آقای کاخساز مقالهای در رابطه با دفاع از حقوق مجاهدین تحت عنوان "آیا حقوق بشر در مورد مجاهدین نیز معتبر است" نوشتهاند که البته این احساس مسؤلیت ایشان قابل تقدیر است اینجانب در عین حال که ارادت خاصی به ایشان دارم چند نکته به نظرم رسید که به عنوان تذکر که من ارادت خاصی به ایشان دارم یادآوری کنم:
اول: ایشان در این مقاله هیچ نامی از نوع حقوقی که از افراد این سازمان نقض شده نبردهاند جز این که گفتهاند "نباید مجاهدین پایگاه اشرف را به دولت اسلامی تحویل داد" این حرف درستی است که نباید کسی را به جمهوری اسلامی تحویل داد اما تنها حقوق ساکنین اشرف تحویل ندادن آنها به ایران است یا حقوق دیگری هم دارند؟ حقوقی مانند حق الحاق و یا تشکیل خانواده و حق آزادی انتخاب محل زندگی و حق جدا شدن یا ماندن با آن سازمان و حق داشتن زن و فرزند و آزادی پوشش و آزادی بیرون رفتن از پادگان اشرف و حق ملاقات با بستگان و والدین. آیا این حق برای من پدر که ۸۰ در صد این افراد مجاهد نیستند یعنی نمیخواهند مجاهد باشند و میخواهند از مناسبات مجاهدین خارج شوند. مسؤلین و فرماندهان مجاهدین با لطایف الحیل که بیخبری و فشار و تهدید و گزارشنویسی از اطرافیان هم جزئی از این روشها است مانع جدا شدن آنها شده و بزور آنها را در پادگان اشرف نگه داشتهاند این بزرگترین حقی است که از آنها سلب شده. اظهارات و اصرار این افراد برای ماندن در اشرف و استفاده تبلیغی مجاهدین از این آظهارات کاملا بیاساس و مانند اعترافات زندانیان در جمهوری اسلامی است و هیچ سندیت ندارد.
سوم: کسی که از حقوق ساکنین اشرف میخواهد دفاع کند باید بلند شود و برود آنجا و با تک تک آنها بدون حضور فرماندهان مجاهدین صحبت کند یا آنکه با کسانی که بتازگی از پادگان اشرف فرار کردهاند صحبت کرده باشد و اظهارات آنها را شنیده باشد آنوقت میتواند بهتر و جامعتر از حقوق این بخت برگشتگان دفاع کند.
چهارم: هیچ منبع و مرجعی، نه دولت عراق و نه جمهوری اسلامی، تا بحال نگفتهاند این افراد باید به ایران باز گردند و یا به ایران تحویل داده میشوند این شگرد مجاهدین است که در بیرون چنین تبلیغ میکند که یک فاجعه انسانی در راه است تا برای خود حامیانی دست و پا کند. البته این فاجعه با شناختی که ما از مجاهدین داریم خود کشی دسته جمعی به فرمان رجوی است که همینجا لازم است به جامعه سیاسی و اپوزیسیون مترقی و دمکرات خارج کشور این هشدار را بدهم که این مسئله را جدی بگیرند.
پنجم: آقای کاخساز هیچ اشارهای نکردهاند این افراد باید چکار کنند آیا باید باز هم در عراق بمانند یا نه و اگر قرار است بمانند خوب است بمانند یا بد است؟ و اگر خوب است چه کارهائی باید بکنند اگر این کارها اسمش مبارزه با جمهوری اسلامی است آیا وظیفه حکم نمیکند که دیگران را هم تشویق کنیم که به عراق بروند و با رژیم مبارزه کنند و بالطبع اول خودمان. نوع مبارزه مجاهدین با جمهوری اسلامی مبارزه مسلحانه است آیا مبارزه مسلحانه مورد پذیرش است؟
ششم: اگر این افراد در عراق هیچ کاری ندارند آیا بهتر نیست که عراق را ترک کنند و به کشورهای اروپائی همانجا که همه ما هستیم و از رفاه و دمکراسی نسبی و آزادیهای فردی و سایر مواهب زندگی برخورداریم بیایند و درس بخوانند و خانواده تشکیل بدهند؟ آیا آقای کاخساز و سایر اپوزیسیون هیچ تلاشی برای نجات این افراد که تعداد زیادی از آنها ۶ سال وقت داشتند تا نیروهای خود را از عراق خارج کنند اما رهبری مجاهدین با سرنوشت این افراد بازی کرد و سرکردگان به فرانسه گریختند و بقیه را دراسارتگاه اشرف نگه داشتند و حالا جار و جنجال راه انداختهاند که "واحقوق بشر" عراق میخواهد ما را به جمهوری اسلامی تحویل دهد.
مجاهدین پدیدهای استثنائی و پیچیده هستند و براحتی میتوانند اذهان را حتی اذهان پیچیده و اندیشمندی مانند آقای کاخساز را فریب دهند بویژه پز مبارزه با رژیم را هم بخود گرفتهاند و این مسئله را قدری پیچیده تر میکند. علاوه بر این با توجه به موقعیت منطقه و عراق و حضور نیروهای بیگانه و نقش و منافع ایران در این معرکه بازهم بر پیچیدگی آن میافزاید باید بسیار ظریف و پیچیده و سنجیده و کمی با احتیاط عمل کرد.