ارج و قرب این فداکاریها و از خودگذشتگی ها برای همه ایرانیان مشخص است و جای احترام دارد ولی سواستفاده تبلیغاتی از رنج و خون مردم شرافتمند ایران انهم توسط باند مافیایی ـ صدامی رجوی جهت سو استفاده های تبلیغاتی به نفع فرقه مزبور ممنوع. خانم مریم عضدانلو روی صحبتم با شما است. شما مگر در درون مناسبات تماما فرقه ای ـ مذهبی خود دیکتاتوری محض حاکم نکرده بودید؟ مگر من و امثال من را شما و شوهرتان با ایدئولوژی مستبدانه فرقه ای،سالیان سال در سیاهچالی بزرگ به اسم اشرف محبوس نکرده بودید؟ مگر شکنجه های روحی،شستشوهای مغزی وتلقین های مذهبی ـ فرقه ای شما که هر روز و شب بر روی همه قربانیان در همین سیاهچال اعمال میشد را در فرانسه و در کاخ خود فراموش کرده اید؟ شما میفرمایید مردم ایران قدعلم کرده اند که دیکتاتوری دینی را برچینند، خوب می توانم سوال کنم که شما دیگرچرا این شعار را میدهید؟شما و شوهرتان در درون مناسبات خود چه نوع حکومتی را تبلیغ کرده و میکنید؟ مگر شوهرتان جناب اقای مسعود بارها در درون مناسبات و در شورای به اصطلاح مقاومت خود اعلام نکرده است جمهوری دمکراتیک اسلامی؟ خوب بگذارید کمی ازایدئولوژی کاملا مذهبی اقا مسعود و جناب سرکاررئیس جمهور تحمیلی در درون مناسبات بگویم: 1.خانم مریم،حتما یادتان نرفته است که در اسلامی که شما و شوهرتان ان را در فرقه خود پیاده کرده ونمایندگی میکنید اجرای نماز و روزه گرفتن و شرکت در مراسم های مذهبی اجباری است بطوریکه افرادی که بدلایل پزشکی قادر به گرفتن روزه نمی شدند طوری با انها رفتار میشد که فرد یا افراد مزبور مانند افراد جزامی منزوی میشدند و از روی خجالت و ترس ناهار خود را مخفیانه در پستو خانه ها میخوردند و این افراد اجازه استفاده از سالن غذاخوری را نداشتند. مگر کسانیکه نماز نمی خواندند را متهم به فساد اخلاقی، و گرایشات مارکسیستی نمیکردید؟و حتی جلوتر میرفتید که این افراد قابلیت بریدن و حتی مزدور اطلاعات شدن را نیزدر درون مناسبات را دارند. میتوانید به این واقعیت ها پاسخی بدهید؟ 2. خانم مریم رجوی مگر در تلقینات و شستشو های مغزی روزمره شما و شورای به اصطلاح رهبری تلاش نمی کردید که مسعود خان را نماینده خدا بر روی کره خاکی معرفی کنید و از ایشان بنام امام حسین زمان نام میبردید البته شما را هم زینب وحضرت فاطمه زمان،درون فرقه در تلقینات جا انداخته بودند. لطفا به این واقعیت هم جواب دهید، فکر نکنم جوابی داشته باشید. 3.خانم مریم رجوی، شما مگر بارها در اجتماع داخلی درون فرقه ای بزبان خودتان نگفته بودید که اقا مسعود با خدا در ارتباط مستقیم است البته نه از طریق برنامه ارتباط مستقیم سیمای شما، بلکه ایشان با خدا نشست دارد و مستقیما توجیه میشود.مگر نمی گفتید که اقا مسعود کاملا پاک و بیگناه است و او فقط به خدا پاسخگوست. مگر نمی گفتید به اقا مسعودانتقاد واردنیست و او فقط به خدای خودش پاسخگوست. 4. خانم مریم مگر افرادیکه از دینهای دیگر به جز اسلام به فرقه شما می امدند مگر دارای همان مزایایی که اعضای مسلمان داشتند را دارا بودند؟ مگر برای ارتقا رده تشکیلاتی خود،این افراد مجبور به پذیرش اسلام نمی شدند البته تک و توک هم زیر این تحمیل سیستماتیک فرقه ای شما نرفتند و علیرغم سالیان بیگاری و مورد سو استفاده قرار گرفتن در فرقه شما با حفظ دین خودهیچ رده تشکیلاتی به انها داده نشد. 5.