مجاهدین در وارونه نمائی و انکار واقعیت و دروغگوئی آنهم دروغ های هرچه بزرگتر بسبک گوبلزی ید طولائی دارند.
همیشه آنچه خود هستند بدیگران نسبت می دهند تا بخیال خود اتهام را کاملا از روی خود بردارند و طرف مقابل را مقصر نشان دهند. در این میان بعضی از ساده اندیشان و غرض ورزان هم از داد و فغان های مجاهدین بسود خود بهره برده و از آب گل الود ماهی مورد نظر خود را می گیرند.
تازه ترین موردی که مجاهدین علم کرده اند ممانعت ملاقات خانوده های اشرف نشینان توسط رژیم حاکم بر ایران است که روی سایت های خبری خود برده و روی ان مانور می دهند و مظلوم نمائی می کنند و حال آنکه این خود مجاهدین هستند که تا بحال مانع ملاقات خانواده ها با فرزندانشان شده اند و تا آنجا که توانسته اند و می توانند کارشکنی می کنند تا این ملاقات صورت نگیرد. مجاهدین از یکطرف اعضای خود را وادار می کنند که به والدینشان حرفهای رکیک بزنند و آنها را مامور وزارت اطلاعات بنامند که آمده اند اراده و انگیزه مبارزاتی آنها را سست کنند و از طرفی وزارت اطلاعات را عامل جلوگیری از ملاقات والدین با فرزندانشان نشان می دهد و ادعا می کند که در برگشت خانواده ها از عراق مورد بازداشت و شکنجه قرار گرفته اند. اما در مورد این تناقض که چگونه می شود وزارت اطلاعات مأمورین خود را که به عراق فرستاده تا با فرزندان مجاهد خود ملاقات کنند در بازگشت آنها را دستگیر می کند چیزی نمی گویند.
از زمان سقوط صدام حسین تا بحال که حدود 5 سال می گذرد خانواده های مجاهدین با وجود عدم امنیت و خطرات سر راه بطور دسته جمعی یا انفرادی چه از داخل ایران و چه از خارج ایران بارها بارسفر بستند وبه امید دیدن عزیزانشان به عراق رفتند و درب پادگان اشرف را دق الباب کردند اما کسی درب را روی آنها باز نکرد و اگر خانواده ها سماجت می کردند و به حضورشان پشت درب بسته ادامه می دادند با فحاشی مأموران مجاهد روبرو می شدند و لقب مزدور رژیم را می گرفتند و حتی مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند اما امروز رژیم مزدور پرور ایران نه تنها مأمورین خود را به عراق نمی فرستد بلکه اگر خانواده ای بخواهد به عراق برود و فرزندش را از زندان مجاهدین نجات دهد رژیم جلو آنها را می گیرد و آنها را بزندان می اندازد یعنی رژیم از جدا شدن عضو مجاهد و شل شدن پای او بخاطر زنده شدن عواطف خانوادگی جلوگیری می کند و آب به اسیاب مجاهدین می ریزد و کسانی مانند اقای چالنگی هم ساده لوهانه یا غرض ورزانه از هول حلیم توی دیگ مجاهدین می افتند و برای این خانواده ها دل می سوزانند؟.
آیا جمهوری اسلامی مجاهد شده و یا مجاهدین رژیمی شده اند که هر دو به کمک یکدیگر شتافته تا مانع تلاشی مجاهدین و جدا شدن عضو مجاهد از صفوف "مقاومت" و تعطیلی پادگان اشرف بشوند؟.
اگر جمهوری اسلامی امروز همان کاری را می کند که مجاهدین سالها سعی بر انجام آن داشتند پس گلایه مجاهدین از رژیم به چه منظوری است؟
این سؤال ها را باید مجاهدین جواب بدهند وبگویند چه تحولی رخ داده است که همان روشی که مجاهدین 4 سال تمام برآن پای می فشردند و مانع ملاقات خانواده ها با عزیزانشان می شدند کنار گذاشته و رژیم به نیابت از مجاهدین انجام می دهد؟