دلقک بازی های عصبی رجوی ضد بشر در آستانه سقوط بازداشتگاه بدنام اشرف و حرکت دادگاههای عراق
مسعود خدابنده، چهارم اوت 2008
امروز دوستی مطلب شورای جهل و جنایت رجوی را بعنوان آخرین دلیل بر اعلام دیوانگی رسمی دلقک رجوی معلوم الحال و مجهول المکان را گوشزد کرد.
جالب است اطلاعیه ای که در آن از امریکا تشکر شده، تحت نام شورای ملی مقاومت آورده شده که اگر در امریکا خودتان را عضو آن قمداد کنید به جرم حمایت از تروریسم توقیف می شوید.
جهت توضیح خدمت دوستان بگویم که اخیرا دعوتی شده بود که در کنگره امریکا صحبت کنم. با توجه به صحبت هایی که با مقامات امریکا شد بهتر دیدند که بخاطر سابقه ای که در یک گروه تروریستی داشته ام و بخاطر رابطه ای که ده سال قبل با گروه خاک بر سر رجوی داشته ام اقدام به گرفتن ویزا قبل از مسافرت بکنم.
با توجه به زمان برگزاری جلسه نیاک در کنگره و فرصت کمی که بود قرار شد صحبت های من به زمان دیگری در آینده نزدیک موکول گردد و بنابراین در آن جلسه شرکت نکردم. جلسه با شرکت نمایندگان کنگره برگزار شد و گزارشی هم تهیه شد. سخنران اصلی هم ژنرال گارنر بود که احتمال استفاده سازمان سیا از فرقه بدنام رجوی را به نفع امریکا نمی داند و گزارش آن را به انگلیسی می توانید در لینک زیر ببینید.
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=4898
بنده هم اتفاقا در همین ایام در جلسه ای در برنامه تلویزیونی با نماینده مجلس بریتانیا، جورج گالوی، در مورد وضعیت فرقه صحبت کردیم که آن هم پخش هم شد که باز ویدئوی آن را در لینک زیر می توانید مشاهده کنید:
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=4907
و باز اتفاقا در یک جلسه با حضور مقامات امریکایی و بریتانیایی شرکت کردم که خوب آنها خصوصی تر بودند و طبعا مسائل جدی تری همچون چگونگی برخورد نیروهای عراقی با زندانیان بازداشتگاه اشرف مطرح بود و این که چطور می توان حقوق بشر این بازداشتی ها را تضمین کرد. الان هم در حال جمع و جور کردن کارهایم برای یک جلسه دیگر در بغداد هستم که باید کارهای موجود را با مقامات عراقی حل و فصل کنیم.
در رابطه با آمریکا هم باید مختصر بگویم که قبلا هم طبعا ترددات به واشنگتن داشته ام و در آینده هم خواهم داشت (مگر ما رجوی و زن شریف!! اش هستیم که زجه بزنیم دم درب ساختمانهای این و آن و باز هم کسی راه ندهد؟ وقتی هم که می رویم نه کسی جلویمان استخوان پرت می کند و نه کسی از ما میخواهد که فلان و فلان کار را برایش بکنیم. احتراممان هم دست خودمان است و نه صاحب خانه. خدا را شکر ده سال قبل راهمان را از حرامی های صدام و همپالگی هایش جدا کردیم) و مشکل فنی (همانطور که برگزار کنندگان جلسه اعلام کرده اند) رابطه قبلی من با گروه تروریستی مجاهدین رجوی هم همیشه طبق روال معمول از طریق سفارت امریکا در لندن حل می گردد.
