از اندیشه ی منفی تا اندیشه ی مثبت

با وجود دگرگونیهای ژرفی که در عصر تحولات دموکراتیک و دوران عقلانیت مدرن و انتقادی در نحوه ی نگرش ، روابط اجتماعی و ساختارهای سیاسی دنیای معاصر پدیدار شده است اما سیطره و نفوذ کاریزمای انسانی بر انسان دیگر هنوز به صورت رویدادی پیوسته و تاریخی ادامه دارد. از این بابت نقش خردمندان پیش از تکنولوژی با خردمندان و اندیشمندان عصر تکنولوژی همانند است ، زیرا موضوع گرفتاری و معضل سلطه ی همه جانبه بر انسان از طریق اتخاذ شیوه های پیچیده ی شستشوی مغزی از میان نرفته است. و فاجعه تا بدان حد رسیده است که سرنوشت فرد یا با ابزار و شئ در هم آمیخته است و یا به شکلی پیوسته و فراگیر در اختیار فرقه هایی مخوف و تبهکار قرار گرفته ، به طوری که گاه رهایی از تاروپود دشتناک آن برای فرد تحت سلطه متصور نیست.
بی شک در مناسبات فرقه هایی چون القاعده و مجاهدین خلق ، طی یک پروسه ی پیچیده دگردیسی ذهن و روان ، آزادی انسان محو و نابود شده و فرد تشکیلاتی در این گیرودار و در نهایت به بردگی سوق داده می شود. که سرانجامی جز ترور کور و یا مرگ فاجعه بار ، خودسوزی ، خودکشی و یا انتحار برای وی به ارمغان نخواهد آورد.
اشتباه است اگر چنین پنداریم خردگرائی و عقلانیت دنیای مدرن ، روح تسلط جوئی به آدمی را ناتوان ساخته است که بایستی با تاسف اذعان کرد فرقه هایی چون القاعده و مجاهدین خلق در دنیای معاصر و زمانه ی انفجار اطلاعات و دهکده جهانی ، با ترویج تابوهای ایدئولوژیک ، مقدس پنداشتن رهبری عقیدتی ، القائات سیستماتیک و روش های پیچیده ی کنترل ذهن سعی دارند با به بردگی کشاندن انسانها ( بردگی ذهنی و جسمی ) ، این مرده ریگ کهن را به شدت پاس دارند. و به این ترتیب بیش از پیش ، منابع عقلانی و احساسات طبیعی انسانها را به سخره گیرند. در این میان ، بهره گیری روز افزون و غیر انسانی فرد تشکیلاتی از سوی فرقه هایی چون مجاهدین خلق و القاعده تا بدان پایه استمرار می یابد که فرد گرفتار به شکل ابزار و موجودی برای ترور و خشونت در آمده و این امر ، محصول و نتیجه ی امکان حیات فرقه های خشونت طلبی چون مجاهدین و زیست در مناسبات غیر دموکراتیک و وحشتناک آن است.
مطالعه ی محتوای نامه آقای دکتر وحید پژمانفر که به برادرش آقای علیرضا پژمانفر ( مستقر در قرارگاه اشرف ) نوشته است ، حاوی نکات تکاندهنده و اشاره به ماهیت غیر دموکراتیک و ستیزه جویانه ی مجاهدین خلق است.
با امید به رهایی آقای علیرضا پژمانفر از سیطره ی فرقه مخوف رجوی
آرش رضایی
مسئول انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی
10/3/1387

