هیچ وقت،هیچ نوشته ای نمی تواند واقعیت ها و حقایق تلخ سرگذشت جداشدگان را به تصویر بکشد!چرا که برخی از وقایع دور از شان انسانیت و آزادگی بوده و برای هر عنصر انسانی نمونه های چنین وقایعی از هر زهری تلخ تر و یک عمر بر تاروپود اش خواهد بود!
با سقوط صدام حسین در آوریل 2003 و خلع سلاح سازمان مجاهدین درعراق، پادگان اشرف تحت اشغال نیروهای آمریکایی در آمده و یاس و سرخوردگی بر بدنه تشکیلات مجاهدین چیره شد.
اعضاء مجاهدین که پیش از سقوط صدام حسین نزدیک به 4000 نفر می شدند پس از تسلیم در برابر نیروهای آمریکایی، استراتژی مجاهدین و رهبری سازمان یعنی مسعود رجوی را نشانه رفته و سئوالات و ابهامات بسیار زیادی را پیش روی فرماندهان تشکیلاتی خویش قرار دادند.
فرار مریم رجوی و همراهانش از عراق به فرانسه و مخفی شدن مسعود رجوی از دسامبر 2003 پی آمد های جبران ناپذیری پیش روی مسئولان تشکیلات مجاهدین در عراق داشت.
اولین سری از اعتراضات به وضعیت نابسامان و شکست خورده مجاهدین، از سوی اعضاء قدیمی سازمان صورت گرفت.اغلب نشست های تشکیلاتی به جار و جنجال و زد و خورد فیزیکی منجر و منتهی می شد.درچنین شرایطی نیروهای جدید الورود نیز به اعضاء قدیمی پیوسته و با تشکیل محافل نیرویی مشترک، به فکر چاره جویی و بدنبال موقعیت جدید بودند.اشرف و عراق جایی برای ماندن نبود!
با شروع نشست های تشکیلاتی "چرا لحظه طلایی دستگیر نشد!؟" و بلا جواب ماندن بسیاری از سئوالات و ابهامات، نیروهای خسته و به بن بست رسیده، با مشاهده نیروهای آمریکایی خود را به آنان رسانده و درخواست پناهندگی کرده و به مقر نیروهای آمریکایی می رفتند.
با افشا گری افراد جدا شده از مجاهدین و بیان واقعیت های پنهان شده درون تشکیلات به نیروهای آمریکایی و در معرض خطر قرار داشتن تعدادی از اعضاء ناراضی، نیروهای آمریکایی تصمیم گرفتند که یک کمپ پناهندگی تحت عنوان" تیف" که بعد ها به" تیفپ" تغییر نام پیدا کرد،در ضلع شمالی پادگان اشرف و در کنار محل استقرار خود تاسیس کنند.این خبر توسط مجاهدین مهر و موم شده و تا مدت ها پس از آن به اطلاع اعضاء مجاهدین نرسید.با اینحال نزدیک به 50 نفر تا ژوئیه 2004 از پادگان اشرف فرار کرده و خود را به کمپ جدا شدگان "تیپف" رسانده و از نیروهای آمریکایی درخواست پناهندگی کرده بودند.همزمان تعدادی نیز از سیم خاردار اطراف پادگان اشرف فرار کرده و خود را به ایران و سایر کشورها رساندند.
نیروهای ارتش آمریکا با درخواست کمک از "اف.بی.آی"و "سی.آی.ا"از چند ماه قبل در صدد تعیین موقعیت قانونی اعضاء تشکیلات مجاهدین در عراق بودند و اولین مصاحبه نیروهای آمریکایی با تک تک اعضاء در سالن نشست عمومی(محل نشست های عمومی مسعود و مریم رجوی با اعضاء سازمان) انجام گرفت و پس از اولین بررسی ها در روز دوشنبه 26 ژوئیه موقعیت "حفاظت شده" به مجاهدین اعطاء شد.
اما پیش از این تاریخ، واقعه 17 ژوئن و خودسوزی های تشکیلاتی مجاهدین در فرانسه و سایر کشورها و همچنین تحقیقات جدید مامورین آمریکایی و اعمال تروریستی گذشته مجاهدین باعث شد که یک سری مصاحبه های اختصاصی با تمامی اعضاء مجاهدین در خارج از پادگان اشرف و خارج از هژمونی مجاهدین انجام گیرد.همین عامل باعث شد که بسیاری از افراد مصاحبه شونده، حین مصاحبه از نیروهای آمریکایی درخواست پناهندگی کرده و هرگز به پادگان اشرف بازنگردند.
بوجود آمدن چنین لحظاتی برای جدا شدن از سازمان مجاهدین نشان می داد که تشکیلات مجاهدین هرگز فرصت دموکراتیک برای جدا شدن افراد خود ایجاد نکرده و در مبانی تشکیلاتی خود به چنین رویکردی احترام قائل نیست.
با افزایش تعداد افراد جدا شده از مجاهدین، نیروهای آمریکایی کمپ های پناهندگی را افزایش داده و از جداشدگان استقبال کردند.
با اینکه افراد جداشده از مجاهدین با استقلال عمل بیشتری نسبت به قبل برخوردار بودند، بسته بودن درب کمپ به دنیای آزاد نیز آنان را رنج داده و با نشان دادن اعتراضات خود به نیروهای آمریکایی در صدد راهی برای برون رفت از بن بست موجود بودند.
