پس از تعطیل شدن کمپ تحت کنترل آمریکایی ها موسوم به تیپف در جنب قرارگاه اشرف در خالص و خروج تعدادی از نجات یافتگان از فرقه و با شروع کار بنیاد سحر که با رایزنی بین افراد نجات یافته، خانواده های قربانیان، سازمانهای حقوق بشری بین المللی و عراقی و مقامات کشور عراق در بغداد تاسیس گردید، کمپ تیپف منحل و افراد باقی مانده ای که مایل به خروج از چتر حفاظتی نیروهای چند ملیتی نبودند به شهر "دهوک" در کردستان عراق منتقل گردیدند.
خانم بتول سلطانی، عضو جدا شده شورای رهبری سازمان رجوی و از نجات یافتگانی که حدود چهار ماه قبل از کمپ تیپف خارج شده و در حال حاضر نمایندگی بنیاد در کشورهای عراق و ترکیه را بر عهده دارد در روزهای اخیر با حضور در شهرهای دهوک، اربیل و سلیمانیه کردستان عراق و طی بازدیدهایی از اماکن اسقرار نجات یافتگان و همچنین ملاقات ها و گفتگوهایی با مقامات حکومت خودمختار کردستان عراق و نیروهای نظامی امریکایی در منطقه به ارزیابی وضعیت و فعالیت در جهت تسهیل در امور اقامتی و امنیتی افراد تا زمان خروج از عراق به سمت کشورهای اروپایی پرداخت. رایزنی بین نیروهای مسئول امریکایی، مقامات ذیربط حکومت خودمختار کردستان عراق و نمایندگان بنیاد خانواده سحر در جریان بوده و نتایج و تصمیم گیری های نهایی این اقدامات متعاقبا باطلاع خواهد رسید.
در حال حاضر وضعیت آماری افراد باقی مانده در کشور عراق بدین شرح است:
دوازده نفر از نجات یافتگان در شهر اربیل و دو نفر در شهر سلیمانیه عراق مستقر می باشند و از حدود هشتاد و پنج نفری که بعد از تعطیلی تیپف به دهوک منتقل گردیده اند حدود شصت و پنج نفر باقی مانده اند (الباقی در کشورهای اروپایی و یا همجوار عراق و یا در راه هستند) که نیروهای امریکایی از دیروز شروع به انتقال این افراد به خانه هایی در شهر اربیل نموده اند. بدین ترتیب تمامی افرادی که در کردستان هستند تحت پوشش کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد قرار گرفته و از این پس افراد نجات یافته کاملا آزاد و مستقل بوده رابطه ای با نیروهای امریکایی نخواهند داشت. سازمان ملل متحد مخارج خانه هایی که اجاره شده است را تقبل نموده و مسئله مینیمم غذایی افراد را نیز بر عهده دارد.
سازمان مجاهدین خلق در روزهای اخیر با مراجعه به این افراد (از طریق یکی از جداشدگانی که توسط سازمان به استخدام در آمده است) به هر یک 1300 دلار و 250 هزار دینار عراقی (جمعا حدود 1500 دلار) پیشنهاد کرده و ما بازای آن خواستار امضای مدارکی توسط افراد گردیده که مدارک مبنی بر خوش رفتاری سازمان مجاهدین با جداشدگان و حرف های معمول فرقه ای است.
اغلب نجات یافتگان از گرفتن این پول خود داری کرده بودند که خانم بتولی سلطانی و آقای مسعود خدابنده به نمایندگی از طرف سحر و ایران اینترلینک با توضیحات لازم از آنها خواستند که ورقه ها را امضا کرده و این مبلغ را از نماینده سازمان در محل دریافت نمایند. مسعود خدابنده در توضیحات خود به افراد مستقر در کردستان توضیح داد که امضا گرفتن های فرقه رجوی از افراد چیزی جز یک شانتاژ روانی نیست و این شانتاژ نیز بعنوان یک روش نخ نما در بین ایرانیان و دیگران بعنوان یک جوک ضیعف و سخیف مطرح است. وی توضیح داد که کسی نمی تواند به افراد در شرایط موجودشان (که برخی مدت چند ماه است غذای مناسب نخورده اند) انتقادی در این رابطه بکند. بعلاوه این که وقتی افراد به کشورهای اروپایی برسند می توانند حرف خودشان را در محیطی آزاد و بدور از فشارهای روانی، اقتصادی و غیره اعلام کنند. وی باز تاکید نمود که تنها وظیفه این افراد نجات از شرایط موجود و ایستادن بر پای خود در کشورهای امن است و مسائل سیاسی و غیره را هر فرد می تواند بعد از نجات از شرایط موجود بر اساس خواسته های خود انتخاب نماید که این شامل بازگشتن به سازمان مجاهدین خلق و مقر رجوی در پاریس نیز می گردد (اگر کسی هنوز خواستار آن باشد(.