بنام خدا
با سلامی و گرم و صمیمی خدمت برادر عزیز و دلبندم علی جان
علی جان حدود 19 سال پیش بی خبر از همه و به بهانه پیدا کردن کار از خانواده جدا شدی و رفتی و دیگر خبری نشد تا طی 3-2 ماه بعد تماس تلفنی گرفتی و گفتی در جای خوبی هستی و حالت خوب است ولی بعد از آن دیگر از تو خبری نشد و ما شدیداً نگرانت ماندیم تا اینکه جمعی از جداشدگان از سازمان به اصطلاح مجاهدین خلق به ما خبر دادند که تو در عراق هستی و…. چندین بار هم از طرق مختلف بویژه توسط صلیب سرخ جهانی پیام دادند که می توانیم تو را به ایران برگردانیم ولی بدلیل نگرانی از اینکه مبادا مصیبتی به ما یا تو توسط دولت ایران پیش آید نخواستیم بدنبالت بیاییم – اما حالا مطمئن هستیم که اولاً به کلیه فراریهای از کشور عفو عمومی توسط نظام جمهوری اسلامی صادر شده ، دوماً خوشبختانه کشور کاملاً دگرگون شده و از پیشرفتهای خوب و عالی توسط مردم و دولت برخوردار است به نحوی که آزادی عمل و بیان بیشتر شده و دیگر هیچ کس را بدون دلیل دستگیر و بازداشت نمی کنند و آنهایی هم که از سازمان جدا شده و برگشته اند هم برایشان عفو صادر شده و اصلاً مشکلی ندارند حتی یک ساعت هم بازداشت نمی شوند و حتی کار مناسب و وام بانکی هم دریافت می کنند و… و براحتی در کنار خانواده هایشان زندگی می کنند و… خلاصه مملکت ایران از وضع بسیار مطلوب و قوانین خوبی برخوردار است – لذا اینبار ما تصــمیم گرفته ایم بدون نگرانی و با خیال راحت و آرامش شما را توسط سازمان ملل به کشور برگردانیم دل همه ما به تو تنگ شده و بویژه من همواره به یاد تو بوده و هستم و حداکثر سعی و تلاش خود را کرده و میکنم تو را انشاء ا… به ایران برگردانم از جهت محل زندگی و شغل نیز نگران نباش همه اش را برایت تهیه می کنیم – فقط یک سوال مهمی از مسئولین سازمان شما دارم که این چه خلق دوستی است که اجازه تماس حتی تلفنی را به تو نمیدهند تا یک خانواده ی بزرگ از نگرانی چندین ساله ( حدود 19 سال ) خارج شوند و اگر یک ذره انسانیت دارند اجازه دهند اولاً با ما تماس آزاد داشته باشی و دوماً به میل و رغبت خودت و با کمک ما به کشورمان برگردی – علی جان بخدا سوگند کشورمان خیلی دگرگون شده و وضع فرق کرده ، آزادی مردم از هر جهت بیشتر و بهتر و قانون بیشتر حاکم شده است و به مردم آنقدر ارزش قائل می شوند که دیگر هیچکس را بدون بهانه یا به بهانه کوچک دستگیر نمی کنند – از تو خواهش میکنم با مسئولین مربوطه صلیب سرخ همکاری فرما تا به امید خدا به میهن مان ایران و ارومیه برگردی – مشتاق دیدارت بی صبرانه هــستیم بدخطی من اولاً ذاتی است در ثانی با دلی اندوهگین از دوری تو نامه را نوشتم – از دور رویت را می بوسم ، همه اهل خانواده مشتاق دیدارت هستند – من فعلاً مطب دامپزشکی دارم و وضع ام خوب است از تو هم به کمک خدا برگردی حمایت کامل می کنم تا شغل و کار هم بیابی – در ضمن اگر هم نخواستی ایران برگردی لااقل از آنجا جدا شو و به کشور دیگر نظیر ترکیه برو بعد به ایران با خیال راحت و آسوده بیا –
قربانت برادر کوچک شما
دکتر وحید پژمانفر
ما همواره به یاد تو بوده و هستیم و برایت اشک ریخته و میریزیم – باز از سازمان میخواهم اگر انسانیت دارند بگذارند با ما تماس بگیری – تلفن منزل من : 3447591 و مطـــــــب : 2222516 و موبایل : 09144412581 میباشد –
رونوشت :
1- انجمن محترم نجات جهت پیگیری و مساعدت برای برگرداندن برادرم علی رضا پژمانفر از اردوگاه اشرف – تا حصول نتیجه کامل – ارادتمندتان دکتر وحید پژمانفر
2- سازمان معظم و محترم و ریاست عالی صلیب سرخ جهانی برای پیگیری متعدد و کامل برای برگرداندن برادرم علیرضا پژمانفر از اردوگاه اشرف به ایران – که خواهشمندم در این خصوص تا رسیدن به هدف نهایی تلاش و مساعدت فرمایند تا انسانی از مشقت و مصیبت آزاد شود و به کانون خانواده برگردد.

خروج از نسخه موبایل