مجاهدین، تصویری که آرام محو می شود
چرا باید در عصر تحولات دموکراتیک و دوران عبور از ستیزه جویی – خشونت و ترور راهی و مسیری را اتخاذ کنیم که جز ایزولاسیون و منزوی شدن را برای ما به ارمغان نمی آورد؟‼
تا کی باید رهبران مجاهدین از حیله های تبلیغاتی و شیوه های ماکیاولیستی و نابخردانه جهت وارونه سازی حقایق و واقعیات بهره ببرند؟
پر واضح است خانم امیری خواهر دلسوز آقای علیرضا امیری که برادرش نه سال است تحت اسارت رهبران مجاهدین قرار دارد همانند سایر اعضای خانواده های عضو انجمن نجات که عزیزان و بستگان دلبندشان سالهاست در اسارت تروریست های مجاهدین در بیابانی بد آب و هوا و در محیطی کاملا نامساعد و شرایطی سخت بسر می برند در تلاشی مدام و مستمر جهت رهایی او خواهد کوشید و ماهیت بیرحم و بی احساس رهبران مجاهدین را نزد ارگان های جهانی ذیربط و نهادهای حقوق بشری بین المللی آشکار خواهد نمود.
مشخص است علیرغم تبلیغات پر سر و صدا و دروغ پردازی نابخردانه ی رهبران مجاهدین سرانجام واقعیت و حقایق همچون طلوع خورشید ذهن های جستجوگر و حقیقت یاب را تحت تاثیر قرار داده و رسوایی و بد نامی رهبران مجاهدین را بیش از پیش سبب خواهد گردید.
خانم امیری در نامه ی خویش به شرایط دردناک و تلخی اشاره دارد که در مناسبات حاکم بر تشکیلات مجاهدین جاری و ساری ست. شرایطی سرشار از تنگنا و ویرانگر و محدودیت های دهشتناک و ضد دموکراتیک تشکیلاتی که بر نیروهای دربند و از جمله برادرش اعمال می گردد. وضعیتی که در آن نیروی تشکیلاتی و تحت اسارت رهبران مجاهدین از هیچ امکانی برای تماس با اعضای خانواده خویش برخوردار نیست هر چند سالها حتی از داشتن یک تماس یا مکاتبه با اعضای خانواده اش نیز محروم باشد.
چنین وضعیت تاثر انگیز در جوامع کنونی ودر ذهن انسان مدرن هیچ توجیه منطقی یا انسانی و اخلاقی نداشته و نخواهد داشت.
از نظر خانم امیری دنیای مجاهدین دنیایی ست سخت و پرمشقت و لحظات سرشار از رنج و پیچیدگی ست که تا اعماق وجود انسانهای تحت اسارت رهبران مجاهدین و نیز برادرش چنگ انداخته است. این موضوع برای خانم امیری و همه ی اعضای خانواده های عضو انجمن نجات براستی آزار دهنده است.
خانم امیری از زاویه جدیدی به دنیای مجاهدین می نگرد که در آن تصویر مجاهدین در طی زمان کمرنگ و کمرنگ تر و بتدریج محو می شود. او معتقد است : … سازمان مجاهدین خلق به فرقه تروریستی رجوی تبدیل شده است. چرا که اگر هم از لیست تروریستی خارج شود باز هم تروریست باقی می ماند چون عاطفه و شخصیت تمام افراد در بند اشرف را ترور کرده است. آنها با شست و شوی مغزی و یا سرکوب احساسات و عواطف انسانی آیا می توانند از آزادی صحبت کنند و یا خود را حامی حقوق بشر بدانند .
و تاکید می کند : دوران اینگونه حیله و نیرنگ ها به سر آمده است و حنای شما دیگر برای کسی رنگی ندارد. این دروغ ها فقط به درد افراد مستقر در اشرف می خورد که از دنیای بیرون بی اطلاعند.
با امید به اینکه رهبران مجاهدین بیش از این در برابر واقعیات زندگی و خواسته ی مشروع خانواده ها به واکنش های هیستریک و بیمارگونه روی نیاورده و هر چه زودتر زمینه ی بازگشت انسانهای تحت اسارت خود را به آغوش خانواده هایشان مهیا سازند.