یکی از افراد نجات یافته از قول رابط فرقه رجوی گفت که رجوی گفته است: "قیمت شماها (نجات یافتگان از فرقه) را این ها (یعنی بنیاد خانواده سحر، نجات یافتگان فعال و خانواده های قربانیان) زیاد کردند ولی ببینیم الان چه می کنند و آیا می توانند بیش از ما بپردازند؟"
خدابنده در پاسخ عنوان کرد که اولا قیمت یک تار موی هر کدام از این افراد به رهبری سازمان می ارزد و سازمان باید مطمئن باشد که مابقی حق این افراد هم در اروپا بازپس گرفته خواهد شد (کما این که همین الان مجبور شده است در ترکیه 5000 دلار و در پاریس بیش از 20000 دلار برای خاموش کردن موقت و حتی چند روزه و با همان امضا گرفتن فرقه ای به افراد بدهند که البته آنها هم باید بگیرند چون درصد بسیار کوچکی از حقوق خودشان است که پس می گیرند). ثانیا پنج سال قبل گفتم نخواهیم گذاشت حق بچه ها از گلوی رجوی پایین برود که نگذاشتیم.
خانم سلطانی در جلسه ای با دوستان نجات یافته در شهر دهوک با ارائه گزارشی از ملاقات ها و گفتگوها و رایزنی های انجام شده اطلاع داد که نیروهای ارتش امریکا مستقر در کمپ اشرف اعلام نموده اند که کلیه کسانی که بتوانند خودشان را به نیروهای امریکایی رسانده و تقاضای پناهندگی به آنها داشته باشند می توانند تحت حفاظت کامل نیروهای ارتش امریکا از قرارگاه اشرف خارج شده و در وحله اول تحت حفاظت نیروهای امریکایی و در مرحله بعد زیر چتر کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد قرار گیرند. تلفن های ارتباطی در اختیار نیروهای امریکایی قرار داده شد که در صورت لزوم در اختیار افراد خارج شده قرار داد شود.
همچنین مقام مسئول امریکایی در این رایزنی ها اعلام نمود که بر خلاف شایعاتی که سازمان مجاهدین در داخل قرارگاه بوجود آورده است، نیروهای امریکایی نه تنها هیچ فردی را برخلاف خواسته خودش مجددا بر نگردانده و به سازمان پس نخواهند داد بلکه در حال حاضر در حال بررسی وضعیت کسانی هستند که سازمان مجاهدین خلق بعنوان "خروجی" در داخل قرارگاه "به زور" نگاه داشته است. مقام امریکایی مذکور داشتن بخش خروجی در داخل قرارگاه اشرف را "غیر قانونی" و "غیر متعارف" دانست.
افراد مستقر در کردستان عراق (همانند کسانی که اکنون در ترکیه و یا سایر کشورهای مسیر هستند) متفق القول می باشند که مستخدم سازمان به قریب به اتفاق نجات یافتگان گفته است که در صورتی که حاضر باشند جلوی دوربین بنشینند و بگویند که "در حال حاضر در سلامت کامل اعلام می کنم که سازمان خوب است و من بریده ام و… و اگر بعد ها هم بگویم که سازمان بد است بدانید که تحت تاثیر وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی این را می گویم…" مبالغ بیشتری به افراد داده خواهد شد.
خدابنده با در نظر گرفتن وضعیت گم شدگان و سربه نیست شدگان در میان کسانی که نزدیک به فرقه هستند پیشنهاد نمود که اگر این مسئله مستلزم رفتن به اماکن سازمان در عراق و یا کشورهای دیگر می گردد، افراد نجات یافته این ریسک را نپذیرند.
همچنین بنابر گفته نجات یافتگان در شهرهای مختلف کردستان، رابطین سازمان اعلام کرده اند که در صورتی که اطلاعات قابل استفاده در مورد محل اسقرار و یا حضور افراد بنیاد سحر، خانواده هایی که برای دیدن جگر گوشه های خود به عراق می روند و بخصوص در صورتی که ردی از خانم بتول سلطانی و یا مسعود خدابنده بدهند میتوانند انتظار دستمزد های بالا (دادن سرمایه در کشورهای اروپایی برای شروع زندگی جدید!!) را داشته باشند.
خانم بتول سلطانی در این رابطه گفت: این مردک (رجوی) از روز اول هم همین بود و مردم به ریش نداشته اش می خندیدند. آخرین بار هم که تلفنی با ما (شورای رهبری در قرارگاه اشرف) صحبت کرد همین طوری بود و قریب به اتفاق همان شورای رهبریش را به خنده و پوزخند انداخت. الان هم باز باعث خنده و سرگرمی ما و دیگر دوستان جدا شده گردیده است.
↑
خانم سلطانی خطاب به رجوی ادامه داد: روزی که من را به خاک و خون بکشی، روزی است که افتخار تقدیم جان در راه نجات دوستان و هموطنانم را نصیبم کرده ای و البته همان روزی است که مابازایم صدها بتول سلطانی دیگر به سویت سرازیر خواهند شد. وی افزود: راستی کسی در شورای رهبریت هست که بعد از من هنوز به تو اعتمادی داشته باشد؟ گمان نکنم!!
بنیاد خانواده سحر، اربیل، دهم ژوئن 2008