افتخار،غرور و شکوهمندی آرای جداشدگان از مجاهدین و ایرانیان آزاده در برابر یک فرقه عقب مانده و افشای جنایات و عوامفریبی آنان در اروپا، مبارزه و میدان جدیدی را می طلبد! سختی های راه از دیرباز برای آنان که می دانستند، روشن بوده و هست.کوه یخی کسانی که دنبال مال و منال و رسیدن به برج و باروی غیر شرافتمندانه از این راه بودند در حال ذوب شدن است.چهره کریه افرادی که اینچنین به معامله برخواسته، از آستین مجاهدین بیرون غلطیده و در حال رونمایی شدن هستند. آنان به نشخوار اراجیف و هذیان گویی های مجاهدین بر علیه جداشدگان می پردازند تا جنایات و خیانت های شیطانی رهبری مجاهدین بر علیه مردم ایران در محاق بماند.تا چند صباحی روزی بگیر عوامل مجاهدین شده و به این زبونی ره صد ساله را به یک شب بپیمایند. سخن از شکل گیری یک توطئه بزرگ است.توطئه ای بر علیه تمامی جدایی خواهان و جداشدگان از مجاهدین!چنانکه سال هاست مجاهدین و رهبری آنان در تلاش هستند تا صدای جداشدگان را به هر شکل و وسیله ای که شده خاموش کنند. پیش از این نیز رجوی گفته بود؛"هر که با ما نیست برماست و آنکه برماست با رژیم است"و با شروع دور جدیدی از فعالیت های جداشدگان در اروپا،تاکید کرده بود؛"ما از تمامی راه های ممکن تلاش خواهیم کرد تا تمامی جداشدگان را از اروپا جارو کنیم"و ماه گذشته نیز در پیامی بی مهابا ادعا کرده بود که جهانی را بر علیه آنان برخواهد آشفت" مجاهدین، سال 2009 را سال جنگ تمام عیار با جداشدگان در اروپا نامگذاری کرده اند و به همین دلیل عنصر ضعیف النفسی که سابقا از مجاهدین بریده و متوهمانه در پی رسیدن به نام و نشان و مال و منال تجاری به جمع جداشدگان پیوسته بودند را به میدان آورده تا در این جنگ کثیف آنان را در مقابل هم قرار داده و با کمترین هزینه ممکن اهداف شوم خود را به اجرا در آورند.
قافل از اینکه عناصر نا"پاک"ای وجود داشته، وجود دارند و وجود خواهند داشت که با دیدن زرق و برق دلارها و یوروهای "بدون پاکت" می توانند مجددا فریب رهبری مجاهدین را خورده و در این بازی آنان را برای مدتی کوتاه یاری دهند.غافلانی، شریک دزد و رفیق قافله! اهمیت میدان مبارزه جدید در این است که یک بار دیگر حقانیت جداشدگان و دگر اندیشان را در اروپا و سایر کشورها به ظهور و ثبت می رساند.و این نشان میدهد که نام جداشده فقط یک عنوان تبلیغاتی نیست.یک ایده و یک فکر ناب است.آنان افرادی فهمیده،روشنگر،مبارز و معتقد هستند.وگرنه نمی توان کسی را که با افکار،شگردها و ایدئولوژی مجاهدین فاصله نگرفته و تغییر کیفی نکرده نام جداشده بر آن گذارد. توطئه جدید مجاهدین بر علیه جداشدگان،اهمیت حضور ویژه آنان را در اروپا به اثبات می رساند.و بیش از پیش،از هم گسستگی و تلاشی ی قریب الوقوع یک فرقه سراپا جنایت و خیانتکار به مردم ایران را نوید می دهد.و علاوه بر اهمیت کیفی جداشدگان، نشان میدهد که مسیر فروپاشی این فرقه از اروپا می گذرد! تکرار جنگ کثیف روانی مجاهدین با جداشدگان محدود به امروز و امسال نیست.از سی و اندی سال پیش،هر کسی که به رجوی "نه"گفت،یا مزدور و جاسوس آریامهری بود یا رژیمی! خزئبلات یک یا چند عنصر خودفروخته برعلیه جداشدگان،نه تنها آنان را ضعیف و از دور خارج نخواهد کرد،بلکه قوی تر از هر روز و روزگاری آنان را برای افشای جنایات و خیانت های مجاهدین مصمم تر خواهد کرد.و چه خوب و ارزشمند، که افتخار هر عنصر جدا شده واقعی از مجاهدین به عنوان یک ایرانی شرافتمند و آزاده، حضور در چنین میدانی از مبارزه باشد!