بتاریخ 21 فوریه 2009 یک نشست 6 ساعته با حضور اعضاء با سابقه جدا شده سازمان مجاهدین خلق ایران که اکثر حضار، اخیرا از عراق و از اسارت فرقه مجاهدین ازاد شده و وارد کشورهای اروپایی شده اند آقای منصور نظری: امروز که همین آقای مسعود و مریم رجوی میگویند که استرداد به ایران جنایت بر علیه بشریت است، خودشان سالیان سال همین عمل را انجام میدادند و نفرات را به زور به ایران میفرستادند از جمله زندانیان مجاهد ابو قریب را با اسرای عراقی با دولت ایران مبادله مینمودند کسانیکه میخواستند از سازمان جدا شوند را مانند سعید نوروزی و…….به علت اینکه میخواستند وانمود کنند که در درون سازمان مخالف ندارند را، کشتند. این ادعا که اینها میگویند که نفرات را مخیل به ترک اشرف میکنند دروغ محض است…….. سازمان مجاهدین درون و بیرونش دو دنیای متفاوت است.
خانم مریم رجوی پس از ترک نفرات و رفتن انها از اشرف به کمپ تیف در پیامش گفت که دشمن نه در تهران و نه در پاریس بلکه در کنار شماست.
من از زمانیکه وارد دنیای ازاد شدم متوجه شدم که در چه جهنمی زندگی میکردم و اکنون اعمال وحشیانه انها را بیشتر درک مینمایم و وقتیکه پیام انها را میشنوم متوجه میشوم که چقدر نیرنگ و فریب در پیامشان است. ادم در دنیای ازاد انزجارش از این فرقه بیشتر میشود.
آقای محمد رزاقی از اعضاء با سابقه سازمان مجاهدین: بنا به قانون آقای رجوی، "مجاهد ملآقاتی نداریم"، قانونی که آقای رجوی ابداع کرده بود که هیچ فردی حق ملآقات خانواده اش را در داخل مجاهدین ندارد. اکنون چه شده که آقای رجوی حامی روابط و عواطف خانوادگی شده…….. در مهر ماه 82 بعد از سقوط صدام مسئولین سازمان یکمرتبه غافلگیر شدند چونکه با یک پدیده جدیدی مواجه شدند بنام خانواده و بدلیل اینکه نمیخواستند که خانواده ها به داخل پادگان بیایند به همین دلیل گفتند که اینها رژیمی هستند و از امریکاییها خواستند که این خانواده ها را دستگیر نمایند سپس امریکاییها اینها را دستگیر نمودند که پس از چند ساعت امریکاییها فهمیدند که اینها خانواده های قربانیان فرقه مجاهدین هستند که متعاقبا خانواده ها را ازاد کردند……. در واقع امریکاییها، ملآقات خانواده ها را به مجاهدین تحمیل کردند…… مسئولین مجاهدین از نفراتی که خانواده اشان را ملآقات کرده بودند فیلم برداری کردند و به نفرات گفتند که در جلوی دوربین اعتراف نمایند که این خانواده هایی که به دیدن انها امده بودند، خانواده انها نیستند بلکه مزدوران وزارت اطلاعات هستند………… مجاهدین علم کردند که ملآقات تکی نداریم و نمیتوانیم داشته باشیم. چرا؟ یکی از بعد خانواده است. دیگری از بعدی که سازمان در خارج این را عکس گفته………. چرا میترسند که افراد بتنهایی با خواهر و مادرشان ملآقات کنند اگر نمیترسند که انقلابشان سوراخ شود!!!!……. مسعود رجوی همیشه میگفت که یک پدیده را میخواهید بشناسید همیشه از ان فاصله بگیرید اکنون که ما فاصله گرفتیم میفهمیم که چه جنایاتی شده. مطمئنم که خانواده هایی که اخیرا با مشکل مواجه شدند 90 در صد ان مقصر مجاهدین هستند. اگر شما ریگی در کفشتان نیست چرا نمیگذارید که نفرات بروند در خارج از قرارگاه با خانواده های خود ملآقات کنند……… تا دیروز میگفت که خانواده کانون فساد است، خانواده آخوند یونسی است……… اکنون میگوید خانواده عزیز است!………
آقای عباس صادقی از اعضاء سابق سازمان مجاهدین: ارتباط با خانواده ممنوع بوده، تماس با خانواده جرم بوده اکنون که شرایط عراق تغییر کرده به یک سری ملآقات اجباری تن داده اکنون که شرایط عوض شده پرچمدار تغییر کرده. این نفراتی که اخیرا برای ملآقات امدند در ارتباط با سازمان میباشند………….. از جمله یکی از انها با اسدالله مثنی که از شکنجه گران سازمان بوده اجازه ملآقات خواسته ولی با این حال به وی اجازه ملآقات در بیرون از قرارگاه نمیدهند از چه چیزی میترسند!؟………
آقای حامد صراف پور از اعضاء با سابقه و قدیمی سازمان اثار جنایات و وحشی گریهای سازمان را که تاکنون این جنایات توسط تعدادی از زنان از اسارت سازمان گریخته شده، افشاء شده، وی با توجه به مشاهدات عینی خود از این جنایات، بطور مفصل این جرائم را مورد بحث قرار داد و از جمله توضیح داد که خانم رجوی بشدت وحشت دارد که پای این زنان به بیرون از سازمان کشیده شود زیرا که زنان از بند گریخته ای مانند خانم نسرین ابراهیمی و بتول سلطانی با ذکر مشاهدات عینی خود از فجایع وحشتناک خارج کردن رحم زنان، دست سازمان را در سطح عمومی رو کردند………….
آقای محمد بازیار پور از اعضاء با سابقه سازمان که بیش از دو دهه از ناراضیان سیاسی فعال و تحت ستم سازمان در داخل مناسبات سازمان بوده و بشدت معترض انحصارگریها و راه حلهای سرکوبگرانه رهبری سازمان آقای مسعود رجوی بوده است، ترفندها و نیرنگهای مسعود رجوی را برای حفظ نیرو و سرگرم کردن این نیروها، افشاء نمود. یکی از شگردهای تشکیلاتی رهبری سازمان برای حفظ نیرو و امیدوار نمودن نیروها این بود که دائما مسعود رجوی بحث سر فصل را میکرد و این که این سرفصل، سر فصل نهایی است و رژیم جمهوری اسلامی در انتهای این سر فصل سرنگون خواهد شد………. مثلا سر دوره ایکه آقای خاتمی انتخاب شد، گفت که این سر فصل نهایی است و قبل از پایان دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی، رژیم خمینی سرنگون خواهد شد! ولی …………. دیدیم که در دور دوم نیز که به قول مسعود رجوی نقطه مرگ و پایانی رژیم است………، اتفاقی نیفتاد. جالب توجه اینجاست که به سرفصلهایی که خودش تعیین میکرد مقید نبود……..