البته شما شوق و ذوق رجوی معلوم الحال و مجهول المکان در مورد ممنوع الورود بودن من به امریکا را هم بگذارید پیش بقیه و ادامه اطلاعیه هستریک دلقک تروریست که نه سرش به تهش می خواند و نه حتی یک پاراگراف حرف غیر دروغ و دغل در آن می توان یافت. همینقدر خدمت دوستان بگویم که تابحال هیچ مقام امریکایی و یا اروپایی و یا عراقی و یا… (از پلیس و نیروهای انتظامی بگیر تا سیاستمدار و تحلیلگر جدی و دولتی) جز در مورد سابقه من با گروه تروریستی رجوی در سالهای نود و قبل از آن به هیچ وچه و در هیچ زمینه دیگری نه سوالی کرده و نه خدای ناکرده تهمتی زده است. این لکه ننگ حضور اشتباهی در کنار رجوی ضد بشر هم الحمد الله کم کم دارد با اتکا به فعالیت های حقوق بشری سالهای اخیر زدوده می شود.
خداوند از سر تقصیرات همه بندگانش (بخصوص آنهایی که سرشان کلاه رفت و رجوی آنها را بعنوان سربازان یک بار مصرف و غیر خودی به صدام فروخت) بگذرد.
ولی تا جایی که به پیر دلقک فرقه، رجوی بی وطن بر می گردد:
آخر بدبخت فراری!
ترسوی بزدل!
ننگ هر چه انسان و انسانیت است!!
ننگ ایران و ایرانی!!
هرزه عقده ای (به معنی واقعی کلمه)!
گیرم که واقعا هم حرف تو درست بود و روزی من را به امریکا ممنوع الورود کنند (به هر دلیلی و به هر شکلی).
بیچاره آخر این هم شد حرف که تو بزنی؟ همه کشتار های شیعیان و اکراد عراقی را براه انداختی که با من سرشاخ شوی که الان جیغ بنفش می کشی؟
خاک بر سر فراری مگر طی بیست و پنج سال گذشته این بچه ها را آورده بودی در عراق که ضد کشورشان با صدام همکاری کنند که من را به آمریکا راه ندهند؟
به خدا قسم که هر خنگ و خپلی که دور و بر تو نشسته باشد و این اطلاعیه ات را بخواند و هنوز اینقدر غیرت در خودش نیابد که بتواند جور و پلاسش را بردارد و از فرقه ات فرار کند حقش است رهبرش همین توی دلقک باشی. بماند لای دست تو و زن شریف!! ات. خوراک راست ترین جناح های جنگ طلب و ضد بشر.
بد بخت حرام زاده سیاسی! مگر تو بچه های مردم را به وسوسه جامعه بی طبقه توحیدی و هزار مزخرف دیگر به صدام نفروختی؟ الان چه شده که همه آنها را فراموش کرده و پاچه شلوار من (و دیگر دوستان نجات یافته از جهنم فرقه) را گرفته ای (آن هم به این صورت مضحک و خنده دار و با هیستری دلقک معابانه ات!).
بزدل هرجایی، (باز هم به معنی دقیق کلمه) تو و آن زن شریف!! ات پنچ سال گذشته را چه غلطی کرده اید که الان اصلا حق حرف زدن در کسوت آپوزیسیون داشته باشید؟ یک نمونه. یک حرکتت را نشان بده که به نفع جمهوری اسلامی و حکومت فعلی ایران تمام نشده باشد ولد صدام و صدامیان!!
و واقعا خاک بر سر آنهایی که از زور بی وسیلگی این پنج سال نان توی بی وطن ضد بشر و در عین حال هرزه و ترسو را دادند که به همین روزی برسند که الان رسیده اند.
بگذریم.
بنظر می رسد فشار انحلال کمپ اشرف و روبرو شدن قریب الوقوع رجوی با دادگاههای عراقی به اتهام جرایم جنگی و جنایات ضد بشری کار خودش را کرده و دلقک رجوی را به این نقطه واقعا اسفبار کشانده باشد.
به امید روزی که بازداشتگاه بدنام اشرف منحل شود (که بنظر می رسد بحث هفته ها باشد و قطعا دور نیست) و روزی که سر دلقک فرقه بدنامان را در دادگاه ببینیم.
و البته:
این هنوز از علائم سحر است
باش تا صبح دولتت بدمد
مسعود خدابنده،
چهارم اوت 2008