مگر مراسم های مذهبی را طوری اجباری و تحمیلی نکرده بودید که خیلی ها به خاطر این تحمیلات و فشارها حتی نسبت به این مراسم ها بی ایمان شده بودند. خیلی ها نماز را از روی ترس مارک خوردن میخواندند و خیلی ها با مخفی کاری نماز خودشان را بجا نمی اوردند. 6.مگر شما رئیس جمهور تحمیلی فرقه دستور عبور تانکهای 40 تنی ارتش ازادیبخش را از روی کردهای مجروح راجهت تمام کش کردن انها نمی دادیدوبه ارتش خود اعلام کردید که برای حفظ رهبر عقیدتی یعنی شوهرتان اقا مسعود هیچ رحمی به کردها نکنند و این فرامین توسط سپهسالار شما خانم مهوش سپهری ملقب به نسرین فاشیست به همه ارتش اعلام شد. خانم مریم ایا کشتن و له کردن انسانها اسمش جنایت علیه بشریت نیست؟ایا این اعمال وحشیانه از دل ایدئولوژی مستبد شما در نمی اید؟ 7. خانم مریم مگر یادتان رفته است که در مراسم های تلقینی و شستشوی مغزی،خودتان بارها اعلام کرده بودید که از نقطه نظر ایدئولوژیکی ودینی شما، اقا مسعود در ان دنیا در کنار درب بهشت می ایستد و با شفاعت از خدا تک تک مجاهدین را بدرون بهشت هدایت و راهنمایی میکند چون خدا ایشان را کاملا میشناسد و با اوکی و پارتی اقا مسعود همه ما مجاهدین اجازه ورود به بهشت را پیدا میکنیم. 8. خانم مریم مگر یادتان رفته که چطور در نشستهای عملیات جاری و دیگ و دیگچه اعضای خود را به لحاظ روحی و روانی چنان زیر فشارهای خرد کننده قرار میدادید که افراد بهم میگفتند که کاش میمردیم و از شر این شکنجه های روحی و روانی و سیستماتیک رها میشدیم،اگر یادتان رفته است از سپهسالار خود خانم مهوش سپهری بپرسید که ایشان هم مانند اقا مسعود به زندگی مخفی روی اورده است و استاد شکنجه های روحی و روانی در تشکیلات فرقه ای شما بودند و بقیه شکنجه گران زیر نظر ایشان اموزش داده میشدند و ایشان فوت وفن این شکنجه ها را با جزییات تمام به شاگردانش همان به اصطلاح شورای رهبری یا بهتر بگویم شورای شکنجه گران به خوبی منتقل میکرد و انها هم کار عملی خود را روی اعضا و قربانیان فرقه انجام میدادند. بارها از خودتان و از شورای به اصطلاح رهبری شما و از اقا مسعود فراری شنیده بودم که میگفتید همه این نشستها، از درون ایدئولوژی ما درمیاید و این نشستها باعث تطهیر روح و روان شما از الودگیهای بورژوازی میشود. خانم مریم رجوی من به عنوان یک قربانی در فرقه شما که سالیان سال در زیر بمباران انواع تلقینات و شستشو های مغزی تشکیلاتی ـ ایدئولوژیکی بوده ام و به عنوان یک ایرانی،باز تکرار میکنم خیزش حق طلبانه هم وطنان ما در ایران یک خیزش ابرومند و مردمی وتماما ایرانی است و این خیزش شرافتمند و کاملا مردمی هیچ نیازی به حمایت سود جویان و فرصت طلبان و همکاران و مزدوران صدام حسین که دوشادوش رژیم بعثی با مردم ایران جنگیدند و خون ایرانیان را بر روی زمین ریختند را ندارند و هر گونه موج سواری بر روی خونهای پاک مردم شرافتمند ایرانی انهم با شعارهای سرنگونی استبداد دینی که شما و فرقه شما شاخص استبداد دینی در مناسبات فرقه ای خود هستید، هر وجدان اگاهی را می ازارد. با احترام به خیزش حق طلبانه و شرافتمندانه مردم ایران حسن پیرانسر