرده و متعهد به پرداخت ۲۹۰۰ دلار شده است.
در مزایای این نقش ممکن است شامل دعوت به بخشهای ویژه رویداد، قدردانی عمومی در برنامه، یا دسترسی به کاندیدا باشد، اما معمولاً به اندازه مزایای “ریاست” گسترده نیست. این نقش برای افرادی مناسب است که میخواهند حمایت خود را نشان دهند و در عین حال در سطح متوسطی مشارکت کنند.
گزینههای دیگری هم به عنوان میزبان (کمک مالی ۱۰۰۰ دلاری)، مهمان رویداد(کمک مالی ۵۰۰ دلاری) و عدم حضور فیزیکی در رویداد با مبالغ دلخواه نظیر ۵۸۰۰، ۲۹۰۰، ۱۰۰۰، ۵۰۰ دلار تعیین شده است.
در بخش اطلاعات پرداخت رسیدها مشخص میشود که پرداختها با کارت اعتباری صورت گرفته و یکی از آنها به نام حسن سلطانی، هدایتگر شبکه مالی مجاهدین خلق ثبت شده است، سلطانی، گزینه ریاست مشترک را انتخاب کرده و برای پرداخت مبلغی حدود ۲۹۰۰ دلار متعهد شده است. نکته قابل توجه این است که در این رسید، بیانیهای درج شده که کمککننده مالی تأیید میکند این بسته پولی از منابع شخصی اوست و از حساب شرکت یا منابع غیرمجاز دیگر تأمین نشده است!
در بخش دیگری از این رسیدها نشان میدهد به نامزدها یا احزاب سیاسی در ایالات متحده کمکهای مالی پرداخت شده است. در ستونهای این رسیدها نوع کمک مالی مثل پرداخت پول به نامزدها یا پرداخت پول به احزاب ثبت شده است. در ستون اسامی کسانی که به نامزدها کمک مالی کردند، افرادی نظیر حسن سلطانی و شاهین نریمان ثبت شده است. نکته جالب توجه این است که کمکهای مالی هم به کاندیداهای جمهوریخواه و هم دموکرات پرداخت شده است. بعضی از مبالغ نیز بسیار بالا هستند به ۱۰هزار دلار برای حزب دموکرات هم میرسد.
در حال حاضر این پولپاشیهای مجاهدین خلق در ۲۰۲۱ به سمت دعوت از مقامات بازنشسته غربی پیش رفت و فقط برای دعوت از افرادی چون مایک پمپئو ۱۵۰ هزار دلار پرداخت شد صرفا تا به کمپ اشرف تیرانا سرکشی کنند.
البته این هزینههای گزاف کمپ اشراف، صرفا برای میزبانی از چهرههای سیاسی بازنشسته و فرتوت غربی بوده و تاکنون شخصیتهای شاغل، پا در این مقر تروریستی نگذاشتند. علاوه بر پمپئو چهرههای جنگ طلب و ضدایرانی دیگری نظیر مایک پنس، معاون دونالد ترامپ در دور اول ریاست جمهوری نیز با دریافت این دلارها با سرکرده سازمان تروریستی مجاهدین خلق دیدار و علیه ایران سخنرانی کرده است.
گروه تروریستی مجاهدین خلق تاکنون تلاشهای بسیاری برای لابی در کنگره آمریکا به منظور تایید و به رسمیت شناختن ادعای بیاساس آنها درباره “اعدام هزاران نفر در سال ۱۹۸۸ در ایران” کرده و با لابیهای این گروه تروریستی، مجلس نمایندگان آمریکا طرحی را با همین موضوع به کمیته روابط خارجی این مجلس ارائه داده بودند. “مایکل مک کال” رئیس وقت جمهوریخواه کمیته امنیت داخلی مجلس نمایندگان آمریکا این طرح را با حمایت “اد رویس” رئیس جمهوریخواه و “الیوت انگل” نائب رئیس دموکرات کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان ارائه داد.
طرح مذکور به کمیته فرعی امور خاورمیانه و شمال آفریقا در مجلس نمایندگان ارجاع شده است. گروه تروریستی مجاهدین خلق در پیشبرد یک دستور کار دیگر خود در سال ۲۰۱۶ موفقیت چندانی نداشته است و آن “قانونگذاری در کنگره آمریکا به منظور پرداخت غرامت از دولت عراق به ساکنان اردوگاه اشرف” محل قبلی اسکان عناصر مجاهدین خلق در عراق بود. در سالهای گذشته با حمایت آمریکا، ساکنان این اردوگاه از عراق خارج و به آلبانی منتقل شدند اما طرح تقنینی “تد پو” عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در حمایت از پرداخت غرامت به گروه تروریستی مجاهدین خلق، به جایی نرسید.
نکته بسیار مهم آن است که در ماههای اخیر تحرکات لابی مجاهدین خلق در آمریکا بار دیگر افزایش پیدا کرده و مجاهدین خلق به دنبال فرآیندهای سنتزی در اتاق فرمان آمریکایی و صهیونیستی است.
مجاهدین خلق در جلسات مشترک آنلاین با برخی گروههای تجزیهطلب و تروریستی مانند پژاک و کومله از آنها خواسته در بخش جنگ سایبری با اتاق عملیات هماهنگ شده و پیوست رسانهای برای تجاوزات از جمله بمبارانهای آمریکاییها و صهیونیستها در غزه، سوریه و مناطق دیگر بسازند.
این اقدام به معنای آن است که مجاهدین خلق در تلاش است تا گروهها را با اتاق عملیات آمریکایی- صهیونی هماهنگ کند، پیش از این نیز شاهد آن بودیم که مهناز صمدی مسئول میز مجاهدین خلق در کانادا با شاخه خارجی گروه تروریستی جیشالعدل نیز میتینگ مشترک برگزار کرده تا اشرار را نیز با این طرح هماهنگ کند.
هدف از ایجاد هماهنگیهای جدید میان گروهها سازماندهی تیمهای تروریستی، پرهیز از موازی کاری، توافق، شناسایی و ایجاد فرم نشان برای کادرهای دارای ظرفیت است. اقدامات ایذایی و تبلیغی بخش دیگری از برنامه مشترکی است که مجاهدین خلق برای سرویسدهی به سایر گروههای ضدانقلاب آماده کرده است.