آرش رضایی
مسئول انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی
29/4/1387
به نام خدا
با سلام خدمت برادر عزیزم علیرضا
امیدوارم که حالت خوب و در زیر سایه خداوند متعال خوب و سلامت باشی. علیرضا جان دلمان برایت خیلی تنگ شده است چون سالهاست که از تو دوریم. در خرداد سال 79 بود که تو عازم ترکیه شدی و قرار بود که بعد از سه ماه برگردی. این سه ماه به نُه سال تبدیل شده است و ما هنوز چشم به راهت هستیم که شاید از تو نامه و یا یک تماس داشته باشیم. من این نامه را از تهران برایت می نویسم و واقعاً جایت خیلی خالی است همه ی افراد خانواده از جمله پدر و مادر سلام مخصوص برای پسر دلبندشان دارند و از راه دور صورت ماهت را می بوسند.
علیرضا جان باز ذکر می کنم که این چندمین نامه است که برایت می نویسم و خواسته ام را بیان می کنم ولی سکوت سازمان و پاسخ ندادن به خواسته های من ، نه تنها مرا دل سرد نمی کند بلکه مرا مصمم تر می کند و به من این اطمینان را می دهد که علیرضا به زور رهبران فرقه مجاهدین تحت سیطره آنها قرار دارد و از خود اراده ای ندارد که بخواهد به نامه های من جواب دهد.
این چه سازمانی است که افراد آن باید از دنیای مدرن بیرون بی اطلاع باشند و از حق و حقوق خود محروم. چرا باید از شنیدن صدای برادرم محروم باشم چرا باید از دیدن برادرم بعد از نه سال محروم باشم. چرا برادرم نمی تواند آزادانه با خانواده ی خود تماس داشته باشد و سازمان مجاهدین خلق به فرقه تروریستی رجوی تبدیل شده است. چرا که اگر هم از لیست تروریستی خارج شود باز هم تروریست باقی می ماند چون عاطفه و شخصیت تمام افراد در بند اشرف را ترور کرده است. آنها با شست و شوی مغزی و یا سرکوب احساسات و عواطف انسانی آیا می توانند از آزادی صحبت کنند و یا خود را حامی حقوق بشر بدانند.
در برنامه تلویزیونی مجریان فرقه رجوی اینگونه بیان می کنند که بعد از تماس افراد سازمان با خانواده هایشان رژیم خانواده های آنها را مورد آزار و اذیت قرار می دهد و واقعاً دلم میخواهد بدانم کدام یک از این افراد با خانواده های خود تماس داشته اند و رژیم خانواده های آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده است.
دوران اینگونه حیله و نیرنگ ها به سر آمده است و حنای شما دیگر برای کسی رنگی ندارد. این دروغ ها فقط به درد افراد مستقر در اشرف می خورد که از دنیای بیرون بی اطلاعند.
امیدوارم که به خواسته ام جواب دهید. چون خواسته ی من یک خواسته ی مشروع و حق خانواده ی من است که با برادرم بتوانیم از طریق تلفن صحبت کنیم و برای رهایی برادرم علیرضا از چنگال فرقه ی رجوی دست از مبارزه بر ندارم و به تمام مراجع بین المللی مراجعه خواهم کرد.
علیرضا جان امیدوارم که تو هم برای زندگی خود تصمیم بگیری. چون در آنجا ماندن مانند مرگ تدریجی است. ما همگی تو را دوست داریم و منتظر برگشتن تو به آغوش خانواده هستیم.
به امید دیدار خواهرت فاطمه
امیری
رونوشت :
1- دیده بان حقوق بشر دفتر واشنگتن – نیویورک – لندن – پاریس
2- عفو بین الملل دفتر واشنگتن – نیویورک – لندن – پاریس
3- کمیته جستجوی بین الملل صلیب سرخ
4- دفتر انجمن نجات آذربایجان غربی