مصاحبه سایت ایران قلم با محمد حسین سبحانی در مورد خروج احتمالی یا فرضی سازمان مجاهدین خلق از لیست گروه های تروریستی سایت ایران قلم: آقای سبحانی با تشکر از شما که در این گفتگو شرکت کردید، همانطور که اطلاع دارید شب گذشته دادگاه تجدیدنظر در لندن در حکمی سازمان مجاهدین خلق را تروریست نشناخت و به دنبال این حکم سازمان مجاهدین خلق آن را طبق معمول یک " پیروزی بزرگ " نامید و تبلیغاتی گسترده ای را روی آن متمرکز کرد، ممکن است در مورد سابقه این موضوع بیشتر توضیح بدهید.
محمد حسین سبحانی:
با تشکر از شما، پیرو فعالیت های لابی سازمان مجاهدین خلق در لندن که به گرایشات و راه حل های جنگ طلبانه در منطقه خاورمیانه نزدیک هستند، در سی نوامبر سال 2007 دادگاه ویژه ای در لندن به درخواست تعدادی از اعضای مجلس های عوام و اعیان بریتانیا، حکمی را صادر کرد که بر مبنای آن تصمیم دولت انگلستان برای گذاشتن نام سازمان مجاهدین خلق در لیست گروه های تروریستی را نادرست دانسته بود. در مورد این حکم دادگاه در همان مقطع یعنی آذر ماه سال 1386 برابر با نوامبر 2007 وزیر کشور بریتانیا اعتراض خود را به دادگاه در مورد صدور این حکم اعلام کرده بود که روز گذشته (هفتم مای 2008) این دادگاه مجدداً حکم قبلی خودش را تاکید کرده و دلیل آن را عدم فعالیت تروریستی سازمان مجاهدین خلق از سال 2001 عنوان کرده است.
نکته ای که در استدلال دادگاه وجود دارد و مورد تعجب کلیه کارشناسان می باشد این است که آیا یک گروه تروریستی که توسط دولت آمریکا بعد از سرنگونی صدام حسین متحد خلع سلاح شده است و در یک محدوده جغرافیایی در عراق تحت کنترل و قرنطینه می باشد، اساساً آیا می توانسته در این فاصله عملیات مسلحانه و تروریستی انجام دهد؟
آیا این استدلال که چون عملیات تروریستی در این فاصله انجام نداده، می تواند جنبه محتوایی و حقوقی داشته باشد؟
شاید اگر سازمان مجاهدین خلق دارای امکانات و سلاح برای عملیات مسلحانه بود و بطور واقعی اختیارات و قدرت آن را داشت و دست به عملیات تروریستی نمی زد و این موضوع را در یک اطلاعیه رسمی توسط رهبری این سازمان یعنی مسعود رجوی و مریم رجوی اعلام می کرد، می توانست این استدلال دادگاه قابل بررسی باشد، ولی در حال حاضر مشخص است که مسائل پشت پرده ای در این دادگاه وجود دارد که حتی دولت بریتانیا نیز از اجرای حکم به دلیل اختیاراتی که برای امنیت شهروندانش دارد، از اجرای آن خودداری می کند، چنانچه وزیر کشور بریتانیا امروز در مصاحبه ای با رادیو بی بی سی این نکته را اعلام کرده است، بنابراین نباید زیاد این موضوع را جدی گرفت. ولی می توان این احتمال را هم مطرح کرد که اعلام رای این دادگاه با سیاست های جدید غرب در مقابل رژیم جمهوری اسلامی در یکسال گذشته و همزمان بودن آن با طرح بسته پیشنهادی گروه 5 + 1 به حکومت ایران در مورد فعالیت های هسته ای که حاوی سیاست های تشویقی نیز می باشد، در ارتباط است. احتمالا سیاست های تشویقی، چماق استفاده ابزاری از سازمان مجاهدین خلق را نیز لازم دارد.
