آرش رضایی: ما به خوبی واقف هستیم که در مناسبات مجاهدین موارد نقض حقوق بشر به کرات اتفاق افتاده است برای مثال دوران چک امنیتی قتل، شکنجه و آزار جسمی و روحی نیروهای تشکیلاتی در شکلی سیستماتیک و کاملا بیرحمانه و خشن به اتهام های واهی در بازداشتگاهای مخوف قرارگاه اشرف در سال 73 روی داد که بسیاری از جدا شدگان از جمله شما شاهد عینی این رویداد تلخ بودید، مایلم تاکید کنم همه این موارد و رویدادهای زشت و دردناکی که در درون مناسبات مجاهدین تحت عناوین و توجیهات گوناگون و مضحک در قرارگاه اشرف و باقرزاده روی می داد حکایت تلخ و درخوری ست از بی اعتنایی به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر که در ماده 5 آن تصریح شده است: ” هیچکس را نمی توان شکنجه کرد یا مورد عقوبت یا روش وحشیانه و غیر انسانی و یا اهانت آمیز قرار داد. ”
متاسفانه رهبران مجاهدین بی آنکه اهمیتی به مواد منشور جهانی حقوق بشر قائل شوند به خود اجازه می دادند افراد تشکیلاتی را در شرایطی غیر انسانی و مغایر با شان و کرامت انسانی تحت شستشوی ذهنی و روانی قرار دهند تا در مسیر اهداف تروریستی خود از آنان بهره برداری کنند. یکی از روش ها و تکنیک های تحت انقیاد در آوردن افراد تشکیلاتی نشست هایی تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک بود که ماجراهای تلخی را برای ما تداعی می کند. آقای حاتمی شما چه نظری دارید؟
از سال 1374 نیز خاطرات تلخی دارم. ما را به اسم نشست رهبری به بغداد بردند محلی به نام بهارستان همان ساختمان اجلاس شورای ملی زمستان بود در همین زمان مسعود نشستهای وحشتناک موسوم به (حوض) را راه انداخته بود. بحث اینکه ما باید روی پای خودمان بایستیم و خودمان مخارج خودمان را در بیاوریم. ما نباید وابسته به هیچ ابرقدرتی باشیم و ما باید در استقلال کامل زندگی کنیم. اینجا بود که می گفت: یا باید ارتش را منحل کنیم و یا باید همه انقلاب واقعی کنند و ادعا داشت با انقلاب مریم ما از یک ابر قدرت هم قوی تر هستیم و خلاصه این بحثها حدودا یک ماه طول کشید اصطلاح حوض به این خاطر بود که سکوی نشیمن مسعود بالاتر بود و افراد در محوطه جلوی او می نشستند و مسعود افراد را تایید می کرد و این بازی همیشگی مسعود بود که همیشه آماده بخشش گناهان دیگران باشد. ولی خودش از همه کثیف تر و گناهکارتر بود زیرا او خیلی بی شرم و دریده خو و روباه صفت بود.
در نشست حوض بحث عملیات جاری یا جهاد اکبر مطرح شد و دوباره بعد از پذیرش این بحثها توسط افراد، مسعود یک به یک اسامی آنها را ثبت کرد و نام این نشست به حوض مشهور شد. نشست حوض نیز نمونه دیگری از شستشوی پیچیده ذهن و روان افراد در مناسبات مجاهدین بود. افرادی که هیچگونه خبری از تحولات جهانی نداشتند و هیچ کانال ارتباطی با بیرون از مناسبات مجاهدین برای آنان امکانپذیر نبود. حتی اجازه نداشتند به کانال های تلویزیونی عراق نیز نگاه کنند. فضایی کاملا اختناق آمیز و یکطرفه برای افراد پردازش شده بود. و ما در درون مناسبات واقعا یکطرفه تغذیه می شدیم. آیا ایجاد چنین شرایطی برای هر انسانی نمونه عینی نقض حقوق بشر نیست؟
ادامه دارد…
تنظیم از آرش رضایی