اقدام دولت عراق در پی بیرون راندن مجاهدین از عراق یک تصمیم صوری نیست بلکه اقدامی در جهت خواست و منافع ملی از طرف مردم و دولت عراق و بر اساس شرایط جدید و نوع حکومت ملی عراق است. طبیعی است چنین دولتی مجاهدین را با سابقه تروریستی مشخص و ضرباتی که مجاهدین به مردم عراق در دوران حمایت صدام از مجاهدین وارد کردند، هرگز نمی پذیرند. مجاهدین به طور تاریخی در تعاملات سیاسی ثابت کردند توان درک مسائل سیاسی را از اوضاع مشخص در هیچ دوره ای نداشتند و ندارند. طبعیت راه و استراتژی مجاهدین و فطرت ایدئولوژیک مجاهدین به گونه ای است به رهبران مجاهدین قدرت تصمیم گیری های منطقی و واقعی را نمی دهد و بدلیل عقب ماندگی ذاتی مجاهدین از واقعیت های جاری دنیا راهی جز تحمیل بر مجاهدین در هیچ زمانی وجود نداشت. بنابراین مجاهدین آخرین مقاومت خود را در این راه باید انجام بدهند و هرگونه اقدامات غیر معقول از طرف مجاهدین بخشی از مراحل تصمیم گیری مجاهدین است که باید بطور طبیعی طی شود. این نکته را آگاهان بر آن واقف هستند. رهبر مجاهدین در عراق در زمان صدام حسین، در صورت شکست استراتژی خود از اسپارتاکوس حرف می زد حتی خانواده های اعضای خود را که در داخل ایران زندگی میکردند را در جبهه دشمن و تماس با آنها را غیر مجاز و غیر قابل قبول می دانست در حالی که وقتی شرایط به آنها تحمیل شد مریم عضدانلو همسر مسعود رجوی خبر از برگشت اعضای خود به داخل ایران را داده است و مسعود رجوی برای مجلس خبرگان رهبری رژیم نامه نگاری کرد و از افراد میانه رو در داخل کشور حمایت کرده است. پر واضح است افراد میانه رو در داخل کشور سی سال پیش هم بودند چرا رجوی همه آنها را خائن اعلام می کرد و هرگونه تماس و حمایت از آنها را جنایت توصیف میکرد؟ در حالی که بعد از سی سال رجوی به نقطه ای رسید که سی سال از آن میگذرد. در نتیجه تمام موضع گیری های اینچنینی مجاهدین نشان میدهد فقط زبان تحمیل را متوجه می شوند. مجاهدین همیشه از اوضاع عقب بودند حوادث همیشه در سرفصل های مختلف، خود را به چنینی پدیده ای تحمیل می کند بنابراین مقاومت منفی مجاهدین برای همه شناخته شده است چرا که براساس منش مجاهدین راهی جز آن برای این چنین تفکر وجود ندارد و مجاهدین از عراق بیرون خواهند رفت. راهی که مجاهدین به آن اعتقاد دارند و سنتی که به آن پایبند هستند به مجاهدین آموخت تا همیشه در ارتجاع بسر ببرند و آنچه به آنها تحمیل میشود را با اندک مقاومت منفی ناخواسته تسلیم آن شوند اگر غیراز این می بود مجاهدین امروز فرقه نبودند بلکه بعنوان گروه سیاسی بحساب می آمدند. فرقه ها در توجیه عمل کرد خود استدل هر چند غلط، اما بظاهر قانع کننده خود را دارند و آن را به هواداران در حصار فکری خود میدهند تا چند صباحی صوفوف خود را با آنها پر کنند.