سایت ایران قلم:
سازمان مجاهدین خلق رأی این دادگاه را پیروزی خود قلمداد کرده و مریم رجوی رهبری این فرقه پس از اعلام رأی دادگاه تجدیدنظر لندن در گفتگویی با خبرگزاری رویتر خواهان عذرخواهی دولتهای غربی و بریتانیا برای تروریست قلمداد کردن مجاهدین خلق شد. نظر شما در این مورد چیست؟
البته این گزافه گویی های خانم مریم رجوی را باید به حساب روش های دجالگرانه جاری در مناسبات سازمان مجاهدین خلق گذاشت. رهبری این سازمان با تاکتیک فرار به جلو 27 سال است که این " پیروزی های بزرگ " را تکرار می کنند تا بن بست استراتژیکی مبارزه مسلحانه و تروریستی که از 30 خرداد 1360 آغاز کردند را اعتراف نکنند و بر اشتباهات و خیانت های خود و به عقب انداختن دمکراسی در ایران سرپوش بگذارند. جا دارد در این فرصت، این پرسش را برای خانم مریم رجوی و رهبر فرقه آقای مسعود رجوی مطرح کنم.
آقا و خانم رجوی، فرض کنید در دنیای ذهن، هم از لیست گروه های تروریستی بریتانیا، هم آمریکا و هم اتحادیه اروپا و هم کانادا خارج شدید، از این بیشتر که نیست، در این فرض،سازمان مجاهدین خلق تازه به شرایط 10 سال قبل بر می گردد که در لیست گروه های تروریستی در این کشور ها نبوده است. مگر در آن موقع سازمان مجاهدین خلق که 16 سال از مبارزه مسلحانه که برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی آغاز کرده بود، نتیجه گرفته بود؟
مگر عملکرد سازمان مجاهدین به جنبش آزادیخواهی و گسترش دمکراسی در ایران کمک کرد؟
تازه در آن مقطع جنگ هشت ساله ایران و عراق روی داده بود و رهبری فرقه مجاهدین از امکانات نامحدود مالی و تسلیحاتی و تدارکاتی رژیم صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق برخوردار بود، آیا مگر در آن شرایط توانست در مبارزات سیاسی اجتماعی داخل ایران تاثیرگذار باشد؟
در شرایط فعلی و همچنین یک آینده ذهنی با پیش فرض اینکه سازمان مجاهدین خلق از تمامی لیست های گروه های تروریستی نیز خارج شود، باز چیزی تغییر نخواهد کرد، زیرا اندیشه خشونت طلبانه و فرقه گرایانه حاکم بر رهبری سازمان مجاهدین خلق تغییر نکرده است. بنابراین پیروزی های کاذب و آغاز پیام های تکراری " مراد به مریدان " و " مریدان به مراد " سناریوی تکراری است که رهبری فرقه نیاز به تکرار آن دارد. بویژه در شرایط فعلی که زمانبندی دو ساله رهبری فرقه رجوی رو به پایان است، این موضوع می تواند برای رهبری فرقه سوژه خوبی برای توجیه و اسارت بیشتر اعضای فرقه مجاهدین خلق در عراق باشد.
سایت ایران قلم:
آقای سبحانی شما فرضیه ذهنی و پرسش خوبی را خطاب به رهبری سازمان مجاهدین خلق مطرح کردید. حال اگر در این فرضی که شما مطرح کردید، تصور کنیم روزی سازمان مجاهدین از لیست گروه های تروریستی کلیه کشورها، از جمله آمریکا، اتحادیه اروپا و بریتانیا و کانادا خارج شود، شرایط نیروهای سازمان در عراق چه خواهد شد؟
محمد حسین سبحانی:
همانطور که در بالا خدمتتان عرض کردم، در صورت پیش آمدن این فرض و خروج سازمان از لیست گروه های تروریستی در کلیه کشورهای جهان، هیچ تغییری در پیشرفت یا پیدایش نقشی برای سازمان مجاهیدن خلق در معادلات سیاسی، اجتماعی داخل ایران نمی توان قائل بود، زیرا اندیشه و تفکر آنها تغییری نکرده است.
اما متاسفم که بگویم در چنین شرایطی اعضای سازمان مجاهدین بیش از پیش قربانی قدرت طلبی، اندیشه خشونت طلبانه و تفکر فرقه گرایانه رهبری سازمان مجاهدین خلق خواهند شد و اسارت آنها در عراق طولانی تر خواهد شد، زیرا رهبری فرقه می تواند هم در درون سازمان آنها را بیشتر مشغول کند، و هم در بیرون سازمان و در عراق با برداشته شدن این مانع حقوقی، اخراج خود توسط دولت عراق را به تاخیر بیندازد. تاکید می کنم که به تاخیر بیندازد نه اینکه اخراج از عراق منتفی شود و متاسفانه در این شرایط اسارت فیزیکی و ذهنی اعضای سازمان طولانی تر خواهد شد.
