شورای ملی مقاومت طی انتشار بیانیه شتابزده ای مدعی شده است که نیروهای کنترل قرارگاه اشرف از ورود پزشکان عراقی به اشرف که برای معالجه چند بیمار که گفته می شود یکی از آنها مبتلا به سرطان و دو تن نیاز به جراحی و یک مورد آپادندیسیت نیز بوده جلوگیری کرده اند. این در حالی است که تا پیش از این و حتی اخیرا منوچهر هزارخانی در مطلبی تحت عنوان گزارشی از شهر اشرف که بر روی سایت های سازمان درج شده است ادعا کرده، اشرف دارای بیمارستانی با امکانات قابل ملاحظه و حتی قادر به مداوای شهروندان عراقی نیز می باشد. سوای این ادعاها که معلوم نیست تا چه اندازه پایه و اساس دارد و اینکه در صورت صحت با چه اندازه کارآیی، ذکر نکاتی در خصوص محتوای بیانیه شورای ملی مقاومت ضروری است.
1- در اینکه مستمسک قرار دادن عواطف انسانی و مظلوم نمایی در طی این سال ها یکی از حربه های رایج مجاهدین بوده تردیدی نیست. به خصوص در زمان هایی که زیر فشار قانون بوده اند، این ترفندها بیشتر و شدیدتر بکار گرفته شده است. به عنوان مثال می توان از اعتصاب غذای افراد سازمان در جریان دستگیری های 17 ژوئن 2003 در منطقه اوور یاد کرد که در مواجه با خبرنگاران سعی می شد حال و وضعیت آنها وخیم و بحرانی نشان داده بشود تا از این طریق عواطف شهروندان و مخاطبان خود را تحریک کنند. بعضا ادعاهای شورای ملی مقاومت را می توان در همین راستا ارزیابی و گمانه زنی کرد.
به خصوص که مجاهدین در طی روزهای اخیر بیشترین هجمه تبلیغاتی خود را متوجه موفق الربیعی نموده و تلاش می کنند به هر نحو که شده احساسات را علیه او تحریک کنند. می شود به این احتمال هم اشاره کرد که ممکن است مسئولین اشرف بعضی مرگ و میرهای اتفاقی و یا سازمان یافته را متوجه او نموده و به این ترتیب از او انتقام بگیرند. نهایت اینکه این اتفاقات فرضی می تواند کلی گزک به دست مجاهدین بدهد تا در غرب آنها را مورد بهره برداری قرار بدهند. آنچه مقامات عراقی باید مد نظر داشته باشند همین زمینه های احتمالی است که مجاهدین هم در استفاده از آن استاد هستند و هم در ایجاد بحران های مقدماتی آن.
2- چنانچه مسبوق به سابقه نیز هست سازمان عادت دارد از هر پدیده ای به صورت ابزاری و موردی و در راستای منافع خودش استفاده کند. به عنوان مثال می توان به همین مورد بیماران ابتلاء به سرطان اشاره کرد. سوای اینکه تا چه میزان این خبر صحت داشته باشد یا خیر، باید از مسئولین قرارگاه اشرف سوال کرد تا پیش از این واقعا چه تلاشی برای بهبود و درمان این بیمار یا بیماران انجام داده است. و اساسا خانواده های این افراد از بیماری فرزندان شان مطلع شده اند یا خیر. و نهایت اینکه استفاده مجاهدین از این موقعیت ها و افراد فرضی به مثابه پیراهن عثمان بدیهی ترین اتفاقی است که می توان متصور شد.
3- نکته دیگر اینکه به نظر نمی رسد مسئولین قرارگاه اشرف برای انتقال بیماران شان به بیمارستان های عراق مشکلی داشته باشند. اینکه مسئولین به چه دلیل و دلایلی اصرار دارند حتما پزشکان وارد قرارگاه شوند، جای تعمق دارد. مضاف بر اینکه درمان بیماران مورد اشاره هم به زمان و هم به امکانات تخصصی نیاز دارد و انتقال آنها به بیمارستان های عراقی عاقلانه ترین اقدامی است که می توان در مورد این بیماران انجام داد. بنابراین اگر مجاهدین و مسئولین قرارگاه اشرف در اظهارات خود صادق هستند هم عقل و هم عواطف انسانی ایجاب می کند در اسرع وقت کلیه بیماران خود را جهت مداوا تحویل بیمارستان های عراقی نموده و هر گونه مسئولیت و عواقب آن را نیز متوجه صلیب سرخ و سازمان های حقوق بشری نمایند. بدیهی است غیر از این و در صورتی که کمترین اتفاق و پیش آمدی برای افراد نامبرده ایجاد بشود طبیعی است مسئولین قرارگاه اشرف بیشتر از هر کس زیر سوال خواهند بود.