چشم انداز تاریک عراق و شرایط سخت زندگی در کمپ نیز عامل بسیار موثری بود که باعث می شد این اعتراضات دامنه دار شده و هر از گاهی بصورت جمعی نشان داده شود.
با شروع ضیافت های شام و نهار مجاهدین با نیروهای آمریکایی و تبلیغات منفی مجاهدین بر علیه نیروهای جدا شده،روزگار بسیار سختی در برابر آنان قرار گرفت.
نیروهای جدا شده بدنبال آزادی و خروج از عراق بودند و اولین اعتراضات در اواخر سال 2003 از طرف نیروهای آمریکایی با شدت بسیار زیادی سرکوب شد.نیروهای آمریکایی با الگو برداری از زندان گوانتانامو و ابوغریب نیروهای معترض را در سرمای سوزناک زمستان عراق لخت کرده و بسیاری را تا 40 روز در زندان انفرادی محبوس کردند.تعدادی اعتصاب غذا کرده و به بیمارستان ارتش آمریکا منتقل شدند و در نهایت با واماندگی نیروهای آمریکایی در برابر نیروهای معترض و جداشده ازمجاهدین به آنان امکانات صنفی بیشتری را ارائه دادند تا موقتا آنان را وادار به سکوت کنند.
تا پایان زمستان 2004 نزدیک به 500 عضو جداشده از مجاهدین در شرایط بسیار سخت و طاقت فرسای کمپ تیپف زندگی میکردند.در طی این مدت فرارهای بسیاری از کمپ تحت حفاظت نیروهای آمریکایی سازماندهی و صورت گرفت که بسیاری از افراد دستگیر شده و مجددا به کمپ تیپف بازگردانده شدند.تعدادی زخمی و برخی نیز که موفق به فرار شده بودند به سرنوشت نامعلومی در عراق جنگ زده دچار شدند که تاکنون هیچ خبری از آنان در دسترس نیست.
نیروهای آمریکایی حکم تیر داشته و بسمت افراد فراری از کمپ تیپف تیراندازی می کردند.
با اینکه وعده های بسیاری از طرف مقامات آمریکایی به اعضاء جدا شده از مجاهدین داده شده بود، سیاست مشخصی در قبال افراد جدا شده که استاتوی آنان را تعیین تکلیف کند وجود نداشت.
برخی از جداشدگان در کمپ تیپف برای نیروهای آمریکایی کار کرده و ساعتی یک دلار مزد دریافت میکردند و برخی دیگر کار کردن را تحریم کرده بودند.
با رونق گرفتن کمپ در اواخر سال 2004، امکانات رفاهی بیشتری نسبت به قبل نصیب افراد شد.چادرهای بزرگتر، کولرهای گازی در فصل گرما،حمام 5 دقیقه ای هر 3 روز یک بار،افزایش ساعت هواخوری به یک ساعت در روزو همزمان ایجاد امکانات ورزشی در همان ساعت،افزایش سهمیه آب خوردنی تا 3 لیتر در روز،تلویزیون و دی وی دی از الطاف نیروهای آمریکایی به جداشده ها بود.اما ایزولاسیون افراد،زندان انفرادی،عدم رسیدگی به شکایات،شلیک کلت های الکتریکی شوک دهنده در برابر اعتراضات و حمله گروهی نیروهای آمریکایی به تک نفر معترض و بخط کردن و آمارگیری 5 بار در روز(2بار در نیمه شب) نوش جان کردن امکانات بیشتر را زهر مار می کرد.
تا اینکه بالاخره پای صلیب سرخ جهانی و سازمان حقوق بشر عراق به درون کمپ باز شد و پس از آن گروه گروه از جداشدگان به سمت کشوری که سالیان متمادی با آن جنگیده بودند روانه شده و به زندگی عادی خویش بازگشتند.جمهوری اسلامی ایران عفو عمومی را شامل حال آنان کرد.اولین سری ازجداشدگان با وساطت صلیب سرخ جهانی در تاریخ 20 دسامبر 2004 به ایران رفتند.و پس از آن در ماه ها و سال های بعد چندین گروه دیگر از جداشدگان که در مجموع نزدیک به 500 نفر میشدند به ایران بازگشتند.
اما تعدادی قریب به 220 تن از افراد جدا شده که در کمپ تحت حفاظت نیروهای آمریکایی باقی مانده و به ایران نرفته بودند، سرانجام در زمستان سال 2008 و با باز شدن درب کمپ تیپف با خروج اجباری مواجه شده وتوسط نیروهای ارتش آمریکا بدون هیچ دلیل قانونی و انسانی از کمپ بیرون رانده شدند.این افراد ماه ها در شهرهای جنگ زده و بحرانی عراق و در هوای بسیار سرد آنجا بدون هیچ گونه هزینه و سرپناهی سرگردان شدند.شهرهای سلیمانیه، اربیل و سپس ترکیه و یونان یادآور خاطرات تلخ و آوارگی آنان است.حسن میرزایی در آب های رودخانه مرزی بین عراق – ترکیه و حسن نعمتی در آب های یونان غرق شده و با زندگی آزاد وداع کردند.
برخی به ایران رفته و تعدادی دیگر خود را به کشورهای اروپایی رساندند تا دنیای آزاد را لمس کرده و زندگی جدیدی را بنانهند.
امروز یک سال است که از بسته شدن کامل کمپ تیپف می گذرد و عکس های زیر گواهی گوشه ای از تاریخچه جداشدگان از مجاهدین در کمپ تیپف است.