چرا سران فرقه تروریستی رجوی از استقرار پلیس دراشرف به وحشت وسراسیمگی افتاده اند؟با استقرار یگان هایی از پلیس استان دیالی دراسارتگاه اشرف دولت عراق زمینه های لازم را برای بستن این اسارتگاه ودستگیری مسئولان سرکوب این فرقه درعراق را مهیا می کند _ چنین اقدامی لازم وضروری به معنی عزم جزم دولت این کشور برای تعین تکلیف نهایی این اسارتگاه به شما می رود.
سرکردگان فرقه رجوی که سرانجام این اقدام ضروری را درراستای جمع شدن بساط بیش از دوهه شیادی خود درعراق را پیش رو ودرآستانه می بینند _ دریک اقدام ملتسمانه وتبلیغی ضمن جیغ وداد وفریاد مواجب بگیران خود درپارلمان های اروپایی را درنهایت ناامیدی به صحنه آورده اند تا شاید مسکنی برای دردهای بیدرمان خود فراهم نمایند. نامه نگاری به پرزیدنت اوباما نتیجه ای نداشت حال آنها به خانم کلینتون التماس ودرخواست نامه می نویسند! _ ولی این آخرین دست وپازدن ها هم مشکل وجودی این درماندگان را حل نخواهد نمود و اینها مجبورند سرانجام تسلیم تصمیمات قانونی دولت عراق گردند. آنچه درجبهه بهم ریخته ومتلاشی سرکردگان این فرقه مضحک وخنده دار بنظر می رسد تهدید کشاندن پرونده این گروه تروریستی به سازمان ملل جهت دگرباربعهده گرفتن پدرخواندگی وسرپرستی این گروه وپایگاهشان درعراق بوسیله ارتش امریکا است! چنین تبلیغات مسخره وخنده داری امروزه حتی درمیان افراد اسیر ومحروم اشرف نیز قابلیت باور ندارد. استقرار یگانی از پلیس عراق درپادگان تروریستی اشرف و سراسیمگی و وحشت سران فرقه تروریستی رجوی. استقرار پلیس عراق درپادگان اشرف موجی از ترس ووحشت دراردوی تروریستها برپا کرده است بگونه ایکه تمام دار وندارشان را برای چنین اقدام قانونی دولت عراق به صحنه آورده اند. گرچه وجود پلیس دریک جامعه سالم باعث دلگرمی واحساس آرامش افراد آن جامعه را فراهم می آورد ولی فرقه رجوی با اعلام نوعی خود مختاری! درکشورعراق دربرابرچنین رخدادی سخت به هراس افتاده است. ولی چرا فرقه رجوی از وجود پلیس استان دیالی دراردوگاه تروریستی اشرف این چنین برآشفته وسراسیمه شده است؟ اصولا نقش پلیس درهمه جوامع برخورد با خلاف کاران و قانون شکنان است و طبیعی است که طبق ضرب المثل هایی چون: نه بدزد ونه بترس _ آنراکه حساب پاک است از محاسبه چه باک است _ اگرکسی به انجام کارهای خلاف وضدقانون مبادرت نکرده باشد طبعا نباید از وجود پلیس ترس ووحشتی داشته باشد _ بنابراین وجود پلیس استان دیالی به خودی خود دراین اسارتگاه نباید باعث نگرانی این فرقه گردد مگراینکه این اقدام گام های اولیه برای تحت پیگرد قراردادن ودستگیری سران خلاف کار بجامانده درعراق باشد _ ودراینجاست که علت وحشت سران این فرقه رامی توان شناسایی نمود _ مواجب بگیران این فرقه دراوج استیصال ودرماندگی جیغ بنفش می کشند که: با وجود دراختیار داشتن حفاظت وامنیت این اسارتگاه توسط ارتش عراق نیازی به وجود پلیس نیست! این سران فرقه که خود را به خواب جهالت ونادانی محض زده اند بی شک خوب می دانند که وظیفه ونقش ارتش وپلیس کاملا از هم جدا ومتمایز است _ وبرای به اجرا درآوردن احکام قضایی صادر شده توسط دادگاه ها این پلیس قضایی است که باید احکام را به اجرا گذارد نه نیروهای نظامی! _ بهمین دلیل وجود پلیس استان دیالی دراسارتگاه اشرف به معنی اجرایی نمودن احکام مراجع قضایی دولت عراق است _این اقدام بایسته راباید گاهی مهم درراستای اعمال حاکمیت دولت عراق برای بستن این اردوگاه تروریستی بجامانده از دوره صدام تلقی نمود. نکته دیگر از آه وناله وفغان وزاری های درنهایت واماندگی های سرکردگان این فرقه اینست که دولت عراق هرگز افراد مستقر دراین پایگاه را بعنوان پناهنده ویا متقاضی پناهندگی به رسمیت نمی شناسد که چنین نگرشی نیز درچهارچوب مخالفت این دولت با پدیده تروریسم قابل قبول و تصور است. پناهنده درفرهنگ عمومی و مقررات جهانی تعریف خاص خود رادارد _ پناهنده کسی است که بهرعلت ممکن درکشور خود تحت تعقیب قرار داشته باشد وچنین فردی می تواند با استناد به مدارکی دال براین موضوع تقاضای پناهندگی نماید. افراد مستقردراین قرار گاه همگی با پاسپورت ومدارک شناسایی معتبر یا از ایران خارج شده ویا از کشور ثالثی بعنوان مهیمانان صدام به عراق وارد شده اند _ بنابراین این حق مسلم دولت قانونی عراق است که به این تروریست ها و هم خون های صدام معدوم از دادن استاتوی پناهندگی به آنها خود داری نموده وخواهان خروج انها از این پایگاه تروریستی گردد. لذا تا آنجا که به تصمیمات قانونی دولت عراق باز می گردد آن دولت به صراحت وشفافیت نظرخود را درباره سرنوشت این پایگاه تروریستی اعلام نموده وبر مصوبات خود درباره آینده این پایگاه و افراد مستقر درآن اصرارمی ورزد _ موارد مورد اشاره دولت عراق درباره این پایگاه وافراد مستقردرآن چنین است. یکم _ دولت عراق این سازمان رایک گروه تروریستی به شما می آورد دوم _ شرایط این افراد ئدرعراق بلاوضعیت است واین بدین معناست که آنها را نه پناهنده ونه متقاضی پناهندگی به شمار می آورد. سوم _ این افراد موطفند بین دوگزینه بازگشت به کشور خود ویا کشورثالث یکی رابرگزینند وگزینه مانده درعراق برای این افراد متصور نیست. چهارم _ دولت عراق بخاطر قوانین انساندوستانه آنها رابه اجبار به کشورخود نخواهد فرستاد. پنجم _ افراد مستقر دراین قرارگاه درامور داخلی عراق دخالت کرده ومی کنند ششم _ افراد مستقر دراین قرارگاه درکشتار شیعیان وکرد ها درانتفاضه شعبانیه درسال 1991 نقش داشته اند. بنا براین کلیه تلاش های تبلیغی این فرقه خائن تروریستی بی سرانجام است واینها درنهایت بایستی دراولین شرایط مناسب این قرار گاه تروریستی راترک گویند. آنچه باعث وحشت وهراس سران این فرقه قراردارد این حقیقت است که دولت عراق سران خلاف کار وتحت تعقیب موجود دراین اسارتگاه را به دام قانون بیاندازد وطبعا چنین اقدام بی تردیدی راه رابرای تحت پیگرد قراردادن همه سران این فرقه دراردن وفرانسه همورا خواهد ساخت. به امید آزادی همه اسیران دربند اردوگاه کاراجباری واسارتگاه اشرف ودستگیری همه سرکردگان خائن این گروه متعفن تروریستی. باش تاصبح دولتت بدمد، کاین هنوز ازنتایج سحراست. ↑