موضوع تحویل پادگان موسوم به اشرف، محل استقرار ارتش موسوم به آزادیبخش ایران، وابسته به سازمان مجاهدین خلق ایران، به دولت عراق موجب واکنشهایی از جانب مجاهدین خلق مستقر در امریکا و اروپا شده است. تظاهرات و تحصنهای طولانی و بزرگ به همین علت از سوی مجاهدین برگزار شده و می شود.
از سوی برخی سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی نیز در اعتراض به تحویل پادگان اشرف به ارتش عراق توسط نیروهای امریکایی اعتراضهایی صورت گرفته است. از جمله سازمان مورد علاقه من، سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت در اعلامیه مورخ 11 سپتامبر خود یاد آور شده است: " با انتقال این مسئولیت به دولت عراق، این نگرانی برای خانواده آنها و نیروهای مدافع حقوق بشر به وجود آمده است که مقامات عراقی بیش از پیش مجاهدین ساکن شهر اشرف را تحت فشار بگذارند و یا آنها را به جمهوری اسلامی تحویل دهند ".
به نظر من سازمان ما می بایست از مدتها پیش رسماً خواهان انتقال کنترل محل استقرار نیروهای مسلح سازمان مجاهدین خلق ایران، موسوم به "ارتش آزادیبخش ایران" به دولت قانونی عراق شده و از آن دولت رسماً تقاضا می کرد که در اولین فرصت آن را تعطیل کند و افراد مستقر در آن پادگان را به کمیساریای عالی پناهندگان وابسته به سازمان ملل متحد تحویل دهد. این که محل استقرار ارتش سازمان مجاهدین خلق "شهر اشرف" نامیده شود و از قشون مستقر در آن، که همواره برای حمله به کشور در حال آماده باش بوده اند، به عنوان "ساکنین شهر اشرف" نام برده شود، گمراه کننده است.
سازمانهای صلح دوست، سازمانهایی که علیه هرگونه قشون کشی نظامی هستند، سازمانهایی که درست کردن ارتش و تدارک حمله به کشور را، از هر نوع آن، رد می کنند، باید قبل از هر چیز خواهان برچیدن این پایگاه نظامی و پایان دادن به این روشهای "مبارزه" شوند.
سازمان ما در تمام اسناد رسمی و موضعگیریهای اصولی خود حمله به کشور عراق را نادرست خوانده و خواهان انتقال کامل حق حاکمیت عراق به دولت آن کشور بوده است. استواری بر این موضع اصولی با اعتراض یا ابراز نگرانی (آن هم از نوع بسیار عجولانه آن) با حمایت از حق حاکمیت دولت عراق و مخالفت با تداوم مداخله نیروهای نظامی امریکا و متحدین در امور داخلی عراق سازگار نیست.
احزاب کردستان عراق و گروه های شیعه مدعی بوده اند نیروهای مستقر در پادگان اشرف با ارتش صدام علیه آنان همکاری کرده و علیه حقوق بشر دست به جنایت زده اند. بنا به گزارش یونایتد پرس اینترنشنال وزیر دفاع عراق، ژنرال سنٌی، قدیر العبیدی، ارتش آزادیبخش را به ارتکاب جنایت متهم کرده است. این موضعگیری نشان می دهد که حتی گروه های پر نفوذ سنٌی نیز "ارتش آزادیبخش" مستقر در عراق را اخیرا به ارتکاب جنایت متهم کرده است.
پنتاگون، در زمان وزارت دونالد رامزفلد، بر خلاف وزارت خارجه امریکا، اعلام و اصرار می کرد، که نباید به سازمان مجاهدین فقط به مثابه "منابع اطلاعاتی" نگریست. زیرا چنانچه با توجه به سیاست حاکم بر ایران، چالشهای مسالمت آمیز ثمر ندهد، وجود چنین "ارتشی" بسیار مغتنم خواهد بود. وی مخالف برچیدن پادگان اشرف و تحویل پادگان به نیروهای عراقی و یا رسیدگی به اتهامهای گروه های مختلف عراقی علیه مجاهدین بود.
