
نوزدهم فروردین سال ۱۳۹۰، یکی از تاریکترین روزهای تاریخ در سازمان مجاهدین بود. در این روز، در شهر اشرف واقع در عراق، حملهای وحشتناک رخ داد که نتیجهاش جان باختن ۳۶ نفر از اعضای فرقه بود. این واقعه نه تنها نشانهای از ستم و ظلمی است که بر این افراد رفته، بلکه گواهی است بر رفتارهای غیرانسانی و خودکامه سرکرده این فرقه.
سرکرده این فرقه، با اتخاذ تصمیمات لجبازانه و در راستای تحقق اهداف خود، افراد را در ضلع شمالی به خط کرد. این خط، نه تنها نماد یک استراتژی مناسب نبود بلکه نشاندهنده بیتوجهی به جان انسانها و امنیت جانی اعضا بود. آنها به طرز اسفباری جان خود را از دست دادند. طبق آمار انتشار یافته توسط خود فرقه ۳۰۰ نفر در این تراژدی زخمی و بیش از هزار نفر مصدوم شدند; اما آنچه که بیش از همه دل را میسوزاند، عدم دفن اجساد این ۳۶ نفر به مدت ۴۰ روز است.
این رفتار بیرحمانه، در حالی که در دنیای کنونی بشریت، احترام به مردهها و حق دفن آنها یکی از ابتداییترین حقوق انسانی است، به وضوح نشاندهندهِ بیاحترامی سرکرده این فرقه به ارزشهای انسانی است. هدف وی تنها بهرهبرداری از این جانباختگان برای جلب ترحم و مظلومنمایی در جوامع بینالمللی بود. فرقه مجاهدین، به دنبال کسب امتیاز از این تراژدی برای تقویت موقعیت خود در عرصه بینالمللی و نشاندادن خود به عنوان یک قربانی بود، این خودکامگی عواقب ناگواری به همراه داشت. اعضای انجمن نجات در آلبانی احساس مسئولیت میکنند تا صدای قربانیان را به گوش جهانیان برسانند بگذارید یاد این افراد زنده بماند و ما را بر آن دارد تا برای جلوگیری از تکرار چنین تراژدیهایی تلاش کنیم.