چرا مجاهدین اعضای شورای ملی مقاومت را پیش انداخته است

چنانچه پیش بینی می شد سلسله مقالات هشدار دهنده به مقامات فرانسوی در خصوص تهدید های بالقوه استقرار احتمالی مجاهدین در اوور با واکنش سازمان مجاهدین مواجه شد. اما نکته حائز اهمیت این است که سازمان مستقیما وارد این مجادلات نشده و ترجیح داده در مقام مقابله و پاسخ گویی از کیسه اعضای شورای ملی مقاومت هزینه کند و موضع گیری های هتاکانه و بعضا تهدیدآمیز خود را از دهان آنها واگویه و تکرار کند. در اینکه این موضع گیری ها مستقیما از جانب سازمان مجاهدین اتخاذ شده تردیدی نیست، اما سوال اینجا است که چرا مجاهدین مستقیم وارد این موضع گیری ها نمی شوند. پیش از پرداختن به این موضوع لازم به ذکر است که مجاهدین پیشاپیش چنین وضعیت و موقعیتی را پیش بینی و مفروض شده می دانستند. به این دلیل که به هر حال علیرغم همه جریان سازی های کاذب و فریب کارانه در خصوص منتفی شدن اخراج شان از عراق، به واسطه خارج شدن از لیست تروریستی اتحادیه اروپا، ولی به خوبی می دانند این رای به هیچ عنوان تاثیری در فرایند وضعیت شان در عراق نخواهد گذاشت. واکنش های مجاهدین در قبال مقالات هشداردهنده به مقامات فرانسوی فی النفسه و پیشتر از هر چیز گواه این است که مجاهدین بهتر از هر کس به چنین سرنوشتی آگاه و واقف بوده و هستند.

هجمه مجاهدین به نویسندگان این گونه مقالات بیش از هر چیز جنبه دفاعی در مواجه با این هشدارها را دارد. دلایل دیگری در این راستا بر اجتناب ناپذیر بودن اخراج مجاهدین از عراق از یک سو و استیصال آنها حکایت می کند. اخبار و گمانه زنی ها درباره انتقال ساکنین اشرف به مصر و ایجاد پایگاه برای شبه نظامیان رجوی در این راستا بر وقوع چنین جابجایی تاکید دارد. و در ادامه این واکنش ها به صورت غیر مستقیم نشان می دهد، رجوی گزینه فرانسه را برای این جابجایی لحاظ کرده است. اما این ادعا الزاما به این معنی نیست که رجوی می خواهد تمام نیروها و ساکنین اشرف را به فرانسه انتقال بدهد. به این دلیل که در صورت وقوع چنین امری بهتر از هر کس می داند، پی آمدها و هزینه های آن غیر قابل جبران خواهد بود. اما در عین حال رجوی بر اساس ضرورت هایی که طبقه بندی کرده، به حضور بخشی از نیروهای اش در فرانسه شدیدا نیازمند است. بنابراین ناگزیر است زمینه های خودداری فرانسه از پذیرش گروه مورد نظر در فرانسه را خنثی کند. گو اینکه در طی سال های پس از سقوط صدام ترددهای غیر قانونی و در پوشش های مختلف از اشرف به فرانسه و بالعکس صورت می گرفته، اما بدیهی است در وضعیت انتقال مجاهدین به نقطه دیگر، هر گونه انتقال و استقرار و جابجایی به خاک فرانسه و بالعکس به سهولت گذشته صورت نخواهد گرفت و ناگزیر این گونه انتقال ها و جابجایی ها باید به صورت قانونی صورت بگیرد. به همین دلیل مجاهدین تلاش می کنند، امکان فرانسه را در هر صورت از دست ندهند.

مضاف بر اینکه می دانند موضع رسمی وزارت امور خارجه فرانسه در قبال آنها تغییری نکرده است و پرونده 17 ژوئن 2003 کماکان مفتوح و علیرغم همه ادعاهای رجوی مبنی بر مختومه قلمداد کردن آن و ربط دادن این پرونده به رای اتحادیه اروپا، کماکان تاثیری در صورت مسئله اصلی نگذاشته و این پرونده مفتوح و در نوبت محاکمه و نتیجه گیری است. بنابراین یکی از دلایل این نکته که چرا مجاهدین یکسره وارد مقابله و پاسخ گویی به این مقالات نشده و اعضای شورای ملی مقاومت را سپر قرار داده اند، این است که در حال حاضر مجاهدین در موقعیت و جایگاه یک متهم هستند و ناگزیر برای دفاع از این مسائل چندان صورت خوشی قائل نیستند. مجاهدین می دانند محتوای پرونده 17 ژوئن به اندازه کافی دلایل محکمه پسند برای امتناع فرانسه از پذیرش مجاهدین و یا حتی بخشی از آنها در خاک فرانسه را در خود دارد. بنابراین نمی توانند در موقعیتی که زیر ضرب اتهامات وارده هستند، در قبال این اتهامات از خودشان دفاع کنند. به همین دلیل اعضای شورای ملی مقاومت را به مقابله جویی فرستاده اند. این اعضای محترم ضمن تکرار هتاکی های رایج مجاهدین از یک سو، به طور موازی اقدام به پاکسازی و تبرئه مجاهدین و هم اثبات این ادعای واهی مشغول شده اند، که اوور به اصطلاح میعادگاه آزادی خواهان و اپوزیسیون دمکراتیک ایران است. در واقع ادعاهایی از این دست که:

"به عنوان یک عضو این مقاومت که سالیان متمادی به دفتر مرکزی شورا در اوور رفت و آمد و حضور داشته ام لازم می بینم گواهی کنم که این مرکز کانون امید و اعتماد یک خلق دربند برای رهایی از چنگال استبداد خونریز و تحقق یک ایران آزاد و آباد و دموکراتیک است." (1)

و یا:

"«اقامتگاه اور سوراوآز» و «شهر شرف» جایگاه عشق و آزادی، معرفت و انسانیت و از خودگذشتگی است." (2)

و یا یک عضو دیگر شورای ملی مقاومت که مدعی است:

"براى من که از آغاز شکل گیری و اقامت ایرانیان و پناهندگان سیاسی و فعالین مقاومت ایران در اوور بوده ام، چنین یاوه ها و اتهام هاى آخوندی علیه اقامتگاه اوور، از یک سو خنده دار و مضحکه و از سوی دیگر نشانه پوشال بودن دعاوی و دروغ بودن همه جعلیات آخوندی و عقب ماندگی و درماندگی رژیم ولایت فقیه است." (3)

حاکی از این تلاش است. ضمن اینکه همین اعضای محترم شورای ملی مقاومت روی دیگر سکه مجاهدین یعنی تهدیدهای همیشگی را هم دستمایه قرار داده و آشکارا همچون تهدیدهای رجوی مبنی بر وقوع فاجعه انسانی در صورت جابجایی و اخراج مجاهدین از عراق، از ادبیات تهدید بر علیه اقدامات مشابه در اوور نیز استفاده و صراحتا مقامات فرانسوی را به مبارزه از نوع فرقه ای ژوئن 2003 دعوت می کنند. به لحن یکی از این اعضای دمکرات شورای ملی مقاومت و البته از جنس و نوع هنرمندانه اش توجه کنید تا به فهم اصل موضوع و کنه قضایا بهتر و بیشتر کمک کند:

"پس بر هر ایرانی شریف و آزاده است که از خانه مقاومت و حریم آن، با تمام دل و جان حراست و حفاظت کند. اوور و اشرف خانه ماست، از خانه خودمان در مقابل یورش دشمن با چنگ و ناخن و دندان هم که شده دفاع خواهیم کرد و به دشمن زبون می گوییم بفرمایید! این گوی و این میدان بجنگ تا بجنگیم!" (4)

جای این سوال باقی است که این عضو محترم شورای ملی مقاومت قرار است در مقابل چه کسانی از حریم اوور با چنگ و دندان و ناخن و… دفاع کند. و چه کسانی قرار است در مقام دشمن زبون وارد کارزار بجنگ تا بجنگیم ایشان شوند. بدیهی است در این میان نه پای جمهوری اسلامی در کار است و نه به زعم نویسنده و مدعی پای وزارت اطلاعات و نه بریده مزدوران همیشگی. خطاب مستقیم نویسنده در اینجا خواسته یا ناخواسته نهادهای مدنی دولت فرانسه است و نه عوامل دیگری. طبیعی است ایشان به طور تلویحی به مقامات فرانسوی هشدار می دهد در صورت امتناع و یا هر گونه تصمیم مشابه عراق در مورد اوور و یا حتی اجتناب از پذیرش مجاهدین و یا هر کنش مدنی از سوی نهادهای قانونی، دولت فرانسه ناگزیر باید تاوان و هزینه هایی همچون وقایع 17 ژوئن را متحمل شوند. بدیهی است با توجه به سوابق مجاهدین و اهرم های فرقه ای که از 2003 به بعد در دستور کار خود قرار داده اند، اقدامات خودسوزی و انتحاری تنها یکی از همین اهرم های فشار و مقابله جویی محسوب می شود و اتفاقا اصرار داریم مقامات فرانسوی ردپای هشدارهای ما را در همین واکنش های ظاهرا دمکراتیک و مودبانه اعضای شورای ملی مقاومت دنبال کنند تا متوجه جبهه تازه ای که مجاهدین در فرانسه تشکیل داده اند، بشوند. و دلیل پیش انداختن اعضای شورای ملی مقاومت را هم خوب فهم کنند. اینکه مدعی هستیم واکنش های در این خصوص مستقیما از جانب مجاهدین و با پوشش اعضای شورای ملی مقاومت انجام می شود، دقیقا به واسطه لحن، محتوا، و سمت و سوی این واکنش ها است که لاجرم مجاهدین را به رفتن زیر پوشش اعضای شورای ملی مقاومت ناگزیر کرده است. طبیعی است در این راستا و در ادامه این کارزار تبلیغاتی باید کماکان در انتظار واکنش های مشابه و گسترده تری از سوی ظاهرا اعضای شورای ملی مقاومت باشیم.

منابع

1- سایت شورای ملی مقاومت، مقاله هدف وزارت اطلاعات از لجن پراکنی علیه اور. نوشته حمید طاهرزاده عضو شورای ملی مقاومت.

2- سایت شورای ملی مقاومت، مقاله اقدامات وزارت اطلاعات و مزدورانش علیه اقامتگاه رئیس جمهور برگزیده مقاومت. نوشته امیر آرام. عضو شورای ملی مقاومت.

3- سایت ایران افشاگر، مقاله درماندگی رژیم در برابر پیروزیهای مقاومت و زوزه های دم مرگ. مقاله ابراهیم مازندرانی. عضو شورای ملی مقاومت.

4- سایت شورای ملی مقاومت، مقاله هدف وزارت اطلاعات از لجن پراکنی علیه اور. نوشته حمید طاهرزاده عضو شورای ملی مقاومت.

خروج از نسخه موبایل