سایت ایران قلم:
اما آیا فکر نمی کنید این موضوع برعکس باشد، یعنی خارج شدن احتمالی سازمان مجاهدین خلق از لیست گروه های تروریستی محمل مناسبی برای انتقال اعضای سازمان به کشورهای اروپایی و آمریکا باشد، زیرا دیگر این افراد عضو گروه تروریستی شناخته نمی شوند و راحت تر می توانند از جهنم عراق خارج شوند از سوی این دولت ها به عنوان پناهنده مورد پذیرش قرار گیرند؟
محمد حسین سبحانی:
خیر، این موضوع به شرطی است که خروج سازمان مجاهدین خلق از لیست گروه های تروریستی ناشی از تغییرات در اندیشه، تاکتیک و استراتژی سازمان مجاهدین خلق باشد، و نه مسائل پشت پرده.
در شق اول که تغییرات محتوایی در اندیشه و استراتژی سازمان مجاهدین خلق صورت گرفته باشد، طبعاً این موضوع مورد استقبال کارشناسان و فعالان حقوق بشر خواهد گرفت، زیرا گروهی از فعالیت های خشونت طلبانه و تروریستی دور شده است و رهبران این سازمان نیز در پیشگاه مردم و دادگاه های حقوقی به دلیل خونریزی های دو دهه اخیر پاسخگو خواهند بود و طبعاً اعضای سازمان مسیر رهایی و نجات را آزادانه انتخاب و طی خواهند کرد.
اما اگر خروج سازمان مجاهدین خلق به دلیل مسائل پشت پرده و استفاده ابزاری از سازمان مجاهدین خلق برای حل و فصل مناقشات کشورهای بزرگ با حکومت ایران باشد، طبعاً کارشناسان سیاسی و امنیتی این کشورها بهتر از هر کس می دانند که سازمان مجاهدین خلق کماکان یک گروه تروریستی است، پس در دنیای واقعی طبعاً راه نجاتی برای اعضا و خروج از عراق باز نخواهد شد. البته من شخصاً از موضع یک فعال حقوق بشر از این موضوع استقبال می کنم که اگر بهای نجات و آزادی اعضای سازمان از حصارهای ذهنی و فیزیکی این فرقه در عراق این باشد که هر چند به صورت نمادین و دروغین این سازمان از لیست گروه های تروریستی خارج شود. اما متاسفانه به دلایلی که اشاره کردم چنین نخواهد بود و چنین نتیجه ای نخواهد داد، زیرا هم رهبری فرقه می خواهد اعضا را هر چه بیشتر در عراق و در اسارت ذهنی و فیزیکی حفظ کند و هم کارشناسان امنیتی و سیاسی کشورها ورود این افراد را به دلیل اینکه ماهیتاً ماهیت تروریستی رهبری این جریان تغییر نکرده مخالف مصالح امنیتی خود می دانند. چنانکه دولت فرانسه در روزهای گذشته به درخواست دولت آمریکا برای دادن پناهندگی به تعدادی از اعضای این سازمان در عراق و انتقال آنها به فرانسه مخالفت کرده است. این خبر را وب سایت روزنامه فیگارو منتشر کرده که من به نقل از رادیو بی بی سی برای شما می خوانم:
یک مقام وزارت خارجه فرانسه به وب سایت روزنامه فیگارو گفت: "آمریکایی ها از سال 2003 به این سو آنها را در عراق نمی خواهند و سعی کرده اند آنها را به جای دیگری نقل مکان دهند و گهگاه از ما خواهش کرده اند میزبان برخی از آنها باشیم، اما ما این درخواست را رد می کنیم."
بنابراین خروج سازمان مجاهدین خلق از لیست گروه های تروریستی با انگیزه استفاده ابزاری از این سازمان برای حل و فصل مناقشات قدرت های بزرگ با حکومت ایران، بمثابه چاقوی دولبه ای خواهد بود که کشورهای تصمیم گیرنده را نیز در گیر آن می کند، زیرا این کشورها به ناچار باید روزی یک گروه تروریستی را که ماهیتاً تغییر نکرده است را در کشورهای خود جای دهند که با منافع امنیتی آن کشورها در تضاد خواهد بود.
سایت ایران قلم:
با تشکر از شما آقای سبحانی که در این مصاحبه شرکت کردید.
محمد حسین سبحانی:
من هم از شما متشکرم.
ایران قلم، نهم می 2008