اما اکنون هم شرایط و هم سیاست پنتاگون به طور محسوس تغییر کرده است. فکر رامزفلدی نه تنها تسلط خود بر دستگاه حاکمه امریکا را از دست داده و در موضع ضعف و تدافع قرار دارد، برای این تغییر و تحول آماده می شود. دلیل نگرانی شدید مجاهدین از این تغییر و تحول سابقه ایست که آنها با گروه های ناراضی از صدام داشته اند.
آیا با انتقال مسوولیت کنترل محل استقرار ارتش مجاهدین به دولت عراق خطر تحویل اعضای ارتش آزادیبخش به دولت ایران افزایش می یابد؟ آیا با این انتقال خطر نقض حقوق بشر در مورد مجاهدین افزایش می یابد؟ برای هیچ کدام از این ادعاها یا پیش بینی ها دلایل واقعی وجود ندارد. سابقه نظامیان امریکایی در عراق در زمینه نقض حقوق بشر اگر بسیار شرم آورتر از هر نیروی دیگر نباشد، درخشان تر از ارتش عراق هم نیست. پراکندن این فکر که ارتش عراق کمتر از ارتش امریکا پایبند حقوق بشر است، با شواهد عینی، از جمله محاکمه صدام پشتیبانی نمی شود. دلایل اشاعه این تلقی در جای دیگر نهفته است. نتیجه عملی انتقال این مسوولیت به دولت عراق رها شدن نقشه تهاجم نظامی از راه عراق با پشتیبانی ارتش امریکاست.
رهبری مجاهدین از سوی گروه وسیعی از اعضاء و هواداران خویش متهم به نقض حقوق بشر در درون آن سازمان شده است، اما شایسته نیست رفع نقض حقوق بشر در درون ارتش آزادیبخش به خواسته اول بدل شود. علت مخالفت من این نیست که گزارشها در این زمینه با شواهد و مستندات کافی همراه نیست. دلیل این امنتاع این نیز نیست که تصور می رود پیش کشیدن موضوع نقض حقوق بشر در درون پادگان اشرف به نفع جمهوری اسلامی است. مسئله این است که هرگاه خواسته اصلی ما، به جای انحلال بلادرنگ ارتش آزادیبخش، به شعار رعایت حقوق بشر در درون این ارتش تنزل یابد، به این توهم دامن می زند که گویا با وجود ارتش آزادیبخش، امکان رعایت حقوق بشر در درون آن میسر است. چنین ادعایی دروغ محض و دامن زدن به توهم است. نه فقط ارتش آزادیبخش مجاهدین، بلکه هر تشکیلات نظامی، هر سازمانی که وظیفه خود را کسب قدرت از طریق کشت و کشتار انسانها قرار دهد، هرگز قادر نیست در درون خود موازین حقوق بشر و دموکراسی را رعایت کند
هر سازمان صلح دوست، هر نیروی طرفدار بسط جنبش مدنی، هر نیروی میهن دوست باید برچیده شدن پادگان اشرف و تحویل نیروهای مسلح مستقر در آن به کمیساریای عالی پناهندگان وابسته به ملل متحد را خواستار باشد و پیگیری این خواسته را پیگیری تا رسیدن به مقصود هرگز رها نکند. سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت از سال ها پیش تصریح می کرده است که هدف از تشکیل پادگان اشرف ساماندهی عملیات مسلحانه در داخل خاک ایران بوده است. سازمان ما همواره مخالف این کار بوده است. این موضعگیری عین صلح دوستی، دموکراسی خواهی و مقابله با تهاجم نظامی به کشور بوده است. امید و آرزوی صمیمانه ام این است که این موضع گیری با همین صراحت هم چنان ادامه یابد.
امیدوارم مجاهدین خلق نیز، حول این فکر متحد و یک پارچه شوند که به صلاح آنهاست که در اسرع وقت تحت نظارت کمیساریای عالی پناهندگان وابسته به سازمان ملل قرار گیرند و تمام آنان از حق پناهندگی کامل در اروپا، یا هر جای امن دیگری، برخوردار شوند. آنان، با ماندن در عراق، قطعا خطرات جانی مهلکی را از چند سو متحمل خواهند شد. حتی خطر وقوع یک فاجعه انسانی اصلا منتفی نیست.