(وارونه نگاری های سازمان مجاهدین خلق ایران)
آقای مهدی خوشحال عضو جدا شده سازمان مجاهدین خلق که تبعه آلمان می باشد به منظور کمک به خانواده های اسیران ذهنی و عینی در قرارگاه اشرف، از مدتها قبل از تشکیل بنیاد خانواده سحر، در بغداد مستقر گردیده است.
وی طی نامه ای به بنیاد خانواده سحر درخصوص وارونه گویی سازمان مجاهدین خلق در خصوص دستگیری خودش و آقای علی اکبر راستگو، دیگر تبعه آلمان، در بغداد توضیحاتی داده که عینا در زیر از نظرتان میگذرد
اخیرا مطلع شدم سفر آقای مسعود خدابنده و خانم آن سینگلتون به آمریکا، که به دعوت کنگره این کشور صورت میگرفت، به دلیل سوابق عضویت آنان در سازمان مجاهدین خلق با مشکلاتی روبرو شده و جالب اینکه شورای ملی مقاومت (ویترین خارجی پسند سازمان مجاهدین خلق) در این خصوص اطلاعیه ای داده و از این بابت ابراز خرسندی نموده است. از آنجا که من هم مورد مشابهی در عراق داشتم که سازمان مجاهدین خلق به همین منوال به دلیل بی آبرو بودن خودش ابراز خوشحالی نموده بود لازم دانستم نامه زیر را برایتان بنویسم. روز پنجشنبه 27 تیرماه سال جاری، پایگاه اینترنتی سازمان مجاهدین خلق موسوم به همبستگی ملی، خبر تحریف شده ای را از قول مجله آلمانی اشپیگل، منتشر کرد. خبر آن قدر با ضد و نقیض و دست و پا شکسته و البته با تحریفات عمدی بسیار تنظیم شده بود که لازم ندانستم در این رابطه توضیحی بدهم تا اینکه مورد آقای خدابنده و خانم سینگلتون پیش آمد که من هم موارد زیر را جهت اطلاع هموطنان و خانواده ها توضیح میدهم.
1- موضوع حضورم در بغداد که مدت مدیدی است ادامه دارد یک واقعیت است اما عمد داشتم ارائه گزارش کارم را به فرصتی مناسب، یعنی بعد از حصول نتایج مطلوب برای خانواده ها، موکول کنم.
2- این که در بغداد مرا به همراه یک نفر دیگر، دستگیر و زندانی کرده اند صحیح است، اما لازم به ذکر است که پلیس عراق ما را به جرم عضویت در سازمان مجاهدین خلق و به ضن این که جهت اقدام به جاسوسی از قرارگاه اشرف خارج شده ایم بازداشت نمود و تحت بازجویی قرار داد.
3- در حین بازجویی، وقتی مقامات عراقی به ماهیت اصلی و نوع فعالیت مان پی بردند و بالاخره برایشان ثابت شد که سالهاست از سازمان جدا شده و به فعالیت برای خانواده ها مشغول هستیم، پس از عذرخواهی و ابراز شرمساری، ما را به منطقه سبز انتقال داده و ترتیب ملاقات مان را با مقامات آمریکایی و مراجع حقوق بشری دادند.
4- در طی روشنگری مان نزد مقامات عراقی و آمریکایی و مراجع بین المللی حقوق بشری، آنان با شنیدن انبوه نقض حقوق بشر، سرکوب، زندان، شکنجه، شستشوی مغزی و اعمال خشونت در روابط درونی سازمان، متحیر و شگفت زده شده و مراتب قدردانی شان را از ما نسبت به اطلاع رسانی در خصوص مناسبات داخلی سازمان ابراز داشتند.
5- طی این مدت با کمک مقامات و نهادهای حقوق بشری، چندین شکایت از جانب خودم و دیگران علیه رهبران سازمان اقامه نموده و حتی حکم جلب تعدادی از سران سازمان را از دادگاههای عراقی گرفته ایم.
6- هم اکنون نیز در بغداد مستقر بوده و به فعالیتهای بشردوستانه خود در راستای اهدافی که برای آن به عراق نقل مکان کرده ام تا رسیدن به نتایج حقوقی از پیش تعیین شده ادامه خواهم داد.
7- مشروح گزارش فعالیتهای حقوقی خودم را در بغداد در فرصتی مناسب به اطلاع هموطنان و خانواده ها خواهم رساند.
لازم به ذکر است که امثال من و آقای راستگو و آقای خدابنده و خانم سینگلتون باید همچنان چوب بودن با سازمان مجاهدین خلق حتی سالها بعد از جدایی را بخوریم و مضحک اینست که سازمان مجاهدین خلق این مشکل که صرفا به خاطر فرقه تروریستی بودن سازمان بر ما تحمیل شده را به حساب پیروزی برای خودش گذاشته و ابراز خوشنودی و رضایت هم میکند.
در برخورد با مقامات عراقی و آمریکایی در عراق اگر چه برایشان مسجل شده بود که ما از سازمان جدا شده ایم ولی بر این باور بودند که یک فرقه تروریستی استحاله پذیر نیست و تأثیرات مخرب ذهنی آن بر روی اعضا و پیروانش بسادگی از بین نمیرود. از نظر آنان با هر کس که زمانی حتی کوتاه در ازمنه خیلی دور با سازمان مجاهدین خلق بوده است باید با احتیاط برخورد کرد. متأسفانه امثال ما باید تاوان یک اشتباه جدی در گذشته خود را تا سالیان سال بپردازیم. البته به عقیده من این تاوان در برابر تاوانی که می بایست در برابر ملت ایران بخاطر سالها خدمت به دشمن متجاوز به خاک میهن می پرداختیم هیچ است.
از آنجا که در پایگاه اینترنتی خبرگاه، من را منسوب به بنیاد خانواده سحر در بغداد دانسته اند، ترجیح دادم این نامه را برای شما بفرستم و درخواست نمایم تا نسبت به درج آن در سایت خود اقدام فرمائید تا حرف سایت مربوطه هم درست از آب در آید!
مهدی خوشحال – بغداد
15 مرداد 1387